آقای خوب من ،مولای مظلوم خفته درخاک سردوبی فروغ بقیع ،امروز که بسلطه ی پلید وهابیان امکان
حضوری جانانه بر سر مزارت را نداریم تا از عقده های دل (،از ندیدن چهره دلربای فرزندموعودت ،از
جهل حاکم بردنیای به ظاهرمتمدن وپیشرفته ،ازبی خبری وغفلت خودمان،از چسبیدن های به این دنیای فانی )گره گشایی کنم و از ته قلبم فریاد بر آورم ای گشاینده دریچه های دانش و
شکافنده مشکلات علوم یاباقرالعلوم اغثنی ،پس نه لیاقت حضور دارم نه استطاعت مالی تا درکنارتان
حضور یابم،سفری به کربلای ایران مشهد اردهال مرقد مطهر فرزندتان علی بن محمدآن جناب مظلوم
که چون اجدادش کشته تیغ دشمنانتان شد،می کنم تاضمن تسلیت به خلف صالحتان باهم ازآن جا سلامی
خالصا نه بر پای کبوتردلمان ببندیم وآن راروانه ی مدینه وقبرستان بقیع کنیم باشد که لایق شنیدن جواب
باشد السلام علیک یا محمد بن علی الباقر(ع)
نوشته گروه کوثر مدرسه حکیمه
داستان طلبه جوان و دختر فراري
شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟
طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشه ای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ….
محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟
محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … علت را پرسید.
«فاني»
عاشقي در خانه معشوقي را كوفت.
جواب شنيد:كيست؟
گفت:من.
صدا از پشت در گفت:برو كسي خانه نيست.
جوان رفت و چندي خود را در عشق پخته كرد.
سال بعد بازگشت و چون از نو بر در كو فت،
جواب آمد كيست؟اين بار گفت:تو
و در باز شد.
نكته:
خدايا!«من» هيچم،هر چه هست تويي،تنها تو.تو يگانه ي عالمي.خدايا! مرا وسيله اي قرار بده در دستانت. من مي خواهم تسليم اراده تو باشم. مي خواهم ابزاري باشم كه اراده ات از طريق من به انجام برسد.
خدايا! مي خواهم، خواست من خواست تو باشد و قصد من قصد تو. اينگونه است كه مطمئن خواهم شد زندگي را به كمال زيسته ام.
در دايره قسمت ما نقطه تسليميم
لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي
«حافظ»
بنگر كه!
آنچه كه كرم ابريشم پايان دنيا مي داند،
براي پروانه آغاز زندگي است.
حضرت علي عليه السلام در علم رياضيات يد طولايي داشت ؟
حضرت علي عليه السلام علاوه بر تسلطي كه در هر علم داشته در علم رياضيات نيز يد طولايي داشت . روزي آن حضرت در حاليكه پا در حلقه ي ركاب گذاشته بود شخص يهودي و رياضي داني از آن حضرت سوال كرد: يا امير المومنين آن كدام عدد است كه داراي كسور تسعه نمي باشد يعني به 2،3،4،5،6،7،8،9قابل تقسيم باشد بدون اينكه كسري داشته باشد؟ حضرت در همان حالي كه پايش در حلقه ركاب بود فورا فرمود: ايام هفته را به ايام سال ضرب كن تا عدد مطلوب تر بدست آيد و سوار گشته به راه افتاد. بعد يهودي حساب كرده و حساب را موافق يافت. ملاحظه بفرماييد هر گاه ايام هفته(7) را به ايام سال(360) ضرب نمايند مي شود( 2520) اين عدد را اگر بر 2و3و4و5و6و7و8و9 تقسيم كنند نصفش (1260) و ثلثش (840) و ربعش(630) و خمسش( 540) و سدسش(420) و سبعش(360) و ثمنش(315) و تسعش(280) مي شود.
منبع: آيا مي دانيد؟
نويسنده كتاب: رضا جاهد
خدایاعمرم در خودپرستی
ریا
گذشت
بضاعتی در دستان ندارم اما پشیمانم
روبه سوی تو کرده ام
خدای رحمان
رحمتت همیشه مرا یاد بود
اکنون نیز نگاه عنایتی به من بینداز
از ته دل خوشحالم که حساب کارم باتوست چون میدانم هرگز قهرت به بنده ات نمیرسد
و ناگهان خبري دردناك آوردند
ز ردّ پاي تو يك مشت خاك آوردند
هنوز باورم اين بود: باز مي گردي
براي باورم اما پلاك آوردند
به اشك و آه قسم، ميهمان خورشيدي
كه از تو خاطره اي تابناك آوردند
براي كوچه ي بي اسم و بي نشان ما
به احترام تو يك اسم پاك آوردند
صداي زنگ در آمد و باز مي دانم
ز ردّ پاي تو يك مشت خاك آوردند
ابراهيم ابوالحسني
رهبر انقلاب در اجتماع عظیم و پر شور مردم اسفراین:
“عزت و اعتماد به نفس ملی” و “عدالت"؛ شاخصهای ارزیابی پیشرفت کشور/ ملت ایران در عرصه نبرد بزرگ ارادهها قرار دارد . (۱۳۹۱/۰۷/۲۲- ۱۱:۳۸
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در چهارمین روز از سفر به استان خراسان شمالی امروز (شنبه) با حضور در شهرستان دارالقرآن، اسفراین، در جمع دهها هزار نفر از مردم این شهر که ساعت ها در ورزشگاه تختی در انتظار ایشان بودند، حضور یافتند.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع مردم اسفراین ضمن اشاره به راههای حفظ و تقویت شور و نشاط و سرزندگی در کشور برای ادامه مسیر پیشرفت، به تبیین دو شاخص مهم پیشرفت یعنی “اعتماد به نفس ملی” و “عدالت” پرداختند و تأکید کردند: ملت ایران امروز با احساس قدرت و توانایی، در یک عرصه رویارویی بزرگ جنگ اراده ها با دشمنان پیشرفت کشور، قرار دارد و آنچه که در این نبرد اراده ها تعیین کننده خواهد بود، حفظ عزم و اراده مستحکم، بصیرت و روشن بینی، وحدت مردم و اتحاد کلمه مسئولان، وظیفه شناسی آحاد مردم، و مغرور نشدن و غفلت نکردن از کید دشمن است.