دشمنان دین هرگز دست از شبهه افکنی بر نمی دارند. مدتی است که در فضاهای مجازی شبهاتی را وارد می کنند و جدیدا هم به گونه ای شده که چند شبهه را با هم در یک پست قرار میدهند. تا کسانی که به آنها پاسخ می دادند و از دین دفاع می کردند. حوصله ای برای پاسخ به آن نداشته باشند.

در زیر شبهاتی که در یکی از فضاهای مجازی پخش شد را می آوریم. و با پاسخ آن ان شاءالله که تونسته باشیم قدمی برای رضایت حضرت ولی عصر در این زمان برداشته باشیم.

پاسخ مقداری طولانی است ولی سعی شده قسمت بندی بشه تا خوندنش راحت تر باشه.

متن شبهه:
آقا دوهزار سال پیش ایران یونان رو تصرف کرد.
حالا اگه به شما بگن مردم یونان واسه کشته شدن سهراب بدست پدرش هرسال عزاداری میکنن،
نوحه میخونن،
خودشونو با قمه زخمی میکنن یا در وصف دلاوریهای داریوش و کاوه آهنگر و آرش کمانگیر حرف ها میزنن و نذری برا تولدشون میدن یا حلوا برا وفاتشون و در سال سی چهل روز رو برا این مراسم تعطیل میکنن بدتر از همه زندگیشونو میفروشن میان زیارت آرامگاه کوروش، فکر کنید اگه اینارو
می شنیدید، چقدر به ریششون میخندیدید و یونانیها رو مسخره میکردید بخاطر حماقتشون!!       

فقط خواستم بگم اعراب هم الان همین حس رو نسبت به ما دارن. بسیاری از جنایات و افعال زشت وجود دارند که مجاز هستند و تنها اسم آنها عوض شده است:>

جنگ افروزی بد است اما «جهاد» خوب است (بقره ۱۹۱- در مجموع ۴۹ آیه قتال و ۲۹ آیه جهاد)
.
دروغ بد است اما «تقیه» خوب است ( آل عمران ۲۸، نحل ۱۰۶، غافر ۲۸)
.
دخالت در کار دیگران خوب نیست اما «امر به معروف و نهی از منکر» خوب است (آل عمران ۱۱۰)
.
شکنجه بد است اما «حد شرعی» و «تعزیر» مجاز است (نور ۲)
.
فاحشگی بد است اما صیغه «متعه» مجاز است (نسا ۲۴)
.
نگاه ابزاری به زنان بد است اما «زنان کشتزار شما هستند و هر گونه که می خواهید به کشتزار خود وارد شوید» (بقره ۲۲۳)
.
زن و مرد برابرند اما «مرد بر زن برتری دارد» (نسا ۲۴)
.
تجاوز بد است اما «تجاوز به زن شوهر داری که در جنگ با کفار غنیمت گرفته شده است» مجاز است (نسا ۲۴) (زن هم که کلا جزو اشیا محسوب میشه)
.
فحاشی بد است اما «کسانی که ایمان نمی آورند مانند چهارپایانند» (اعراف ۱۵۹)
.
کودک آزاری بد است اما «آمیزش با کودک نابالغ» مجاز است (طلاق ۴)
.
در دین هیچ اکراهی نیست اما «از مسلمانی خارج شدن سزایش مرگ است» (مایده ۵۴)              می گویند امام زمان می آید.
همه ادیان این را می گویند
هزاره هاست کسی می آید
اما نمی آید
بدبخت انسانی که منتظر است
تازه انتظار صواب است و ثواب هم دارد
او کیست که می آید؟ چرا می آید؟
کسی که در جنگ جهانی اول نیامد
جنگ جهانی دوم هم نیامد
میلیونها تن سلاخی شدند نیامد
زنانی بی آبرو شدند نیامد
ازگرسنگی انسانها گربه خوردند نیامد
به جوانان در بندها تجاوز شد نیامد
کجاست؟
کی می آید؟
می آید که چه کند؟
جنگ افروزی کند؟
انتقام یک بانو را بعد از هزاران سال بگیرد؟
انتقام کشتار عاشورا را از نسلهای بعدی بگیرد؟
دو سوم مردم جهان را بکشد؟
چه انتظاری می کشند منتظران؟؟؟
چرا نمیگیم مرگ بر عربستان
چطور می گیم مرگ بر اسراییل در حالیکه عراقی ها نزدیک یک میلیون ایرانی را کشته و معیوب کردند تو 8 سال جنگ تحمیلی!!!

چرا میگیم مرگ بر اسراییل وقتی که عربستان تو سال 67 نزدیک به 500 زائر بیگناه ایرانی رو به خاک و خون کشیدند در مکه!!!

چرا می گیم مرگ بر اسراییل اونوقت عراقی ها به صورت گروهی به نوامیس ایرانیان تو جنگ تجاوز می کردند!!!

چرا میگیم مرگ بر اسراییل اونوقت که ایران تو جنگ با عراق فقط 170 اسیر فلسطینی گرفته بود!!!

چرا میگیم مرگ بر اسراییل اونوقت که عرب ها به خلیج پارس می گن خلیج عرب!!! و اونوقت که اسراییل میگه خلیج پارس درسته،دیگه صداتون درنمیاد!!!

چرا مرگ بر اسراییل میگیم اونوقت که همین بشار الاسد به خلیج عربی رای داد!!!

وقتی که حسن نصرالله میگه ایران تمدن نداشت و عرب ها تمدن رو بردن ایران!!!!

بعید میدانم اسراییل تاکنون حتی 4 ایرانی را کشته باشد!!! در حالیکه میلیونها ایرانی از زمان حمله عمر تا صدام به ایران،شهید شده اند.
اندیشیده ای؟!؟

همین فلسطینیا تو جنگ ایران و عراق به طرفداری از صدام با ایرانیان می جنگیدند

کاسه داغ تر از آش یعنی چی ؟

بزار برات بگم،….

