دوستان عزیزم سوال جالبی به ذهنم رسید که شاید سوال خیلی از شما باشه
…سوال اینه که آيا افرادي مثل اديسون ،انیشتین ،کوپر،الکساندر گراهامبل ……با آن خدمات که در راه رشد علم بشریت کرده اند بهشتي اند يا جهنمي ؟پاداش کار ان ها چگونه محاسبه می شود ؟؟
پیش از پرداختن به پاسخ، یادآوری این مقدمه ضروری است که قرآن کریم شرط ورود به بهشت را ایمان و عمل صالح می داند (آیاتی مانند 25 و 85 سوره بقره) و هیچکدام را به تنهایی برای کسب رضای الهی و نیل به ثواب اخروی کافی نمی داند؛ نه ایمان بی عمل را (158 سوره انعام) و نه عمل بی ایمان را (آیات 15 و 16 سوره هود )، که محور بحث ما در این نوشته همین آیات دسته دوم است که پاسخ سوال را روشن می کند. در آیات 15 و 16 سوره هود می خوانیم:
مَن كاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا نُوَفِّ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ
كسانى كه زندگى دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور كامل در [همین] دنیا به آنان مى دهیم و در آن چیزى از آنان كاسته نخواهد شد.
1ـ مردم دنيا دو دسته اند؛برخي خود را براي ابديّت مي سازند امّا برخي ديگر، خود را رها نموده اند و فقط دنيا را مي سازند.
آنها كه خود را ساخته اند، وقتي از دنيا رفتند، خودي دارند ساخته شده و كامل؛ و جايگاه انسانهاي ساخته شده، بهشت است؛ امّا آنها كه عمر و استعداد و دارايي وجودي خود را صرف نموده اند براي ساختن دنيا، از دنيا مي روند در حالي كه قادر نيستند دنياي ساخته شده به دست خودشان را با خودشان به آخرت ببرند؛ از آن سو خودشان را هم نساخته اند؛ لذا انسان ناقصند؛ و جايگاه چنين انساني جهنّم است. چون بهشت و جهنّم در حقيقت چيزي نيستند جز ظهور داشته ها و نداشته هاي وجودي خودمان.
فرض كنيد كسي در يك باشگاه هر روز روي تخت خواب لم مي دهد و با دانش ورزشي كه دارد به ديگران تمرين مي دهد. او سالها اين كار را انجام مي دهد. بعد از چندين سال، شاگردان او همگي ورزشكاراني زبده شده اند؛ امّا خودش چه؟ خودش نه تنها رشد بدني نكرده بلكه از يك سو چاق شده و از سوي ديگر به خاطر عدم تحرّك، عضلاتش تحليل رفته اند؛ و در نتيجه به انواع امراض مبتلا شده است. چنين كسي ديگران را ساخته و خودش را نابود كرده است. آيا ساخته شدن ديگران، دليل مي شود كه خودش هم ساخته شده باشد؟! كساني مثل هايزنبرگ كافر و اديسون مسيحي و اينشتين يهودي و ابن سيناي مسلمان يقيناً براي آباداني دنيا تلاش نموده اند؛ امّا سوال اينجاست كه آيا قصدشان فقط ساختن دنيا بوده يا قصدشان خودسازي بوده است؟
برای مثال ..ابن سينا خدمت مي كرد، امّا قصدش آن بود كه از راه خدمت به خلق، روح خودش را ترقّي دهد؛ لذا ترقّي روحي هم كرد…
خلاصه آنكه:
بايد ديد كار يك شخص، محصولش در وجود خودش چه بوده است؟ بزرگي و كوچكي ظاهري كار مهمّ نيست؛ سازندگي آن در ذات خود شخص مهمّ است.
2ـ فرض كنيد بنده صبح تا شب كاري سخت براي همسايه ي شما انجام دهم و خدمات زيادي به همسايه ي شما بكنم، و در انتهاي كار و خدمت بيايم و از شما طلب مزد كنم. شما چه مي گوييد؟ روشن است؛ مي گوييد: تو براي ديگري كار كرده اي، چرا مزدش را من بدهم؟
حال فرض كنيد يك كافر، كه هيچ اعتقادي به خدا ندارد، خدمتي به بشريّت كرده است. اين شخص روز قيامت از خداوند متعال بابت كار خودش طلب مزد مي كند. خداوند متعال مي فرمايد: برو از كسي مزد بخواه كه برايش كار كرده اي! مگر تو براي من كار كرده اي كه مزدش را من بدهم؟! مي فرمايد: من كي به تو گفته بودم كه به مخلوقات من خدمت بكني؟! من گفته بودم براي رضاي من، به مخلوقاتم خدمت كنيد! امّا تو براي رضاي من خدمت نكرده اي؛ بلكه براي رضاي خودت خدمت نموده ايد. از سر خود پرستي و براي خوشنودي خودت خدمت كرده اي.
اگر بنا شود كه ما براي دل خودمان يا براي راحتي ديگران يا براي آباداني دنيا و هر غرض ديگري كار كنيم آنگاه مزدش را خدا بدهد، پس خدا بايد به بت پرستان هم پاداش دهد؛ چون آنها نيز عمري زحمت كشيده اند براي پرستش بتها. خلاصه پاسخ این است که:
اگر کسی بی ایمان و یا بی نیت الهی کاری کند که فرهنگ دینی آن را شایسته بداند، خداوند با او در همین دنیا تسویه حساب می کند؛ یعنی اثر و نتیجه ای را که او به دنبالش بود و یا پیامد دنیایی آن کار را به صاحب عمل می رساند و بر آن عمل مترتب می سازد. چنین عملی که از پشتوانه ایمان و نیت الهی برخوردار نیست به مثابه اسکناس بی پشتوانه ای می ماند که در قیامت هیچ ارزشی نخواهد داشت و بهشت و یا حتی ثواب اندکی را نصیب صاحبش نخواهد کرد.
منابع ..بر گرفته شده از سایت تبیان و اسلام شناس
جمع آوری :زهرا احمدی
فرم در حال بارگذاری ...