هرچه بیشتر برای تغییر دادن همسرتان تمرکز کنید،
رنج و ناراحتی بیش تری نصیبتان خواهد شد…..
ما معمولا باور داریم که آدم فوق العاده ای هستیم
و فقط باید همسر بهتری پیدا کنیم.
اما واقعیت این است که باید خودمان همسر بهتری باشیم!
زوج ها معمولا بر خشنود کردن یکدیگر تمرکز نمی کنند، بلکه فقط به دنبال آن هستند که همسرشان آن ها را خشنود و راضی کند و حتی گاهی این را مسئولیت طرف مقابل می دانند که “باید” در خدمت نیازها و خواسته های او باشد. بیشتر ما می کوشیم یکدیگر را کنترل کنیم، به انجام کاری واداریم، تحقییر نماییم و در او احساس شرم و گناهکاری ایجاد کنیم، و بالاخره با هرآنچه در توانمان است بکوشیم در زندگی مشترک به “خواسته های” خود برسیم. ما به طور دقیق و مشخص می دانیم که همسرمان باید برای بهبود زندگی مشترکمان چه کارهایی انجام دهد ولی از این نکته ی مهم غفلت می کنیم که ما نیز وظایفی در قبال او داریم و اگر قرار است بهبودی حاصل شود، مانیز باید “تغییر” کنیم.
… خيال ميكنيد كه دليل پنهان بودن قبر حضرت زهرا(س) فقط به خاطر تنفر از قاتلين حضرت بود؟
اکنون هزار و چهارصد سال است كه از آن قضيه گذشته است و قاتلين حضرت زهرا(س) در عذاب جهنم گرفتارند. پس چرا باز هم قبر حضرت پنهان است؟
حضرت زهرا(س)ميفرمايد: من از نفس اماره و سركش خود شما رنج ميبرم، قبر خود را پنهان كردهام تا فقط آنكس كه لياقت ديدار مرا دارد، مرا با چشم دل ببيند. لذا ميفرمايد مرا دردلهايتان زيارت كنيد. دلهاي خود را تزكيه نماييد.
حضرت(س) ميخواهد در دل شيعيان خود معجزه كند.
حواستان را جمع كنيد، درمجلس حضرت زهرا(س) دنبال چه ميگرديد؟ مجلس حضرت زهرا(س) حرم است. اكنون درحرم هستید، آيا حتماً بايد طلا و جواهر و آينهكاري ببينيد تا باور كنيد كه در حرم هستيد؟ اكنون داخل حرميد، در كنار ضريح هستيد، از در داخل شدي سلام كن، با خضوع و حضور و توسل داخل شو، صدقه بده، حلاليت بطلب…
منبع: برگرفته از كتاب “كشتي نجات” تألیف استاد زاهدی
آن که نیت گناه کرده است، هرچند که به فعل آن دست نیافتهاست، دل را از دست داده است. و اگر به فعلش هم دست یافت، فقه براى او حکمى دارد.
سارق که به نیّت سرقت از خانهاش بیرون شد، و به هدف پلیدش نرسید، احکام سارق بر او جارى نیست، و لکن عذابى و نکالى شدیدتر از قطعِ ید بر جان خود وارد نموده است:
«وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ» (بقره:284) اگر آنچه را که در نفس شما است، آشکار کنید، و یا پنهان بدارید، خداوند شما را بدان محاسبه میکند.
امام صادق علیه السلام فرمود: نگاه به گناه نکنید که کوچک است، ببینید گناهِ چه کسى را میکنید.
علماى ما فرمودهاند: همه گناهان ذنوب کبیرهاند، و صغیره، به قیاس و نسبت بعضى از آنها با بعضى دیگر است.
منبع: مجموعه مقالات،چاپ پنجم،صفحه28
باز هم تلاش وپشتکار افتخاری دیگر رقم زد .
راه یافتن سرکار خانم مریم السادات شریفی (طلبه پایه چهار) وسرکار خانم نجاری (معاونت آموزش مدرسه )به مرحله کشوری المپیاد علمی را به ساحت مقدس ولی عصر عجل الله ومدیریت حوزه سرکار خانم فلاحیان بیشه وخانواده بزرگ حوزه حکیمه ی سپاهان شهر تبریک عرض مینماییم ان شاءالله در ظل توجهات حضرتش شاهد موفقیت ایشان در همه ی زمینه ها ی زندگی،اعم از علمی،فرهنگی پژوهشی باشیم..