کاسه داغ تر از آش یعنی اینکه ورزشکارای ما که یه عمر زحمت کشیدن،
تو مسابقاتی که میخوان نتیجشو بگیرن میخورن به یه حریف اسراییلی و در حمایت از مردم مظلوم فلسطین ،
آینده حرفه ای شون رو باطل میکنن و با حریف بازی نمیکنن و با اشک زمین رو ترک میکنن؛ اونوقت تو تیم ملی فلسطین تو جام ملت های آسیا 5 تا بازیکن اسراییلی وجود داره !!!
بعدشم خود فلسطين با اسرائيل بازى دوستانه ميكنه
و از همه جالبتر اینه که تیم فوتبال فلسطین بازی دوستانه با تیم ملی مارو رد میکنه…!!!
فقط یه کم فکر کنید ببینید با جهالت از كجا به كجا رسيديم…

همین طور که پیداست شبهه از چند قسمت تشکیل شده که در زیر پاسخ آن را می آوریم.

پاسخ به شبهه
“مقایسه تصرف یونان با قیام امام حسین(ع) !!” :

1. مقایسه شخصیت دینی و بزرگ امام حسین(ع) که الگو و متعلق به تمام انسانهاست، با شخصیتهای افسانه ای که نهایتا اسطوره های یک ملتند، مغلطه شبهه افکن و نشان از غرض اوست!
2.  حتی اگر اهداف و نتایج پربار قیام امام حسین(ع) را نادیده بگیریم، واقعه کربلا دارای چنان ابعاد عظیمی است که جا دارد همواره بازخوانی شود؛ چنانکه الگوی شخصیتهای غیر مسلمان نیز قرار گرفته است!    http://yon.ir/shobhe67
3.  این قیام با بقیه جریانات تاریخی قابل مقایسه نیست! چرا که برخلاف حرکتهای دیگر که برای امورات دنیایی و قدرت طلبی اتفاق افتادند، این قیام بر پایه اعتقاد به فرمان الهی بوده بوده است.   http://yon.ir/shobhe68
4.  تعطیلات رسمی مناسبتهای مذهبی در تقویم کشورمان نهایتا ۱۵ روز است نه ۴۰ روز!  http://yon.ir/shobhe69
5. برپایی مجالس حضرات معصومین(ع) دارای فوایدی مانند ایجاد وحدت، آشنایی با راه و روش ائمه(ع)، پیوند قلبی با حجتهای الهی و بهره مندی از عنایاتشان می باشد.         http://yon.ir/shobhe70
6.  اقامه عزا و دادن نذری بمنظور مواسات و موردپسند و تأیید اهل‌بیت(ع) بوده و موجب همدردی با سیدالشهدا(ع)، اهل‌بیت و اصحاب ایشان، زنده ماندن تاریخ کربلا، فراموش نشدن و جلوگیری از انکار آن مصائب جانسوز می شود.   http://yon.ir/shobhe71
7. مرقدهای مطهر اهل بیت(ع) قابل قیاس با قبر هیچ انسان دیگری نیست و در زیارت آنها علاوه بر ثواب، فوایدی چون ارتباط با انسان کامل، اظهار ایمان و ارتباط با خدا، تکریم و تعظیم اهل بیت، کاهش انجام اعمال خلاف و اتحاد و همدلی در مقابل دشمنان نیز وجود دارد!    ¹ http://yon.ir/shobhe72

شبهه؛ وجود جنایات و اعمال زشت با نام مستعار در قرآن…!

در قرآن بسیاری از جنایات و افعال زشت وجود دارند که مجاز هستند و تنها اسم آنها عوض شده است و مراجع به اصطلاح فتوا

در پاسخ به این شبهه ، ابتدا باید عرض کرد که نویسنده متن فوق ، یا دچار چند اشتباه در برداشت شده است ، و یا از چند روش در جهت القای مطالب ناردستش به عنوان یک مطلب صحیح استفاده کرده است ؛ اعم از مغالطه ، سفسطه ، تحریف و … فی المثل عرض می شود ، پلیس راهنمایی و رانندگی به یک راننده متخلف ، که در حال رانندگی با سرعت غیر مجاز و ارتکاب تخلفات متعدد است ، دستور توقف می دهد و در جهت اعمال قانون می گوید که باید خودروی شما به پارکینگ منتقل شود ؛ بعد فرد متخلف با اعتراض به پلیس می گوید: پس چرا به دیگر رانندگان که مشغول رانندگی هستند تذکر نمی دهید و آنها را متوقف نمی کنید ؟! خب اینها دارند رانندگی می کنند ، من هم داشتم رانندگی می کردم دیگر …!!! ببیند، به این می گویند “سفسطه” ؛ در دو عمل ، یک حرکت مشترک را نشان میدهند و بعد می گویند خب پس اگر اولی بد است ، دومی هم باید بد باشد ؛ در حالیکه ده ها قید غیر مشترک بین این اعمال وجود دارد؛
یا بالفرض عرض می کنم ، هم پزشک جراح سینه یک انسان دیگر را می شکافد ، و هم یک قاتل جانی ؛ اما اولی عملی ممدوح است ، و دومی عملی مذموم ؛

علی ای حال در ارتباط با هر بند توضیح مختصری تقدیم حضور بزرگواران می گردد؛

متن بند اول شبهه:

در قران بسیاری از جنایات و افعال زشت وجود دارند که مجاز هستند و تنها اسم آنها عوض شده است و مراجع به اصطلاح فتوا میدهند. جنگ افروزی بد است. اما «جهاد» خوب است (بقره ۱۹۱- در مجموع ۴۹ آیه قتال و ۲۹ آیه جهاد)

پاسخ:

وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ

و آنها را [= بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [= مکه‌]، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران! سوره البقرة آیه ۱۹۱

