راضی نیستم برای کسی تعریف کنید.
حاج احمد آقا چند روزی پس از ارتحال امام (رحمت الله علیه) از قول مادر گرامی خود نقل می کرد :
حدود یک ماه ونیم قبل ازعمل جراحی حضرت امام خوابی دیدند واین خواب رابرای همسرشان تعریف کردند ومتذکر شدند که درزمان حیاتم راضی نیستم برای کسی تعریف کنید ایشان خواب دیده بودند که فوت کرده اند وحضرت علی (علیه السلام ) ایشان راغسل وکفن کردند وبرایشان نماز خواندند وسپس حضرت امام را در قبرگذاشتند وازایشان پرسیدند (حالا راحت شدید ؟) امام فرمودند :درسمت راستم خشتی است که ناراحتم می کند دراین موقع حضرت علی (علیه السلام) دستی به ناحیه راست بدن امام کشیدند وناراحتی حضرت امام مرتفع گشت .
برای هرنماز عمامه می گذاشتند
امام در شدیدترین لحظات کسالت ودر فراز ونشیب هایی که دردوران کسالت وبعد ازعمل داشتند مهمترین مسئله ا ی که کاملا مشهود بود ومدنظر ایشان قرارداشت فقط انجام عبادت بود آن هم نه به صورتی که بشود بالغات وصف کرد ،فقط دیدنش بزرگ ترین درس وزیباترین خاطره ای است که درذهن هرشخصی می توانست بماند بسیار عاشقانه وخالصانه ودراین زمینه حتی درحال خستگی وحالت درد برای ادا نماز شب درهمان ساعات اطرافیان را صدا می کردند تا مقدمات کاررا برای انجام نماز شب فراهم کنند حتی ازهمان شبها ی بعد ازعمل که این موضوع برای ما خیلی تعجب آور است که یک شخص با آن کسالت چنین کاری راباین همه دقت انجام دهد و این چیزی جزعشق واخلاص که نهایتش آن حالت جذبه وکششش را ایجاد می کند نمی تواند باشد واقعا پوشیدن آن لباس سفید پاک وگذاشتن عمامه وسایر مقدماتی که گفته شد اینها همه اش هر کدام خا طره ا ی است .(به نقل از دکتر قربانعلی )
منبع :مجله پیام انقلاب ،شماره 35
فرم در حال بارگذاری ...