جلسه دفاعیه ی تحقیق پایانی خانم قاسمی با موضوع تبرج زنان از منظر آیات و روایات با رویکرد فقهی، اجتماعی با داوری خانم سیادت و راهنمایی خانم رمضانیان درسالن اجتماعات حوزه برگزار شد.
اولین نکته اینکه می توان دین (اسلام) را در : « مجموعه احكام، عقايد و ارزشهايى است كه توسط خداوند براى هدايت بشر و تأمين سعادت دنيا و آخرت بشر تعيين گرديده و بوسيله پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام) به مردم ابلاغ و براى آنان تبيين گرديده و يا به حكم قطعى عقل كشف شده است.» تعریف کرد. بنابراین بر خلاف تصور برخی، دین مجموعه اى از اندرزها، نصایح و یا مسائل مربوط به زندگى شخصى و خصوصى نیست، بلکه دین از دیدگاه شیعه، مجموعه اى از قوانین حیات و برنامه فراگیرى است که تمام زندگى انسان ها ـ مخصوصاً مسائل اجتماعى ـ را در بر مى گیرد.
دومین نکته اینکه هر چند «سياست» در اصطلاح عرفى، داراى بار منفى بوده و توأم با حيلهگرى، حقهبازى، نيرنگ و فريب است. اما بايد توجه داشت كه مراد ما از سياست، چنين سياستى نيست و روشن است كه چنين سياستى داخل در دين و جزء دين نمىباشد. منظور ما از سياست، «آيين كشور دارى» است و به تعبير دقيقتر، سياست در اين بحث به معناى «اداره امور جامعه به صورتى است كه مصالح جامعه - اعم از مادى و معنوى ـ را تأمين كند.
[از منظر امام خمینی ره، سياست ـ در اصطلاح عامش ـ بر سه نوع است:. 1«سياست شيطانى» كه در آن خدعه، نيرنگ، دروغ و استفاده از هر وسيله ممكن در جهت دستيابى به هدف، مجاز شمرده مىشود. 2.«سياست حيوانى» كه طى آن، حاكم صرفاً در جهت تحقق نيازهاى مادى جامعه و البتّه به دور از ابزار شيطانى، تلاش مىكند.
3. «سياست اسلامى» كه در آن به دو بعد مادى و معنوى انسان توجه شده، تلاش مىشود هر دو بعد انسان شكوفا گردد (ر.ك: صحيفه نور/ ج 13/ ص 218 و ج 4/ ص 21). بنابراين «سياست در تفكر دينى» عبارت است از امامت و رهبرى جامعه بر اساس مصالح مادى و معنوى.]
شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من بیستوپنج شش سال است که ایشان را از نزدیک میشناسم. همت خیلی بلندی داشت؛ افقهای خیلی بلندی را می دید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود؛ یک مدیر طبیعی بود؛ درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود.»
بیانات رهبر در مورد شهید طهرانی مقدم،۱۳۹۰/۰۹/۰۱
. برنامه رادیویی «کتاب شب» همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی به سیر و سلوک رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه کتابخوانی میپردازد. محتوای این برنامه براساس کتابی با عنوان «من و کتاب» که شامل بیانات امام خامنهای درباره فرهنگ مطالعه است شکل گرفته است. رهبر انقلاب در این مطالب، نکتههای راهگشایی درباره کتابخوانی فرمودهاند که میتواند برای همه و به ویژه جوانان مفید و کاربردی باشد. ازجمله سخنان مشهور معظمله در اینباره عبارت است از: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان میافتم، قلباً غمگین و متاسف میشوم.»
براساس این مطالب، برنامه «کتاب شب» در هفت قسمت 20 دقیقهای در گروه اخلاق و زندگی شهروندی رادیو تهران ضبط شده است که از 22 تا 28 آبان، هر شب ساعت 23 و 30 پخش میشود.
گفتنی است، برنامه «کتاب شب» با تغییر رویکرد خود از داستان و قصهخوانی به کتاب و کتابخوانی از شبکه تهران پخش میشود.
سلمان فارسی متعلق به همهی ایران است؛ همهی مردم ایران، همهی فارسیزبانان، همهی کسانی که ستایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مردم فارس، متوجه آنهاست، مفتخر به جناب سلمانند. سلمان متعلق به کشور ماست، متعلق به ملت ماست… نباید گفت سلمان فارسی از فارس یا از ایران است، باید گفت فارس و ایران از سلمان فارسی است. مقام ایمان، مقام معرفت، مقام مجاهدت در راه خدا، پیگیری برای رسیدن به سرچشمهی زلال حقیقت، آن چنان یک انسانی را بالا می برد که پیغمبراسلام بفرمایند:
«سلمان منّا اهل البیت». او را جزو اهل بیت به حساب بیاورد؛ و شخصیتهائی مثل جناب اباذر و عمار و مقداد و دیگر صحابیها در مقام تقویم و مقایسه در رتبههای بعد از سلمان قرار بگیرند؛ این برای ما درس است، این برای جوان ایرانی الگوست؛ یعنی حقیقت را جستن، جستجو کردن، یافتن و بر آن پای فشردن. این آن چیزی است که سلمان را سلمان میکند.
بیانات در دیدار مردم کازرون87/2/16
امروز دوشنبه 95/8/17 نشست اعتقادی همراه با کرسی آزاد اندیشی با موضوع امامت و ولایت فقیه در حوزه علمیه حضرت حکیمه سلام الله علیها با حضور استاد حمزوی برگزار گردید.