نکته اول این است که بین جنگ افروزی و جهاد ، بسیار تفاوت است ؛ با وجود اشتراکاتی که با هم دارند ؛ (به دو مثال بالا مجددا توجه کنید) ؛ عرض میکنیم بله ، از نظر اسلام جنگ افروزی بد است ، اما آیا دفاع از خویش ، و یا جهاد ، نوعی جنگ افروزی است ؟! و یا اینکه اتفاقا جهاد جلوی جنگ افروزی را میگیرد ؟!!! یعنی اگر اسلام بگوید حتی اگر به مسلمانها حمله شد ، از خود دفاع نکنند و کلا امر به جهاد از اسلام حذف شود ، ایشان (نویسنده متن) راضی میشود ؟! یعنی اسلام بگوید آقایان مسلمان ، هر کس و به هر طریق تجاوزی نسبت به شما کرد ، شما کلا با او کاری نداشته باشید و اجازه بدهید جان و مال و ناموستان را به تاراج ببرند ؛ چراکه اگر شما از خویش دفاع کنید ، میگویند شما جنگ افروز هستید !!! حتی در آیه ای که نویسنده شبهه مطرح کرده است (۱۹۱ بقره) خدای متعال صراحتا بیان میکنند که جهاد شما در مقابل عمل دشمنانه ی
دشمن باشد ؛ یعنی خدای متعال در این آیه میفرماید : آنها جنایت میکنند ، شما ایشان را به قتل برسانید ؛ شما را بیرون ساختند ، شما آنها را بیرون سازید و …

فلذا روشن است که تفاوت مطلب ، صرفا اسم آنها نیست (طبق ادعای نویسنده شبهه) که بیان کرده است عمل یکیست ، فقط اسم آن در قرآن تفاوت کرده ، و کار مذموم را ممدوح دانسته اند … خیر ؛ بلکه با وجود اشتراکاتی بین این دو عمل ، ماهیتشان کاملا متفاوت است؛

متن بند دوم شبهه:

دروغ بد است. اما «تقیه» خوب است (آل عمران ۲۸، نحل ۱۰۶، غافر ۲۸)

پاسخ:

لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ

افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلّی از خدا گسسته می‌شود)؛ مگر اینکه از آنها بپرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیّه کنید). خداوند شما را از (نافرمانی) خود، برحذر می‌دارد؛ و بازگشت (شما) به سوی خداست. سوره آل عمران آیه ۲۸

مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شده‌اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده‌اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان! سوره النحل آیه ۱۰۶

وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ
و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان می‌داشت گفت: «آیا می‌خواهید مردی را بکشید بخاطر اینکه می‌گوید: پروردگار من «اللّه» است، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت؛ و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضی از عذابهایی را که وعده می‌دهد به شما خواهد رسید؛ خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‌کند. سوره غافر آیه ۲۸

تعریف تقیه:

یکى از تعالیم قرآنى آن است که مسلمان هر گاه نسبت به جان و مال و آبروى خود احساس خطر کند ، میتواند از ابراز عقیده خویش خوددارى نماید ، که این کار در اصطلاح دینى و شرعى «تقیّه» نام دارد؛

جواز تقیه ، افزون بر دلایل نقلى (آیات و روایات) ، بر مبناى عقل هم صحیح و لازم است ؛ چراکه از سویى حفظ جان و مال و آبرو واجب است و از سوى دیگر اظهار عقیده و عمل بر طبق آن عقیده یک وظیفه دینى و شرعی است ؛ لیکن در صورت تعارض این دو تکلیف با هم ، عقل حکم مى کند که انسان وظیفه ی مهم تر را بر وطیفه ی مهم مقدم بدارد ؛ این درحالی است که معنا و مفهوم عمل حرامی به نام دروغگویی ، کاملا با مفهوم تقیه متفاوت است ؛ و بواسطه روشنی مفهوم واژه “دروغ” برای همگان ، از بیان آن خودداری مینماییم؛

نکته اول:

با مطالعه ی آیات مذکور به روشنی درمیابیم که کسی نگفته تقیه خوب است (با توجه به ادعای نویسنده شبهه) ؛ بلکه حرف دین در باب تقیه این است که هرگاه جان و مال و آبروی مسلمان ، بواسطه ی ابراز لسانی عقیده ی حقش ، به خطر بیوفتد ، از جانب دین این اجازه را دارد که عقیده اش را بزبان نیاورد ، و یا خلاف عقیده اش را بزبان آورد ؛ پس اولین نکته این شد که تقیه یک اجازه است ، نه امر ؛ آنهم با بار مثبت …

نکته دوم:

حرفها و دستورات خدای متعال ، خطاب به تمام انسانهای جهان است ، اما فقط دینداران آنها را رعایت میکنند ؛ لذا الان ما داریم از جانب خدای متعال با دینداران سخن می کنیم و می گوییم که برادران ، خواهران ، مسلمانان ، هیچوقت حرف خلاف واقعی را به زبان نیاورید (دروغ) ، چون اینکار از نظر خدای متعال حرام است ؛ اما همین خدا (از سر لطف) به شما اجازه داده است اگر جان و مال و آبرویتان بخاطر ابراز ایمان قلبیتان نسبت به خداوند ، به خطر میوفتد ، این عقیده و ایمان را کتمان نمایید؛

خب ؛ حالا سوال ما از نویسنده شبهه این است که شما با این مطلب مشکلی دارید ؟!!! یعنی همان خدایی که آن کتمان حقیقت نوع اول (دروغ) را حرام دانسته ، همان خدا کتمان حقیقت نوع دوم (تقیه) را حلال دانسته ؛ نه فرد دیگری که حالا بخواهید این مطلب را به عنوان شبهه و یک نقص اسلامی ابراز نمایید ؛ به عبارت دیگر میخواهیم بگوییم که شما اگر خدا را قبول د
ارید ، و به حکم خدای متعال در ارتباط با حرمت دروغگویی احترام میگذارید ، خب حالا که همین خدا حکم بر حلیت تقیه میدهد ، چرا به این احترام نمیگذارید؟!