سيّد محمدحسن طباطبائى ميرجهانى
دانشمند فرزانه، علامه ميرجهانى (قدس سره الشريف)، بعد از مدتى اقامت در نجف اشرف به اصرار پدرش به اصفهان بازگشت و به نشر معارف و فضائل اهلبيت عصمت و طهارت (عليهم الصلاة و السلام) پرداخت و بعد از فوت پدر بزرگوارش به مشهد مقدّس مشرّف گرديد و در آنجا ساكن شد. در اين بين مدتى به كسالت نقرس، سياتيك و عرق النساء، مبتلا شده بود و چندين سال در اصفهان و تهران و خراسان معالجه نمود؛ ولى اصلاً بهبودى حاصل نشده بود، تا اينكه خود ايشان مى فرمود: «بعضى از دوستان آمدند و مرا به شيروان بردند و در مراجعت، در قوچان توقف كرديم. روزى به زيارت امامزادهاى كه در خارج شهر قوچان و معروف به «امامزاده ابراهيم» است رفتيم و چون هواى لطيف و منظره جالبى داشت، رفقا گفتند: «ناهار را در اينجا بمانيم، خيلى خوب است.» گفتم: «عيبى ندارد.»
پس آنها مشغول تهيه غذا شدند و من گفتم: براى تطهير به رودخانه مى روم. گفتند: راه قدرى دور است و براى درد پاى شما، مشكل است. گفتم: «آهسته آهسته مى روم» و رفتم تا به رودخانه رسيدم و تجديد وضو نمودم و در كنار رودخانه نشستم و به مناظر طبيعى نگاه مى كردم. ناگهان ديدم شخصى كه لباس نمدى چوپانى در بَر داشت آمد و سلام كرد و گفت: آقاى ميرجهانى! شما با اينكه اهل دعا و دوا هستى، هنوز پاى خود را معالجه نكرده اى؟!
گفتم: تاكنون كه نشده است. گفت: آيا دوست دارى (يا مايل هستى) من درد پايت را علاج كنم؟ گفتم: البتّه!
پس آمد و كنار من نشست و از جيب خود چاقوى كوچكى در آورد و اسم مادر مرا پرسيد (يا بُرد) و سر چاقو را به موضع درد گذاشت و به پائين كشيد، تا به پشت پا آورد و فشارى داد كه بسيار متألم شدم. آخ گفتم. چاقو را برداشت و گفت: برخيز خوب شدى. خواستم مانند هميشه با كمك عصا برخيزم، عصا را از دست من گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت. ديدم پايم سالم است؛ برخاستم ايستادم و ديگر ابداً پايم درد نداشت.
به او گفتم: شما كجا هستيد؟ فرمود: من در همين قلعه ها هستم و دست خود را به اطراف گردانيد. گفتم: من كجا خدمت شما برسم؟ فرمود: تو آدرس مرا نخواهى داشت؛ ولى من منزل شما را مى دانم و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضى باشد، خودم نزد تو خواهم آمد و رفت. در همين موقع رفقا رسيدند و گفتند: آقا عصا كو؟ گفتم: آقا را دريابيد! هر چه تفحص كردند، اثرى از او نيافتند.»
منبع به نقل از: محمد رضا بافقى اصفهانى - عنايات حضرت مهدى (علیه السلام) به علماء و طلاب - نصايح قم - چاپ اول 1379 - ص 184و 185.
حضرت زهرا علیهاالسلام پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله ، هیچگاه دست از مبارزه نکشیدند، حتی در بستر بیماری به ایراد خطبه و انزجار از کسانی پرداختند که امامت و رهبری را به انحراف کشاندند. سکوت و قهر حضرت زهرا علیهاالسلام با خلیفه مسلمانان، که تازه بر مسند قدرت تکیه زده بود، موجب رسوایی او نزد مردم میشد. پس از غصب «فدک» و ایراد خطبه،
غاصبان درصدد کسب رضایت حضرت زهرا علیهاالسلام برآمدند تا در میان مردم، مصداق حدیث «اِنّ اللّهَ یَغضبُ لِغضبکِ»(1) نشوند. اما سکوت و قهر حضرت فاطمه علیهاالسلام آنها را برای همیشه تاریخ، مصداق این حدیث نبوی ساخت. این رفتارها نیز اگرچه ظاهری عاطفی دارند، اما دارای معنایی عمیق میباشند. هرچند پرداختن به تمام رفتارهای حضرت در این نوشتار ممکن نیست، اما متون تاریخی و احادیث نشان میدهند که رفتارهای سیاسی ایشان در چند قالب بودند:
الف. ایراد خطبه و مبارزه با بدعت در سیره و سنّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در قالب تقاضای «فدک» و مشی احتیاج و نظرخواهی از مهاجر و انصار؛
ب. ایراد شعار پرمحتوای فراق رسول الله صلی لله علیه وآله و اعلام نگرانی از آینده مسلمانان و شکستن ارزشهای موجود در جامعه؛(2)
ج. عدم گفتوگو با ابوبکر و عمر برای رسوا کردن آنها در مقابل مردم هنگام بیماری، در قالب سکوت؛
د. انزجار از غاصبان حکومت و مردم منفعل که در قالب وصیّت سیاسی نمود یافته است.
