فقر مرا پروراند
” فقر و بي چيزي بزرگترين ثروتي بود که خداي بزرگ به من ارزاني داشت. همت و اراده مرا آنقدر بلند کرد که زمين و آسمان ها نيز در نظرم ناچيز شدند. هنگامي که شهيدي خون پاکش را در اختيارم مي گذارد و فقر اجازه نمي دهد که يتيمانش را نگبهاني کنم.
هنگامي که مجروحي در آخرين لحظات حيات به من نگاه مي کند و با نگاه خود از من تقاضاي کمک دارد ، من مي سوزم، آب مي شوم و قدرت ندارم کمکش کنم. هنگامي که در سنگر خونين ترين قتالها و جنگ آوري، از گرسنگي شکمش خشک شده و نمي تواند آب را از گلو فرو بدهد من که اينها را مي بينم و صبر مي کنم ديگر ترس و وحشتي از فقر ندارم. اين قفس آهنين را شکسته ام و آنقدر احساس بي نيازي مي کنم که زير سخت ترين ضربه ها و کوبنده ترين هجوم ها از هيچ کس تقاضاي کمک نمي کنم”
مناجات شهید چمران
قربانی فرزند آدم؛
ای خدای بزرگ!
اي آنکه نمونه ي بزرگي چون حسين (عليه السلام) را به جهان عرضه کرده اي،
اي آنکه براي اتمام حجت به کافران وجودت،
سياهي ها و تباهي ها را به آتش وجود حسين ها روشن نموده اي،
اي آنکه راه پرافتخار شهادت را،
براي آخرين راه حل انسانها باز کرده اي،
اي خدا!
اي معشوق من!
اي ايده آل آرزوهاي مردم عارف!
به من توفيق ده تا مثل مخلصان و شيفتگان ،
در راهت بسوزم و ازين خاکستر مادي آزاد گردم.
اي حسين (عليه السلام)!
من براي زنده ماندن تلاش نمي کنم و از مرگ نمي هراسم ،
بلکه به شهادت دل بسته ام و از همه چيز دست شسته ام ،
ولي نمي توانم بپذيرم که ارزشهاي الهي و حتي قداست انقلاب بازيچه دست سياستمداران و تجار ماده پرست شده است.
قبول شهادت مرا آزاد کرده است، من آزادي خود را به هيچ چيز حتي به حيات خود نمي فروشم.
خدايا!
ابراهيم را گفتي که عزيز ترين فرزندش را قرباني کند،
و او اسماعيل را مهياي قرباني کرد…
هنگامي که پدر کارد را به گلوي فرزندش نزديک مي کرد،
ندا آمد دست نگه دار .
ابراهيم آزمايش خود را داد،
ولي اسماعيل هنوز به آن درجه تکامل نرسيده بود که قرباني شود،
زمان زيادي گذشت تا قرباني کاملي که عزيزترين فرزندان آدم بود، به درجه ارزش قرباني شدن رسيد، و در همان راه خدا قرباني شد و او حسين بود.
خدايا تو به من دستور دادي که در راه تو قرباني شوم، فوراً اجابت کردم و مشتاقانه به سوي قرارگاه عشق حرکت کردم،
اما تو مي خواستي که اين قرباني هر چه باشکوه تر باشد،
لذا دوستانم را و فرزندم را و عزيزترين کسانم را به قرباني پذيرفتی،
و مرا در آتش اشتياق منتظر گذاشتی …
گوشه ای از خاطرات ازدواج غاده جابر(همسر دوم شهید چمران)
مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد؛ بار اول در سال ۱۳۴۰ با یک زن مسلمان آمریکائی به نام تامسن هیمن که نام او را پروانه گذاشت و ثمره این ازدواج یک دختر به نام روشن و سه پسر به نامهای رحیم، علی و جمال بود؛ جمال در کودکی در استخر خانه پدر همسر دکتر غرق شد. سه فرزند دیگر هر کدام در شهری در کناره غربی امریکا زندگی میکنند. همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت به لبنان و مدتی زندگی کردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت و محرومیت شدید، تصمیم به بازگشت به آمریکا گرفت و دکتر را تنها گذاشت و در سال ۲۰۰۹ در گذشت. در ادامه حضور مصطفی چمران در لبنان نقاشی شمع او، آغاز آشنایی او با غاده جابر شد که درنهایت به ازدواج او با همسر لبنانیاش انجامید. واسطه این آشنائی و ازدواج، شخص امام موسی
صدر و یک روحانی ایرانی به نام سید غروی بوده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
روز چهاردهم
متن :
اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لاَ تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلاَیَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِکَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِین [1]
ترجمه :
اى خدا در این روز مرا به لغزشهایم مؤاخذه مفرما و عذر خبطو خطاهایم بپذیر و مرا هدف تیر بلاها و آفتها قرار مده به حق عزت و جلالت اى عزت بخش اهل اسلام .
اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ
خدایا من را به لغزشها مواخذه نکن ؛ آدمی گاهی دچار لغزش می شود و ایمانش از بین می رود ؛ و گناهان لغزش می باشند ، گاهی خداوند بخاطر گناهان ما به غضب می آید الان اغلب مردم بخاطر گناه گرفتار سیل و زلزله و… بلایا هستند ؛ در قدیم معروف بود که : چوب خدا صدا ندارد .
و باید به مردم این توجه را داد که خیلی از این تصادفات و مرگ های ناگهانی بخاطر گناهان اتفاق می افتد . [2]
اگر شخصی از روی بی اعتنایی نماز اول وقت نخوانده و پشت فرمان ماشین نشسته و رانندگی می کند ، نماز نفرینش می کند و تصادف کرده به خاطر نفرین نماز است ؛ و نماز نخوانده مرده است . اگر نماز را در وقتش بخوانید خیلی از این پیش آمد ها نمی شود .« لا تواخذنی بالعثرات » یک نماز که اول وقت نخوانی آدم را بیچاره می کتد . بخاطر اینکه در روایت وارد شده که کسی که نماز را از اول وقت به تاخیر بی اندازد ، نماز او را نفرین می کند و خطاب به ضایع کننده نماز می گوید :« ضیعک الله کما ضیعتنی » خدا تو را ضایعت کند همانطوری مرا ضایع کردی . ولی اگر اول وقت نمازت را بخوانی نماز دعایت می کند و می گوید « حفظک الله کما حفظتنی » خدا حفظت کند همانطوری که مرا حفظ کردی . [3]
جمعی از استادان دانشگاهها و اعضای جامعهی دانشگاهی سراسر کشور، روز دوازدهم ماه مبارک رمضان میهمان ضیافت افطار رهبر انقلاب بودند.
در ابتدای این دیدار، تعدادی از اساتید به بیان دیدگاههای خود پیرامون مسائل جامعهی دانشگاهی و مسائل کشور پرداختند و در ادامه حضرت آیتالله خامنهای به سخنرانی پرداختند.
- اگر میخواهیم کشورمان ۲۰ سال بعد، پیشرفته، باعزت، متدین، ثروتمند، مقتدر، مستقل، برخوردار از عدالت و خیرات مادی و معنوی باشد، این احتیاج دارد به کارهایی که عمدهی این کارها مربوط به دانشگاه است. علت تکیهی من روی دانشگاه و اساتید این است.
- اقتصاد مقاومتی هم عزت ملی است، هم گرهگشایی فعلی.
میپرسند شما که میگویید “عزت ملی"، نیازهای نقد موجود در جامعه را چه میکنید؟ اقتصاد مقاومتی اگر به معنای واقعی اجرایی شود، هم عزت ملی و هم نیازهای کشور را تأمین میکند؛ چون متکی به ظرفیتهای داخلی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
دعای روز سیزدهم
متن :
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَى کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِین [1]
ترجمه :
اى خدا در این روز مرا از پلیدى و کثافات پاک ساز و بر حوادث خیر و شر قضا و قدرت صبر و تحمل عطا کن و بر تقوى و پرهیزکارى و مصاحبت نیکوکاران موفق دار به یارى خود اى مایه شادى و اطمینان خاطر مسکینان.
توصیه :
روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه مبارک رمضان از دعای مجیر[2] غفلت نکنیم ؛ مضامین دعای مجیر انسان را به کمال می رساند ؛ فکر نکنیم که دعا خواندن فقط برای ثواب است ؛ دعا برای کمال انسان است.
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ
خدایا مرا از کثافات پاک کن ؛ منظور از کثافات ؛ چرک گناه و معصیت است ؛ انسان اگر اهل معصیت بود بوی بد می گیرد ؛ انسان مومن خوش بو هست . جناب اویس [3] قرن وقتی به ملاقات رسول الله آمده بود فضای منزل رسول خدا را معطر کرده بود [4] . و این بخاطر ایمان او بود ؛ ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی هاست .