بالاخره شما یا خدا را قبول دارید یا ندارید ؛ اگر قبول ندارید ، چرا از زبان خدا میگویید که دروغ گفتن بد است ؟ و اگر قبول دارید ، چرا به حرف خدا که میگوید تقیه جایز است (با شرایط مذکور) ایراد وارد میکنید ؟!
خب همین نشان میدهد که شما مشکلتان چیز دیگریست …

نکته سوم:

در حقیقت تقیه هوشیاری مسلمان طبق دستورات شرع را می رساند ؛ به این معنا که خداوند به مسلمان می گوید وقتی میبینی دشمنت می تواند و می خواهد که تو را بخاطر ابراز عقیده ات (ایمان به خدای متعال) از بین ببرد یا اموال و آبرویت را مورد تعارض قرار دهد ، هوشیار باش و به او چنین فرصتی را نده ؛ بلکه اجازه داری با کتمان حقیقت خود را از آن مهلکه نجات دهی تا بتوانی باز به مبارزه ی با دشمنت (و دشمن دین) بپردازی ؛ و این امر (تقیه) بسیار تفاوت دارد با دروغ و بیان اکاذیب و ذکر مطالب خلاف واقع در موضوعات و اَشکال مختلف ، که بواسطه حفظ امنیت روانی جامعه و ارتکاب به دیگر معاصی و … حرام میباشند ؛ به عبارت دیگر ، تقیه دروغ نیست ، بلکه یک مبارزه ی مخفی و هوشمندانه بر علیه دشمن دین خداست ؛ عمل به واجبی است با عنوان حفظ جان و مال و آبروی مسلمان ؛ نجات خویش از مهلکه دشمن است برای ایجاد فرصتی دوباره در جهت جهاد بر علیه معاند …

متن بند سوم شبهه:

دخالت در کار دیگران خوب نیست . اما «امر به معروف و نهی از منکر» خوب است (آل عمران ۱۱۰)

پاسخ:

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ۚ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ

شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده‌اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) سوره آل عمران آیه ۱۱۰

در پاسخ به این مطلب باید ابتدا تعریف صحیح هر کدام از اعمال فوق الذکر را بدانیم ؛ سپس معنای صحیح امر به معروف و نهی از منکر را با معنای صحیح دخالت کردن در کار دیگران بسنجیم ؛ و در آخر جمع بندی کنیم که ادعای نویسنده شبهه درست است یا غلط؛

اولین نکته ای که باید در تعریف مبحث امر به معروف و نهی از منکر بدان اشاره نمود ، این است که از نظر اسلام ، جامعه بسان یک کشتی در حال حرکت است ؛ و علیرغم اینکه هر کدام از مسافران و خدمه کشتی ، حدود وظایف و اختیارات مشخصی دارند ، و در بسیاری از موارد مستقلا تصمیم گرفته و عمل میکنند ، اما در برخی از موضوعات هم دارای اشتراکاتی میباشند ، که بعضا به حال یا سرنوشت و آینده جامعه مرتبط میشود ؛ بنابراین افراد جامعه (همچون مسافرین آن کشتی) نمیتوانند در تمام موضوعات مطروحه توام با استقلال تام تصمیم بگیرند و رفتار کنند ؛ در حقیقت اعضای یک جامعه تا آنجایی میتوانند بصورت جداگانه و بی ارتباط از دیگر اعضای جامعه عمل نمایند که عملشان هیچ گونه دخلی به مادیات و معنویات دیگران نداشته باشد ؛ البته در قانون های مادی دنیا هم ما چنین مطلبی را داریم ؛ آنجا که میگوید انسانها تا جایی آزاد هستند که آزادیشان ، آزادی دیگران را تحت الشعاع قرار ندهد ؛ یا انسانها تا جایی میتوانند به کسب و کار اقتصادی مشغول باشند که به فعالیت اقتصادی دیگران آسیب نرسانند (البته بحث رقابت یک مقوله دیگری است و منظور از این مطلب کلاهبرداری است) ؛ علی ایحال فی المثل یکی از سرنشینان کشتی حق ندارد که زیر پای خودش را سوراخ نماید ، و اگر کسی معترض شد ، بگوید به کسی ارتباط ندارد ، من در حال سوراخ کردن محلی هستم که خودم آنجا نشسته ام !!! در این لحظه به او جواب میدهند : بله ، تو زیر پای خودت را میخواهی سوراخ کنی ، اما اینکار باعث غرق شدن کشتی و مرگ همه ما میشود … در جامعه هم همینطور است؛

پس نکته اول این شد که مسائل و موضوعات جاری سطح جامعه ، به دو بخش مستقل و مشترک تقسیم میشوند ؛ حالا نکته دوم اینجاست:

الف) افراد در خصوص مسائل مشترک نمیتوانند از دیگران بخواهند که نسبت بایشان بی تفاوت بوده و اجازه بدهند هرکاری دلشان میخواهد انجام بدهند ؛ خیر ؛ این تصور غلط است ؛ و همین ارتباط موجود در مسائل مشترک باعث میشود بحثی بوجود بیاید با عنوان امر به معروف و نهی از منکر؛

ب) اگر افراد وارد حریم خصوصی دیگران بشوند ، یعنی راجع به آن بخشی از موضوعات که میبایست مستقلا در موردشان تصمیم گیری شود و دخلی به احدی غیر از صاحب آن موضوع ندارد ، اظهار نظر کنند ، این میشود مصداق دخالت و تجسس ، که اینکار صد البته از نظر دین م
بین اسلام مذموم میباشد و احدی اجازه این رفتار را ندارد؛

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است! سوره الحجرات آیه ۱۲

پس تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با دخالت ، در مشمولیت موضوعی است ؛ یعنی اگر انسان در ارتباط با چیزی که به او ارتباطی ندارد ، امر و نهی کند ، یقینا رفتارش مصداق دخالت است که عرض کردیم شرعا همچین اجازه ای ندارد ؛ اما اگر در موضوعات مشترک بین اعضای یک جامعه ، افراد را به سمت خوبی ها سوق دادیم و دعوت کردیم ، و سعی نمود ایشان را از زشتی ها دور کنیم ، این کار نه اینکه مذموم نیست ، بلکه صد در صد ممدوح است؛

