نرم شدن دستها درحين شستن ظروف
وقتي از مايع ظرفشويي استفاده مي كنيد دستهاي شما خشك وزبرمي شودبراي
حل اين مشكل،مقداري
جوش شيرين به مايع ظرفشويي اضافه كنيدتاپس ازشستن پوست دستان شما آسيب نبيند.
آن روز که رفتیم …
… و این سان دوباره برگشتیم و تحقق یافت آنچه عهد و پیمان بستیم .
اشك از دیدگان همه جاری است، غم درچهرهها موج میزند، دیگر مردم مجبور بودند شهر را ترك كنند، كودكان بهانه پدر را میگیرند و مادران قرآن به دست به دنبال بدرقه فرزندان غیورشان شهر را ترك میكنند.
ماندن جایز نیست و این تنها باری است كه مجبور به عقب نشینی بودیم و آن هم به خاطر این كه ناموسمان به خطر نیافتد.
۴۰روز مقاومت ودر پی آن به شهادت رسیدن شمار زیادی از مردم بیدفاع در زیر شدیدترین حملات دشمن سرانجام در روز چهارم آبانماه سال۵۹مجبور به عقب نشینی شدیم، شهر با همهی امیدهایش به تصرف ناپاكان درآمد.
شهرغارت شد، چاهها خشكید، سبزهها سوزانده و نخلها سر بریده شدند.
مادر
وقتي كه تو1 ساله بودي،اون(مادر)بهت غذاميداد وتو رومي شست وبه اصطلاح،تروخشك ميكرد.توهم باگريه كردن واذيت كردن درتمام شب،ازاون تشكرميكردي.
وقتي كه تو2ساله بودي،اون بهت ياد داد تاچه جوري راه بري توهم اينجوري ازش تشكر ميكردي،كه وقتي صدات ميزد،محل نمي گذاشتي و فرارميكردي.
وقتي كه 3 ساله بودي، اون، با عشق تمام غذايت را آماده مي كرد تو هم با ريختن غذا، كف اتاق، ازش تشكر مي كردي.
وقتي كه 4 ساله بودي، اون برات مداد رنگي خريد تو هم، با رنگ كردن ميز و ديوار ازش تشكر مي كردي تا نشون بدي چقدر هنرمندي!
از بهلول پرسیدند"چرازن نمیگیری گفت زن پیردوست ندارم،گفتند زن جوان بگیر"گفت زن جوان هم مرد پیررادوست ندارد.
سالروزمیلاد خجسته فاطمه الزهرا(س)،سرور بانوان جهان ،عطای خداوند سبحان ،کوثر قرآن ،همتای امیرالمومنان والگوی بی دلیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد.
گفتند،گفتی
گفتند روزت مبارک-
گفتی ممنون-
گفتند شمع شدی شعله شدی سوختی
گفتی وظیفه است.
گفتند گفتی گفتیم…
… … … صرف آن لازم نیست،توخودت میدانی.
برایمان بارها گفتی!!!صرف کردی وبارها خواندی…
این روزها می آیندومیروندوخودت روزی به جای ما بوده ای وگفته ای"معلم روزت مبارک”
و اکنون…
تویی معلم وحرفهایت،تو با ما بگو حدیث ایمان را،بگو با ما از بر میکنیم وبرای دگران هجی ء میکنیم،
دغدغه های تو این روزها همین است که ما بر میکنیم یا رد میکنیم؟؟؟!!!!
توبخوان ازبر میکنیم.
این همان است که میخواهی،با زبان کوچک تقدیم به تو
” ارزش بودنت را همیشه از اندیشه یک لحظه نبودنت می توان فهید”
صبح آمد، جُبّه شوخگین کرده مسجود معلمین دین بودند(علی معلم دامغانی)
یک ران نسیم زیر زین کرده
اى دوست! به حق دوستى برخیز!
وى مغز! اگر نه پوستى برخیز!
برخیز که کاهلان فرو ماندند
از قافله غافلان فرو ماندند
اى خفته اگر نه کاهلى برخیز!
شد قافله، گرنه غافلى برخیز!
اى دوست! قیام ما قیامت گیر!
زى فتنه مپو، رهِ سلامت گیر !
در دهر مجو طبیب درد آگاه
ز عیسى نفسان سواى روح الله
از غنچه به صبحدم طرى مى جو
مستى ز مى «مطهرى» مى جو
مردان نه زِ هَر که هر نشان جویند
بوى از گل و گل زباغبان جویند
از دوست نشان آشنا پرسند
سر منزل لیلى از صبا پرسند
گر در طلبند، زى عدن پویند
ور لعل و عقیق، از یمن جویند
اى دوست! چو خواهى از کریمان خواه !
رَم از رمَه، رحم از رحیمان خواه !
صحبتطلبى، سراغ سینا گیر !
یا ذیل معلمان دانا گیر !
خود در خبر است کاندرین عالم
مىبود سزاى سجده، گر آدم
طلاب علوم، ساجدین بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
نیمه اول دهه هفتاد بود که انتشار اخباری مبنی بر اینکه کودک سه چهار ساله قمی حافظ کل قران شده است در سراسر جهان اسلام پیچید و شبکه های مختلف صدا و سیما با پخش بخش هایی از برنامه های اجرا شده توسط وی این نابغه قرن و معجزه قران را به ایرانیان معرفی کرد. او کسی نبود جزسید محمد حسین طباطبایی ( علم الهدی).
سیدمحمدحسین طباطبایی در سال 1370 در شهرستان قم به دنیا آمد و در سن 2/5 سالگی شروع به حفظ قرآن نمود و به لطف امام زمان عج توانست در سن 5 سالگی کل قرآن را حفظ نماید. وی علاوه بر حفظ کل قرآن در آن مقطع سنی توانسته بود احادیث کتاب شریف اصول کافی و همچنین کتاب گلستان سعدی و اشعار محتشم کاشانی را حفظ نماید. در آن سالها نه تنها در ایران که تمام جهان اسلام با چهره و شخصیت این نابغه و معجزه قرآن در عصر حاضر آشنا شدند. ، کودک پنج، شش ساله ای که چهره ای نورانی و روحانی داشت و از فرزندان سادات طباطبایی امام حسن مجتبی علیه السلام هست.