امروزه حوزه های علمیه ما، روحانی ای باید تربیت کند و هدفش از تربیت روحانی این باشد که بتواند بخشی از این بنای عظیم را مثل یک ستونی بر دوش بگیرد .
جمهوری اسلامی قابل اتساع است، نه به معنای توسعه ارضی و توسعه طلبی ارضی،بلکه به معنای اتساع کیفی.
ما به سمت عدالت،به سمت معنویت، به سمت اخلاق،به سمت پیاده شدن احکام اسلامی در صورتی می توانیم پیش برویم که روحانیون قوی، عالم،متقی،شجاع ،آگاه داشته باشیم.
تربیت طلبه ،تکثیر طلاب علوم دینی با این هدف باید انجام بگیرد.
شما برادران و خواهران عزیز توجه بکنید که وقتی هدف این شد، این یک امر متعالی است، این یک امر فراتر از مسا ئل شخصی و صنفی است.
آن چیزی که من اصرار دارم در حوزه علمیه قم مورد توجه قرار بگیرد،ترسیم همین آینده است،یعنی طلبه گیج نماند که می خواهد چه کار کند، یا اهداف درجه دو و فرعی برای او شکل اهداف اصلی را پیدا نکند.
طلبه ی جوانی که در این حوزه درس می خواند،باید به یاد آورد که در جایی دارد درس می خواند که علمای بزرگ تاریخ قبل از او در آن جا درس می خواند که علمای بزرگ تاریخ قبل از او در آن جا درس خوانده اند.
شیخ بهایی ها و میرداماد ها و ملاصدرا ها و فقها و مراجع بزرگوار و نامدار ،مثل کسانی که از آنها اسم بردیم، در همین جا درس خواندند .
ان ها مثل شما طلبه ای جوان بودند و در این فضای مساعد و مناسب رشد کردند.
دختران جوانی که طلبه هستند نیز توجه کنند که این حوزه ،تنها حوزه ای بود که در یک دوره، یک مجتهد و فقیه و فیلسوف زن، خانم امین، در آن پرورش یافت.
اگر شما که برای روشن نگه داشتن فروغ معنویت و فضیلت و دین کمر بسته اید، غایب باشید، همه این پیشرفت ها بی ارزش خواهد شد، بلکه به ضد ارزش تبدیل خواهد شد.
اهمیت حوزه های علمیه، این جا معلوم می شود.
با این نگاه ،کار شما از همه ی کارهایی که انجام می گیرد،مهم تر است.
وجود یک مجموعه روحانی عالم،روشن بین، روشن فکر،شجاع ،پارسا،پاکدامن،دارای آگاهی وسیع و برخوردار از خشیت الهی، در جامعه ای که در حال پیشرفت است، نوید بخش این است که این پیشرفت ها در جهت گمراهی و ضلالت هرچه بیشتر، و در فرایند تاریخی در جهت سقوط به کار نخواهد رفت،این نقش شما جوان های طالب علم و محصل علوم دینی است، این را قدر بدانید،خیلی مهم است.
منبع :کتاب سیمای آرمانی طلبه،برگزیده ای از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای ،صفحه 55-56
سوره ی یونس (ع)فقط یک نام دارد وسبب نامگذاری آن نیز داستان یونس پیامبر(ع)است که در آیه۹۸این سوره آمده است
از مهمترین مطالبی که در این سوره به چشم میخورند عبارتند از:
الف)عقاید:
۱.نشانه های عظمت خدا در آفرینش جهان(آیات۳و۳۰)
۲.مسأله وحی و مقام پیامبر اسلام(ص)(آیه۲)
۳.توجه دادن مردم به معاد(آیه۴)
۴.توجه دادن به عظمت قرآن(آیات۳۸و۵۷)
ب)مطلب اخلاقی:
توجه دادن مردم به ناپایداری زندگی دنیا(آیات۷و۲۴)
ج)داستانها:
۱.داستان زندگی نوح(ع)(آیات۷۰_۷۳)
۲ داستان زندگی موسی(ع)(آیات۷۴_۹۰)
۳.داستان غرق شدن سپاه فرعون(آیات۹۰_۹۲)
۴.داستان زندگی یونس(ع)(آیه۹۸)
منبع :صفحه۶۳_۶۵،سیمای سوره های قرآن ،دکتر محمد علی رضایی اصفهانی