اما نکته بسیار مهم که متأسفانه در جامعه ما مغفول مانده است ، بحث شروط و شرایط امر به معروف و نهی از منکر است؛

وقتی انسان این بخش از مقوله ی امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار میدهد ، به روشنی در میابد که یکی از مهم ترین اهداف خدای متعال از واجب نمودن این عمل ، خودسازی و رجوع به خویش است ؛ درحالیکه عموما افراد فکر میکنند تمام اهداف این کار متوجه دیگران میباشد ؛ خیر ، اصلا اینطور نیست؛

خدای متعال میگوید ای بنده ی من ، بر تو واجب است که مابقی بندگان مرا به سمت خوبی ها سوق بدهی و از بدی ها دور نمایی ؛ فقط شرطش این است که خودت ابتدا قلبا به آن خوبی ها راضی و به آن بدی ها ناراضی بوده و عملا عامل بدانها باشی … و الا حق نداری کسی را امر و نهی کنی؛

خب ، هر صاحب عقلی از این امر ، به روشنی در میابد که یکی از مهم ترین اهداف این عمل ، خود سازی است ؛ حتی در این میان عده ای میگویند خب ما که عامل به نیکی ها نیستیم و بعضا دچار خطا میشویم ، دیگر امر به معروف و نهی از منکر بر ما واجب نیست ؛ چون اولین شرطش آن است که گفتیم ؛ در اینجا ما بایشان پاسخ میدهیم : نخیر ؛ دقت نفرمودید !!! خداوند امر به معروف و نهی از منکر را بر همگان واجب نموده است و برای انجام این واجب ، مقدمات دیگری را هم واجب کرده ؛ لذا اگر کسی مقدماتش را ندارد ، نباید فکر کند که خب پس دیگر آن عمل بر من واجب نیست ، و ترکش نماید ، خیر ، بلکه باید برود و مقدماتش (خودسازی) را مهیا کند تا بتواند به واجبش عمل نماید … برای مثال عرض میکنم : خداوند میگوید نماز خواندن واجب است ، و برای اقامه نماز باید وضو بگیرید ؛ حالا کسی نمیتواند بگوید چون من وضو ندارد ، پس دیگر نماز خواندن بر من واجب نیست ، خیر ، بلکه باید برود و وضو بسازد تا بتواند به واجبش (نماز خواندن) عمل نماید …

لهذا بخش عمده ی اهداف امر به معروف و نهی از منکر ، مشرف به خودسازی است ، نه غیر سازی …

البته امر به معروف و نهی از منکر ، شروط و شرایط دیگری نیز دارد ، که فعلا محل بحث ما نیست؛

متن بند چهارم شبهه:

شکنجه بد است. اما «حد شرعی» و «تعزیر» مجاز است (نور ۲)

پاسخ:

الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند! سوره النور آیه ۲

در توضیخ به این مطلب ، ابتدا باید مفهوم حقیقی واژه “شکنجه” را با مفهوم واژه “حد شرعی” مورد بررسی و مقایسه قرار داد …

اصطلاحا شکنجه کردن یعنی آزار و اذیت نمودن کسی ، بدون هیچ قاعده و قانونی ، برای نیل به یک هدف مادی خاص و مجاب نمودن فرد به انجام خواسته ی خود …

در حالیکه حد شرعی ، هیچکدام از قیود فوق را در خود ندارد ؛ در حقیقت حد شرعی میگوید اگر کسی مرتکب خطایی شد ، در جهت تأدیب وی و عدم ارتکاب مجدد او به آن خطا ، و عبرت گرفتن دیگر اعضای جامعه ، بصورت قاعده مند (نه سلیقه ای) فرد متخلف را مورد مؤاخذه و تعذیب جسمی قرار دهید … آنهم در شرایطی که شارع و قانونگزار ، از ابتدا (قبل از ارتکاب جرم توسط متخلف) ، جرائم را مشخصا بیان نموده و مجازات آنها را هم قید کرده است … یعنی به افراد گفته است که این کارها خلاف هستند و در صورت تعمیل بدانها ، با ایشان اینچنین رفتار خواهد شد؛

و فارغ از بیان قواعد ، هم برای تشخیص جرم و هم برای اعمال مجازات ، از افرادی استفاده میشود که کاملا مشرف هستند بر اصول قواعد مذکور ؛ یعنی اینطور نیست که هرکسی ، با هر سطح سواد و تحصیلات و تخصصی ، به شکل سلیقه ای ، هر فرد دیگری را که خواست ، مجرم معرفی نموده و به هر طریقی که باب میلش بود ، جسم وی را مورد آزار و اذیت قرار دهد …

همان شارع و قانونگزاری که جرائم ، مجازات و حدود شرعی آنها را بیان نموده ، صراحتا قید کرده است که اگر در تشخیص جرم و مجرم ، یا در اجرای مجازات و حدود شرعی ، تخلفی از مسئولین ذیربط سر بزند ، اعم از رفتار سلیقه ای و غیر قانونی ، یقینا مرتکب حرام و خلاف شده اند و مستحق مجازات متناسب دنیوی و آخرتی خواهند بود؛

در حالیکه هیچکدام از توضیحات فوق ، در رابطه با مقوله ی شکنجه صادق نیست و اصلا محلی از اعراب ندارد …

در حقیقت حدود شرعی ، تأمین کننده و ضامن امنیت مادی و معنوی جامعه هستند ؛ چراکه یکی از موارد بازدارنده ی افراد نسبت به ارتکاب جرائم ، همین مجازاتهای مذکور است ؛ در حالیکه شکنجه کردن ، خودش یکی از رفتارهایی است که امنیت جامعه را به خطر می اندازد و زیر سوال میبرد … و از آن مهم تر اینکه خود شکنجه نمودن نوعی جرم و تخلف است و دارای حد و مجازات شرعی است …

متن بند پنجم شبهه:

فاحشگی بد است . اما صیغه «متعه» مجاز است (نسا ۲۴)

پاسخ:

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ در حالی که پاکدامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت‌] می‌کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده‌اید. (بعداً می‌توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است. سوره النساء آیه ۲۴

در پاسخ به این بخش از شبهه باید ابتدا ماهیت متعه (صیغه) را توضیح دهیم ، تا درک کنیم که اتفاقا اسلام عزیز ، صیغه را در جهت جلوگیری از فاحشگی زنان مسلمان ، و بی عفتی مردان جامعه اسلامی ، و خصوصا برای حفظ کرامت نفسانی و شخصیتی زن مقرر کرده است ؛ صیغه آمده است تا روابط جنسی را در جامعه منضبط نماید و انضباط جنسی را ما بین امت اسلامی برقرار سازد؛

همینطور باید عرض کرد که فاحشگی یعنی چه ؟ فاحشگی یعنی هر خانمی با هر آقایی ، بدون هیچ قاعده و قانونی ، رابطه جنسی برقرار نماید ؛ خب ، این درحالی است که صیغه آمده است تا این روابط را قانونمند و ضابطه گرا نماید؛

فی المثل ؛ همانطور که در آیه مذکور میبینیم ، یکی از مهم ترین قواعد صیغه این است که زن ، در عقد مرد دیگری نباشد ؛ درحالیکه فاحشگی هیچ اصراری بر این قضیه ندارد و با تجاوز به حریم یک مرد دیگر ، با زن او ارتباط جنسی برقرار مینماید، که این مطلب علاوه بر شکستن حریم آن مرد و خانواده ی وی ، باعث تحقیر همان زن هم میشود ؛ یعنی امنیت جنسی را از جامعه سلب میکند ؛ که این یعنی فاجعه؛

بماند که ارتباط های مشترک جنسی ، عامل اصلی انتقال و نشر بیماری های مقاربتی است ؛ و هم اصل مجرد بودن خانم برای صیغه ، و هم بحث لزوم نگهداری عده (زمان سه ماهه بعد از جدایی از همسر قبلی برای عقد با همسر جدید) توسط خانم ، باعث جلوگیری از هرگونه انتقال ویروس و بیماری جنسی به دیگران میشود؛ و جالب اینجاست که علم طب معتقد است بیماری های مقاربتی (در صورت وجود) نهایتا تا سه ماه از بدن زن خارج میشوند …

و البته این مطلب محاسن متعددی دارد ، از قبیل اینکه اگر فرزندی در رحم آن زن موجود باشد، تکلیف والدش (پدرش) مشخص باشد و ده ها حُسن دیگر که عقل ناقص بشر تا امروز بدان دست یافته است؛

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که به عقیده حقیر ، یکی از اصلی ترین دلایل لزوم حفظ عده، این است که زن مسلمان حس نکند که در حال دست به دست شدن بین مردان است ؛ و در زمان عده ، بتواند خود را از نظر روحی و عاطفی ، آماده ازدواج مجدد (ولو موقت) بعدی نماید ؛ یعنی اسلام جنس زن را با کرامت تر از آن میداند که به او اجازه بدهد هر روز محرم و همسر یک نفر باشد ؛ و البته بحث عده ، با اینکه باید توسط زن حفظ شود ، اما با توجه به اینکه جزء واجبات عق
د است ، و عقد هم یک چیز دو نفره ، بین مرد و زن است ، لذا در حقیقت به مرد هم اجازه نمیدهد که با زنی محرم و همسر شود که تا دیروز همسر و همدل و همخواب مرد دیگری بوده ؛ یعنی لزوم حفظ عده ، بر حفظ کرامت شخصیت مرد هم تأکید دارد …

نکته ی دیگر این است که در فاحشگی ، هیچ تضمینی به رعایت حقوق متقابل زوجین نیست ؛ در حالیکه انسان معتقد مسلمان ، که اهل حرام و حلال الهی است و میرود دنبال برقراری ارتباط مشروع و قانونی با جنس مخالف (صیغه) ، اولا در همان ابتدای امر خود را متعهد مینماید به تمام وظایف شرعی و قانونی همسری نسبت به همسر خود (ولو همسر موقتش) ؛ از بحث مهریه و لزوم پرداخت آن گرفته تا بقیه ی موارد و قواعد موجود در این امر ؛ ثانیا انسان معتقد ، اهل رعایت مابقی حدود الهی هم میباشد؛ به همسر خود ظلم نمیکند ، دروغ نمیگوید ، خیانت نمیکند و … خلاصه بسیار فرق بین این امر با فاحشگی که هیچ کدام از موارد مذکور را شامل نمیشود …

مطلب دیگر این است که باید بدانیم اسلام در چه صورتی و با چه شروطی به مرد (اعم از مجرد و متأهل) اجازه داده است که با خانمی صیغه نماید ؛ که بررسی و اطلاع از همین شروط و شرایط ، باعث میشود متوجه تفاوتهای بارز فاحشگی و متعه بشویم ؛ اسلام در صدور جواز برای متعه توسط مرد مجرد سختگیر ، و برایمرد متأهل بسیار سختگیر میباشد …

علی ای حال اگر بخواهیم در یک جمله مطلب را عرض نماییم ، باید بگوییم فاحشگی در حقیقت با اصل امنیت و انضباط جنسی مغایرت دارد ، در حالیکه متعه (با توجه به قواعد و شروط آن برای زن و مرد) دقیقا میخواهد امنیت و انضباط جنسی و روانی در جامعه استوار باشد ؛ صیغه میخواهد هیچ مرد و زن مسلمانی ، به یکدیگر ، بدون رعایت ضوابط و قواعد مفصل این مذکور ، نگاه همسری (به تمام معنا) نداشته باشند … و این یعنی دقیقا نقطه مقابل فاحشگی …

در ارتباط با قواعد و شرایط قبل ، حین و بعد از صیغه ، توضیح و حرف بسیار است که بیانش در این مجال نمیگنجد …

