من بیمار بودم، تازه از بیمارستان خارج شده بودم، در منزلی … استراحت میکردم و در جریان اوضاع و احوال هم قرار میگرفتم؛ مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر و برادران دیگر میآمدند ومسائل را با من در میان میگذاشتند. لیکن خود من شرکت فعالی در جریانات نمیتوانستم داشته باشم.
در این اواخر تدریجاً حالم بهتر شده بود، گاهی در جلسات شرکت میکردم، کمااینکه در شب قبل از حادثه؛ در جلسهای در اتاق خود مرحوم رجایی شرکت کردم و راجع به مسائل مهم مملکتی صحبت میکردیم. بنابراین دور بودم از محل حادثه (انفجار) و بعدازظهر هم بود، من هم بیمار بودم و خوابیده بودم، از خواب که بیدار شدم از بچههای پاسدار، برادرهایی که پهلوی من بودند یک زمزمههایی شنیدم. گفتم چیه؟ گفتند که یک بمب در نخستوزیری منفجر شده است. گفتم که کی آنجا بوده؟ گفتند که رجایی و باهنر هم بودند، من فوقالعاده نگران شدم، با حال بسیار ضعیف و ناتوانی که داشتم خودم را رساندم پای تلفن، نشستم، بنا کردم اینجا آنجا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران کننده بود. یکی میگفت که حالشان خوب است، یکی میگفت زنده بیرون آمدند، یکی میگفت جسدشان پیدا نشده، یکی میگفت توی بیمارستانند و من تا اوائل شب که خبر درستی به من نرسیده بود در حالت فوقالعاده بد و نگرانی به سر میبردم، تا بالأخره مطلب برایم روشن شد.
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر یکشنبه در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (صلیاللهعلیهوآله) ارتش جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اهمیت پدافند بهعنوان «خط مقدم مقابله با هر گونه تهاجم»، جبههی مقابل جمهوری اسلامی را جبههای «خبیث، خدعهگر و مخالف استقلال ملت» خواندند و خاطرنشان کردند: در مقابل این دشمن که بهدنبال تضعیف توان دفاعی کشور است، باید آمادگیهای نیروهای مسلح آنچنان افزایش یابد که دشمن حتی به خود اجازهی فکر کردن دربارهی تجاوز را ندهد.
حضرت آیتالله خامنهای، «عزم، اراده و توانایی نیروی انسانی» را عاملی مهم در برطرف کردن موانع و ضعفها برشمردند و افزودند: قرارگاه پدافند جزء خطوط مقدم و اصلی است و باید با قدر دانستنِ این موقعیت مهم، و با نشان دادن عزم، اراده و قاطعیت، عزم دشمن را در تهاجم تضعیف کنید.
رهبر انقلاب اسلامی مسئلهی دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی را فراتر از برخی دشمنیهای رایج در دنیا دانستند و خاطرنشان کردند: جبههی مقابل ما که از آن با تعابیری همچون «نظام سلطه» یا «صهیونیسم جهانی» یاد میکنیم، جبههای خبیث و خدعهگر و با اندیشههای ظالمانه است که با اصل اعتقادات دینی، استقلال، و زیر بار حرف زور نرفتن ملت ایران، دشمنی دارد.
«سراسر زندگي انسان - از اول تا آخر که چشم باز ميکند، از وقتي که به تکليف میرسد و میفهمد - شروع امتحان است.
هيچ صحنهاي براي انسان پيش نمیآيد الا اينکه امتحان الهي است؛ اگر کسي توجه به اين نکته کند خيلي موفق مي شود؛ يعني توجه داشته باشد به اينکه دائماً سروکارش با خداست؛ در هر صحنهای که پيش میآيد، بداند که دارد امتحان میشود؛ در خريدوفروش و حرف زدن و امور دیگر بداند که امتحان میشود؛ در خانه با همسرش ميخواهد مراوده کند، با فرزندانش میخواهد مراوده و گفتگو کند، بداند تماماً امتحان است.
