به سوی سعادت
حسین که از مکه قصد کوفه کرد ،کشتی به راه افتاد .
در راه برخی سوار شدند ،ویک عده رفتند وغرق شدند .
کشتی به کربلا رسید
حسین (علیه السلام) فرمود :"سوار شوید غرق شدنتان را طاقت ندارم”
خندیدند….
سنگ زدند …
تیر زدند بادبان هایش را …..
آب را به رویش بستند که به گل بنشیند
وشد آنچه شد……
اما کشتی نایستاد ….
به گل ننشست…
ودوباره از کربلا به راه افتاد
هر چه بیشتر زخم زدند بر مسافرانش افزوده شد.
هنوز هم کشتی نجات در حرکت است
ودر اشک های مسافرانش شناور به سوی سعادت
که “ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه".
بر گرفته شده از مجله خانه خوبان
السلام عليك يا مصباح هدي و سفينته النجات
فرم در حال بارگذاری ...