یک مورد دیگر را نیز به پاسخ اضافه نمایید ، و آن اینکه در احکام عقد (اعم از موقت و دائم) داریم که دختر مجرد لزوما با اجازه پدرش میتواند به عقد مردی در بیاید ؛ خب ، این دستور اسلام ، چیزی به غیر از صیانت از جنس زن است ؟ دستوری که در حقیقت اجازه نمیدهد هیچ مردی ، بتواند از طریق احساسات ، زنی را فریب دهد ؛ به این طریق که شاید مرد بتواند با چرب زبانی ، دل خانمی را ببرد (خصوصا که میگویند خانمها از راه شنیداری مجذوب میشوند) ، اما یقینا آن مرد ، دل پدر آن خانم را که دیگر نمیتواند با چرب زبانی ببرد ؛ یعنی حتی اگر خانم و آقا به عقد یکدیگر راضی باشند ، باز پدر خانم باید اجازه خویش را اعلام نماید ، و بدیهی است که هر پدری ، لزوما بعد از تحقیق و بررسی نسبت به مرد خواستگار دخترش ، اقدام به صدور یا عدم صدور مجوز عقد مینماید ؛ فلذا اسلام با واجب نمودن این حکم ، از حیثیت زن مسلمان دفاع نموده است ، آن هم توسط پدر او ، که امین ترین و دلسوز ترین انسانها در دنیا نسبت به اوست …

درحالیکه هیچ کدام از این حرفها ، در بحث فاحشگی ، محلی از اعراب ندارند … ²

متن شبهه

 ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﯾﺪ. ﻫﻤﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ. ﻫﺰﺍﺭﻩ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺍﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺍﯾﺪ. ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ.

پاسخ شبهه

1.  نویسنده شبهه اعتراف کرده، اعتقاد به موعود، عقیده مشترک همه ادیان و مکاتب است و انکار چنین باور مشترکی در میان مکاتب دارای تفاوتهای گوناگون، نشانه ضعف منطق و استدلال نویسنده است.   http://yon.ir/Monjii
2. هر چند در زمان ظهور فساد عالم گیر است اما ظلم و ستم “دلیل” ظهور امام زمان (عج) نیست بلکه آمادگی جهان برای قبول امامی معصوم و رهبری الهی و مهیا شدن یارانی واقعی برای امام در ظهور موثر است.     http://www.soalcity.ir/node/2431
3. روایاتی که اشاره به فراگیری ظلم در زمان ظهوردارند، در صدد بیان علایم ظهور نبوده و تحقق آن را به محض بروز ظلم ندانسته اند. شاید ظهور سالهای زیادی پس از شیوع ظلم در جهان محقق شود.
4. فراگیری ظلم امری نسبی است که نمی توان ادعا کرد تنها در دوره ای خاص فراگیر شده و قبل و بعد آن به این شدت نبوده یا نخواهد بود. حتی اگر فراگیری ظلم جزو علائم باشد، علت تامه ظهور نیست و علائم و علتهای دیگری نیز باید تحقق یابند.                http://islamquest.net/fa/archive/question/fa1401
5. حركت امام زمان(عج) با تبلیغ و تبیین حقیقت آغاز می‌شود و ایشان پیام‌آور صلح و راستی هستند و برای نجات می‌آیند، ایشان رحمت الهی بر بندگان و ضد ظلم و شرك و فساد هستند. لذا ابتدا دعوت به حقیقت می‌كنند و سپس در صورت تقابل و عناد افراد، با آنان می‌جنگند.  http://yon.ir/Zohour
6. بخش زیادی از روایات خون‌ریزیها، مربوط به قبل از ظهور است و دسته دیگر هم مجعول و از اسرائیلیات است که جهت خدشه‌دار کردن چهره نهضت و حکومت حضرت و یا توجیه کشتارها در فتوحات سابق و… وارد کتب روایی شده اند؛ مانند ادعای کشتار دو سوم مردم جهان!
7. در دوران ظهور بحث اجرای حدود الهی و اقامه عدل جهانی است و مسلماً این امر عظیم، بدون برطرف کردن موانع و اندک معاندان باقیمانده، میسّر نمی‌شود.          http://farsnews.com/13930814000817
8. شبهه می کوشد ظلمها و جنایات مختلف را به نیامدن امام زمان(عج) مرتبط کرده و ایشان را مقصر بداند و با شیطنت و بی تفاوتی عمدی، از مرتکبین و آمران آنها سلب مسئولیت کند!
9. همواره گروهی ازظالمان، با حق مبارزه کرده اند که با ظهور امام زمان(عج) خداوند اراده فرموده تا حق بر باطل پیروز گردد. این نابودی اهل فساد و ظلم، معنایی از انتقام مظلومان تاریخ همچون امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) است. معنای دیگر آن با رجعت تحقق می‌یابد که از عقاید مسلم شیعه و به معنای زنده شدن بعضی از مردگان و بازگشتن به دنیا و دریافت بخشی از نتیجه اعمالشان در دنیا و پیش از قیامت است .                          http://porseman.org/q/show.aspx?id=116286
10. حكومت امام مهدی(عج) حکومت صلح، رحمت، هدایت و تامین کننده سعادت انسان است. مهمترین اهداف قیام ایشان تشکیل حکومت جهانى، بیعت گرفتن، مبارزه با دجال، آموزش و تعلیم قرآن، مبارزه با خرافات و بدعت زدایى، اجراى قوانین اسلام و حاکمیت دین بر جهان، گسترش عدالت و از بین بردن فساد، برخورد با دشمنان دین و آبادانى شهرها و روستاها می باشد.   http://www.pasokhgoo.ir/node/742
11. ثواب و فضیلت انتظار چنان عظیم است که در روایات متعددی به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است.  ³ http://farsnews.com/13940611001077  

