امشب مرا بغضی فرا گرفته، بغضی از جنس عشق …
یا خیرَ حبیبٍ و محبوب،مرا در آغوش بگیر، پایم اینجا می لرزد ، دستانم از تهی پر است و چشمانم عجیب در پی نگاه تو ضجه می زند…
می شنوی صدای تمنای وصلم را…
یا من فَضلُه عَمیم ، گرچه بی بالم و بی توشه اما شنیدم که فضلت برای همه ست، آمده ام تا دستان خالی را در دستان پر عشق خود نهی و مرا با تمام کاستی هایم در آغوش بگیر ی …
چه لذتی دارد آرامش در دل محبوب…چه زیبا وصلی میشود این وصل در این شب….
یا خیرَ داعٍ برای بنده ی در راه مانده ی خود دعا کن…
دعا کن تا از وجودش رخت بر بندد هر آنچه که حب محبش را از وجودش ربوده..
یا رب هدف جز وصال نیست…
دعایم کن پایم نلغزد و دعایم کن تا محقق شود این هدف این عبد حقیر، ذلیل، مسکین و مستکین..
الهی العفو
دل نوشته
نظر از: وصال [بازدید کننده]
و به راستی که هدف جز وصال نیست…
خدای من موانع رسیدن به این هدف را از پیش روی ما بردار
یاعلی
نظر از: ایرانی [بازدید کننده]
سلام،دوست عزیز خیلی خوب بود ای کاش ادامه میدادید و بیشتر مینوشتید.
فرم در حال بارگذاری ...