این رفتارها، که دارای پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدتی برای غاصبان حکومت بودند، باعث شدند بسیاری از حقایق به فرهنگ شیعه منتقل شوند؛ زیرا از تمام این رفتارها و متن وصیّت سیاسی ایشان و بخصوص خطبههای گوهربار ایشان، میتوان دریافت که سیاست حاکم بر زمان ایشان، سیاست خشونت، فشار، خفقان و به تسلیم وادار کردن و همچنین لگد مال کردن حقوق افراد بود و در واقع، آنچه حضرت را رنج میداد محو سیاست اسلامی و جایگزین شدن سیاست شیطانی مبتنی بر دروغ و عوامفریبی بود.
______________________________
1. محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 37، ص 70، روایت 38، ب 50.
2. حسین بشیریه، جامعهشناسی سیاسی، چ پنجم، تهران، نشر نی، 1376، ص 58.
بر گرفته از سایت رسول نور محمد
محبت
شاید پندار بسیاری از مردم این باشد که دوران تربیت کودک از وقتی شروع می شود که خوب و بد را درک کند و اهل رشد و تمیز شود و قبل از آن تربیت موثر نیست و تحت تاثیر عوامل خارجی قرار نمی گیرد. اما این عقیده نادرست است؛ زیرا به تصدیق دانشمندان فن تربیت، تربیت و پرورش کودک باید از بدو تولد شروع شود. کودکی که کمبود محبت داشته باشد، معمولاً ترسو، خجل، ضعیف، بدبین، گوشه گیر؛ پژمرده و حتی مریض بار می آید. چنین شخصی ممکن است برای اظهار عکس العمل و تظاهر به بی نیازی، دست به اعمالی نظیر جنایت، دزدی و قتل نفس بزند تا از این طریق از اجتماعی که او را دوست ندارد، انتقام بگیرد. پس محبت و نوازش کودک یکی از احتیاجات ضروری او به شمار می رود و برای پرورش او الزامی است.
درس مذکور در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) به طور کامل اجرا شد و پیامبر اعظم آن را عملاً به حضرت زهرا (علیها السّلام) یاد داد. روایت شده است: «روزی رسول خدا امام حسن (علیه السّلام) را می بوسید و نوازش می کرد. اقرع بن حابس عرض کرد: من ده فرزند دارم اما تا به حال هیچ یک از آنها را نبوسیده ام. پیامبر اعظم غضبناک شد و فرمود: اگر خدا محبت را از قلب تو گرفته من چه کنم؟ هر کس نسبت به اطفال ترحم نکند و احترام بزرگ سال را نگاه ندارد؛ از ما نیست.(11)
11. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص282.
برگرفته از سایت masaf/آموزههای-ناب-تربیتی-در-سیره-حضرت-زهرا(سلام الله علیها)
پرورش شخصیت
یکی از وظایف سنگین و مهم حضرت زهرا موضوع تربیت اولاد بود.فرزندان آن حضرت اشخاص عادی نبودند، بلکه چنین مقدر شده بود که نسل پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از فاطمه (علیها السّلام) به وجود آید.
حضرت محیط خانه را کارخانه بزرگ انسان سازی و دانشگاه مهم تمرینات نظامی و درس فداکاری می شمرد. آگاه بود که تربیت شدگان این مدرسه، هر درسی را که در اینجا بیاموزند، در میدان بزرگ اجتماع به مرحله ظهور و بروز درخواهند آورد و آنچه را در اینجا تمرین کنند، در آینده عمل خواهند کرد. حضرت زهرا (علیها السّلام) مقام زن را بسی عالی و شامخ می دانست، و چنین لیاقتی را در خود می دید که دستگاه آفرینش چنین مسئولیت سنگین و مهمی را بر دوشش نهاده و چنین پایگاه مهمی را بدو تفویض کرد کلاس عالی تربیت ،یک کلاس عالی و نمونه تربیت اسلامی کودک، در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) تاسیس شد. کلاس مذکور با همکاری شخص دوم اسلام و بانوی اول اسلام یعنی امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام) اداره می شد و شخص اول اسلام یعنی پیامبر اسلام بر آن نظارت داشت. اصول تربیتی و برنامه آن مستقیماً از جانب پروردگار جهان نازل می شد. بهترین برنامه های تربیتی در آن اجرا شد و برجسته ترین افراد را تربیت کرد.
آن حضرت به دقیق ترین نکات روان شناسی در باره فرزندان خود توجه می کرد؛ از مهر ورزیدن، نوازش و اظهار محبت و برخوردهای عاطفی نسبت به آنان کوتاهی نمی کرد؛ به عقیقه، صدقه، دادن و گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که از سنت های مورد تاکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، توجه داشت همیشه و در هر حال هیچ محفل و دامانی را جایگزین آموزش پر مهر و عطوفت مادری خود نمی کرد تا وجود فرزندان دچار کوچک ترین نقصان روحی نگردد.
بر گرفته ازسایت masaf/آموزههای-ناب-تربیتی-در-سیره-حضرت-زهرا-(س)