ایشان در مورد درک ظاهر و باطن و ارتباط آن با عالم خلقت بیان داشتند که نحوه دید انسان از لحاظ حسی، تجربی، عقلی و معرفتی در درک ظاهری و باطنی او موثر است.
هرچه سطح درک انسان از خالق و خود بیشتر باشد به امور باطنی از جمله شناخت اسماء الهی و شناخت ائمه بیشتر دست پیدا می کند.
ایشان انواع علم حسی، حصولی، حضوری را مورد بررسی قرار دادند و رسیدن به تعادل در این علوم را ضروری دانستند.
همچنین از سیر تاریخی این علوم صحبت کردند و تمدن نوین اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب را منوط به درک علم حضوری و حصولی دانستند نه فقط علم تجربی ،
***پاسخ اجمالی - تفصیلی***
نکته اول اینکه گریه انواع و اقسام مختلف دارد و هر گریه و اشکی نشان از غم و اندوه ندارد و منفی و نابهنجار نیست. اگر غم و گریه با علائمی مثل افول سلامتی، کناره گیری اجتماعی ، احساس بی ارزشی، احساس گناه، ایده خودکشی، بیش فعالی بدون هدف، طولانی بودن نشانه های غم و بروز و ظهور نشانگان به طور ناگهانی همراه باشد، بیمارگونه و مرض و منفی تلقی می شود. و متقابلا هر خنده ای هنجار نیست و شادی با خنده متفاوت است.
دوم اینکه بحث شهادت از دو جنبه قابل بررسی است؛ یکی جنبه ی فردی و دیگری جنبه ی اجتماعی. شهادت امام حسین علیه السلام برای خود ایشان یک ارتقا است، عالی ترین حد تکامل است و جشن و شادمانی نیز دارد. اما از نظر اجتماعی، عکس العملی که مردم جامعه در مورد شهید نشان می دهند فقط به خود شهید تعلق ندارد. یعنی فقط نباید به این نکته توجه شود که برای شخص شهید موفقیت و یا شکستی رخ داده است یا نه؟! عکس العمل جامعه مربوط است به اینکه مردم جامعه نسبت به شهید چه موضعی داشته باشند و نسبت به جبهه ی مخالف شهید چه موضعی داشته باشند. اگر به شهادت یک بعدی نگاه کنیم پس باید بپذیریم قاتلی که ایشان را به درجه شهادت رسانده ، باعث شادمانی عده ای به خاطر رسیدن ایشان به مرتبه والا شده و شایسته عقاب نیست!!! مغلطه این سوال، نگاه تک بعدی به واقعه عاشوراست!
سوم اینکه اگر بحث گریه بر امام حسین علیه السلام بحثی جدید و ساخته اجتماع و مردم این زمان بود شاید جای این سوال وجود داشت اما بالعکس اشک بر سید الشهدا علیه السلام یک بحث ریشه دار است و از سنت های مشهور ائمه اطهار(علیهم السلام) . ائمه اطهار علیهم السلام - که در مقام حق الیقین بودند و هیچ غیبی از آنان پوشیده نبود_ علاوه بر توصیه به گریه بر ابا عبدالله ،خود نیز بر این واقعه می گریستند و مجالس سوگواری برپا داشته و به دیگران نیز توصیه می کردند . و شواهد و مستندات در این زمینه بس فراوان؛ از جمله در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام می فرمایند: «من هر صبح و شب بر جدم حسین علیه السلام اشک میریزم و اگر اشکم تمام شود خون گریه می کنم ». آیا آنان از حکمت ها وباطن ماجرای کربلا بی اطلاع بودند؟ به نظر می رسد گریه برابا عبدالله علیه السلام، حکمت های دیگری نیز دارد ، که امامان این گونه آن را به پیروان خود آموزش می دادند .بنابراین جا دارد اینگونه از خود سوال کنیم وقتی معصوم علیه السلام و عظیم ترین و کاملترین شخصیت عالم برای چنین مصیبتی گریه می کنند چرا ما این چنین نکنیم ؟علت این تاکیدات چیست؟ این گریه و اشک چه نوع اشکی است؟
الزامات فرهنگ دینی
دو سه نكته پيرامون ايجاد وضعيت و الزاماتى كه دنبال فرهنگ دینی رفتن براى ما ايجاد مي كند، وجود دارد، كه بايد به اينها توجه كنيم:
نکته اول: سبک زندگی تابع ایمان است
ـ نکتۀ اول اين است كه رفتار اجتماعى و سبك زندگى، تابع تفسير ما از زندگى است: هدف زندگى چيست؟ هر هدفى كه ما براى زندگى معين كنيم، براى خودمان ترسيم كنيم، به طور طبيعى، متناسب با خود، يك سبك زندگى به ما پيشنهاد مي شود.
ـ بدون مكتب و بدون ايدئولوژى نمي توان يك تمدن را به وجود آورد؛ احتياج به ايمان است. اين تمدن داراى علم خواهد بود، داراى صنعت هم خواهد بود، داراى پيشرفت هم خواهد بود؛ و اين مكتب، هدايت كننده و اداره كنندۀ همۀ اينها خواهد شد.
ـ آن كه مكتب توحيد را مبناى كار خودش قرار مي دهد، آن جامعه اى كه به دنبال توحيد حركت مي كند، همۀ اين خيراتى را كه متوقف بر تمدن سازى است، به دست خواهد آورد؛ يك تمدن بزرگ و عميق و ريشه دار خواهد ساخت و فكر و فرهنگِ خودش را در دنيا گسترش خواهد داد.