پاسخ شبهه چرا نباید گفت مرگ براسراییل؟!
ما به دستور قرآن برتمام رژیم های ظالم،جهان لعن میفرستیم!
چه عرب وچه غیرعرب..
اسراییل هم یکی از بزرگترینشان!
در8سال جنگ،ایران از18کشوردنیااسیرگرفت واگر170اسیرفلسطینی صحت داشته باشد،ناچیزاست دربرابرهمه آن اسرا…
جنگ مافقط بااعراب بعثی عراق نبود…
یادمان هست بازپرس ویژه کنگره آمریکا در امور جنگ عراق نوشت:دامنه وسعت انواع تجهیزات تکنولوژیکی اطلاعاتی و نظامی که از طرف آمریکا به عراق فرستاده شد آدم را شوکه میکند.
ملت ایران اعترافاتabc newsرا از خاطر نبرده و گزارش روزنامه اخبار موسکو درباره جنگ ایران و عراق…
ملت ایران از خاطرشان نمی رود که همزمان با شروع جنگ،آمریکا عراق را از لیست کشورهای حامی تروریست حذف کرد تا به راحتی بتواند از حمایتهای اسراییل و امریکا استفاده کند!
کافیست سری به روزنامه های آمریکایی،روسی،فرانسوی بزنید تااعترافات تلخ آنها درباره کمکهای میلیاردی نظامی راببینید..که در راس آنها اسراییل بوده!
و اما خلیج فارس!
نزاعی که همیشه ادامه دارد…
این که اسراییل برپارس مهرتاییدزده است،بیشتر شبیه جک مضحکیست!!
نتنیاهو میگوید"نبایدبه بهانه مقابله باداعش اجازه دادایران هرچه راکه میخواهد دنبال کند"،آن وقت رضایت میدهد که یکی ازبزرگترین نقاط استراتژیک منطقه ازنظرسیاسی,نظامی,اقتصادی است از آن ایران باشد!؟
فراموش کرده اید حذف نام خلیج فارس را از گوگل مپ؟؟
فراموش کرده اید سخنرانی گستاخانه وزیر جنگ اسرائیل را؟
“لازم باشد درباره ایران تصمیماتی مانند حمله به هیروشیما می گیریم!”
فراموش کردید اشتاینیتز،وزیراطلاعات اسراییل گفت:درباره ایران همواره گزینه های روی میزوجوددارد ومابه هیچ وجه به محدودیت های دیپلماسی توجه نمیکنیم!؟
تنها کشوری که یاری رسان ما در بحبوحه ی جنگ بود حافظ،اسد پدر همین بشار اسدی بود گفته شده به خلیج العرب رای داد و ما این را در هیچ منبعی نیافتیم!
خوبست این قضیه نیز تبیین شودکه امام خمینی(ره)ازهمان ابتداموضع خودرانسبت به آل سعوداعلام کرد..درکتاب صحیفه نورایشان بشدت آل سعود محکوم شده و آ نهارابه رسمیت نمیشناسند!
وبه قول رهبری،آل سعود فرزندیهود(صهیون)است..این امام همان امامی است که شعارمرگ براسراییل ومرگ برال سعود را سرداد..چون روابط منفعت طلبانه آنها بایکدیگر به وضوح اشکاراست…
و اما سیدحسن نصرالله؛خوب بودچیزی راتحریف می کردی که ثبت نشده وکسی ندیده است..او بارها گفته؛ایران تمدنهای اریایی بسیاری داشته است..اماتمدنی که اورا این چنین قدرتمندکرده است وپایدارتمدن اسلامی مهدوی محمد(ص)است!
حماس نیز دراین برهه لغزش هایی داشته است که باآرمان های واقعیش مغایرت داشته و بزرگترین آنها حمایت ازآل سعوداست. ⁴

متن شبهه

“کاسه داغ تر از آش میدونی یعنی چی ؟ بزار برات بگم،….

پاسخ شبهه

1.  در تیم ملی فلسطین نام هیچ فرد اسرائیلی مشاهده نشد ! تیم ملی هر کشور از اتباع همان کشور تشکیل شده ، خصوصا فلسطین که بیش از 60 سال در تمام ابعاد در حال نبرد با اسرائیل است .     http://goo.gl/GefXvg
2. شایعه بازی فلسطین و رژیم اشغالگر از اظهارات سپ بلاتر در سفری به فلسطین اشغالی شکل گرفت . او از عدم مخالفت نتانیاهو با بازی دوستانه دو تیم خبر داد اما تیم فلسطین آن را نپذیرفته است!   http://puyesh.net/fa/news/37402  
3. بازی تیم فلسطین با ایران به دلیل مسائل فنی برگزار نشد . تیم فلسطین به تازگی از اردوی چین بازگشته بود و نیاز به آماده‌سازی برای حضور در جام ملتهای آسیا داشت که مسئولان آن به طور رسمی از تیم ایران تشکر و عذرخواهی کردند .    http://shayeaat.ir/post/8
4. فرهنگ غنی ایران زمین ، دارای اسطوره هایی چون پوریای ولی و جهان پهلوان تختی است . همواره قهرمانان زیادی داشتیم اما این دو در عین قهرمانی ، پهلوان بودند و پیروزی را به هر قیمتی نمی خواستند .                                                      http://www.khabaronline.ir/detail/156918/weblog/paakaein
5. ورزشکاران ایران پیرو همان مکتب پهلوانی اند و حاضر نیستند برای پیروزی و کسب مدال با نمایندگان رژیم غاصب و کودک کش اسرائیل مبارزه کنند و به این رژیم رسمیت ببخشند .          http://haraznews.com/6138
6. این پهلوانان نه تنها مورد افتخار مردم ایرانند و آینده حرفه ای آنها خراب نمی شود بلکه با شاد کردن دل مردم مظلوم فلسطین پاداش دو جهان را برای خود رقم می زنند .         http://www.mashreghnews.ir/fa/news/236301
7. افشای دروغهای پیاپی نویسندگان این شایعات ، دلیل قاطعی بر خطا بودن راه آنان می باشد که برای اهل حق حجت است.⁵

منابع استفاده شده در پاسخ به متن:

1. montazerin12.blogfa.com
2. www.seraj8.ir
3. shayeaat.ir
4. shahidmostaghimi.salehin.ir
5. shayeaat.ir
6. shobheh.mylinkpage.ir