انسان هر صبح که از خواب برميخيزد بايد بداند هر صحنهاي که در دنيا پيش میآيد اصلاً با تصادف نبوده است؛ مثلاً امروز با يک رفيق برخورد میکند، اين تصادف نيست، يک فقير سر راه میبيند اين تصادف نيست؛ همسرتان يک حرفي میزند، میخواهيد عصباني بشويد؛ اين تصادف نيست؛ اين يک امتحان است؛ بدانيد امتحانی است که خدا از ما میگيرد و شيطان هم در آن حاضر است؛ شيطان هم فشار میآورد تا در امتحان قبول نشويم؛ چون امتحان است و اگر رد بشويم، شيطان کارش را جلو برده است…
حجت الاسلام محمد مهدی میر باقری
دیده شده در کانال تلگرمی توصیه های اخلاقی معنوی
طبق روایتی از امام رضا (علیه السلام ) بیستوپنجم ماه ذیالقعده، روز «دحوالارض» است که برای این روز و شب ، اعمالی نقل شده که به شرح زیر است:
الف) در روایتی از امیر مومنان (علیه السلام ) نقل شده است «اول رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ذی القعده بوده است؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یک صد سال را دارد».
همچنین فرمودهاند: در آن روز اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آنکه متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل میکند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند.
مستحب است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شد دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره و الشمس را بخواند و پس از سلام نماز، بگوید:
به گفته مفسّرین، آیه شریفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها؛ و زمین را بعد از آن با غلتانیدن گسترش داد» (نازعات:30)
اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نیز این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آب ها به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند تا به وضع فعلی درآمدند.» و نخستین برآمدگی نیز که آشکار شد، کعبه بوده است.
در این باره در ایه دیگری به بیانی دیگر می خوانیم: «وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد». (رعد: 3)
در تفسیر این آیه نیز آمده است:
«خداوند زمین را به گونه ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودال ها و سراشیبی های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه ها و تبدیل سنگ ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالی که چین خوردگی های نخستین آن، به گونه ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی دادند»
دیده شده در سایت حوزه نت
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذیالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید، از این روز، بخشهایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکیهای امروزی درآمد.
مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود.
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کردهاند، منظور از «دحوالارض» (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود، این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند.
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود، بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند، اندک اندک زمینهایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان، کشت و زرع پدید آمد، مجموع این گسترده شدن، «دحو الارض» نامگذاری میشود.
از امیرالمومنین علیهالسلام روایت شده است که فرمودند:
«نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده است. نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
دیده شده در سایت خبرکزاری فارس
در روايات میخوانيم:
ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر است. (ميزان الحكمه)
آرى بر خلاف كسانىكه ازدواج را عامل فقر می پندارند، رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى كند.
همچنين فرمودند: كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است. (ميزان الحكمه)
در روايات مىخوانيم:
كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار مىگيرد. (كافى، ج 5، ص331)
قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده (نور، 32) و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بى نياز خواهد كرد. (نور، 32)
ازدواج وسيله ى آرامش است. (روم، 21) در ازدواج فاميل ها به هم نزديك شده و دلها مهربان مى شود و زمينه تربيت نسل پاك و روحيه تعاون فراهم مىشود. (ميزان الحكمه)
در روايات میخوانيم:
براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى شود. (ميزان الحكمه)
دیده شده در کتاب چهار صد نكته از تفسير نور،حجت الاسلام قرائتی ،ص166(کانال تلگرام روستای یاسین دره بید)
در سه سال اخیر همزمان با تغییر جریان مذاکرات هستهای و نشست و برخاست بامستکبران، اصطلاح برد_برد در ادبیات سیاسی کشور رایج شد. واژهای که به معنای معامله باقدرتهای بزرگ و در رأس آنها آمریکای جهانخوار و تبادل امتیاز بین دو طرف بود. طرفداران گفتمان سازش صرف شکستن تابوی مذاکره و نشستن با کدخدا را برد میدیدند؛ غافل از آنکه طرف مقابل حاضر به دادن امتیاز نبود وتعهداتی راهم که روی کاغذ داده بود اغلب به انجام نرساند و با قلدری خود نقض عهد نمود. در واقع بسیاری ازدستاوردهای ما را برد که برد! و نشان داد که معامله باشیطان نتیجهای جز ندامت ندارد.
اما در این میان در فرهنگ اسلامی یک نوع معاملهی برد_برد بین خدای متعال و بندگان وجود دارد که از آن به عنوان احدی_الحسنیین یاد میشود. مؤمن مجاهد فی سبیل ا… جانش را کف دست میگیرد و در میدان مبارزه و مقاومت در برابر دشمن وارد میشود. هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و آن را باخدا معامله میکند.
«إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» (سوره توبه،آیه111)
دراین مبارزه وجهاد، دو سرنوشت برای ما متصور میباشد: یاپیروزی ظاهری بر دشمن و یا شکست ظاهری و شهادت در راه خدا که در فرهنگ اسلامیهر دو عین پیروزی است. «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» (سوره توبه،آیه۵۲)