بسم الله الرحمن الرحیم
دعای روز بیست و سوم
متن :
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِوَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین [1]
ترجمه:
اى خدا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان و از هر عیب و نقص پاک ساز و دلم در آزمایش رتبه دلهاى اهل تقوى بخش اى پذیرنده عذر لغزشهاى گناهکاران.
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ
خدایا مرا از گناهان شستشو بده ، شما وقتی می خواهید به مهمانی بروید خودتان را پاکیزه و تمیز می کنید و شستشو می دهید و بدانیم که در ماه رمضان همه میهمان خداوند هستیم ، آیا خودمان را از آلودگی های معنوی تمیز کرده ایم ،آیا دلهایمان را از زنگار گناه شستشو داده ایم ؟ « شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ » [2] و شما میهمان سفره پر برکت الهی هستید و باید خودمان را برای این ضیافت آماده می کردیم و با دلی پاک به این میهمانی برویم ، لذا از خداوند می خواهیم که ما را از گناهان شستشو بده و لیاقت آن را بدهد که از این میهمانی استفاده کنیم.
اگر یک مرتبه با اخلاص ازخدا بخواهید که شما را از آلودگی گناه پاک کند خدا می پذیرد باید مثل کودکی که اشک ریزان نزد پدر می رود و طلب بخشش میکند به محضر الهی رفت و عذر خواهی کرد .
وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ
خدایا مرا از عیب هایی که به آن مبتلا هستم پاک کن ، غیبت ، ریا ، تکبر ، عجب ، حسد و… این ها همه عیب هستند عمل معیوب مورد پذیرش درگاه الهی نیست.
روایت :
اعمال ما باید از هفت آسمان بالا برود و در هر آسمانی برای هر عیبی می گویند « قف » به معنی « ایست » و ماموران الهی در آسمان اول به نامه عمل ما نگاه می کنند و اگر دیدند امروز من غیبت کرده ام می گویند: بروید و « اضربوا هذا العمل بوجه صاحبه » این عمل را بر صورت صاحب آن بزنید و عمل در آسمان اول متوقف می شود ، عمل بعضی ها از آسمان اول می گذرد چون اهل غیبت نبودند ، ولی باز ملائکه آسمان دوم می گویند « قف » عمل را بررسی می کنند و متوجه می شوند که این شخص «عجب» داشته است ، بعض دیگر اهل عجب هم نبوده اندو عمل به آسمان سوم می رسد و باز دستور به توقف می دهند و اگر آن شخص اهل « حسد » نبود به آن عمل اجازه می دهند که به آسمان چهارم برود و در آنجا برای رذیله « تکبر » عمل را متوقف می کنند ، اگر اهل مراقبت نباشیم اموری مانند ؛ ریاست ، ثروت و علم تکبر می آورند.
حدیث :
در روایت آمده است ؛ زمانی که حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) میل به غذا داشتند تمامی غلامان را دعوت می کردند و با هم غذا می خوردند ؛ شخصی گفت : یا علی بن موسی الرضا این امور برای شما خوب نیست ، چرا با فقرا غذا می خورید ؟
حضرت فرمودند :همه ما اولاد حضرت آدم هستیم و تفاوت درجات انسانها به تقوی است [3]
یکی از ایستگاه ها توقف می کنی تا ببینند آیا این عملت از روی ریا بوده یا نه !
حکایت :
دلاکی عالمی را کیسه می کشید و در حین کیسه کشیدن از عالم پرسی : ریا یعنی چه؟
آن عالم گفت : همین که کیسه می کشی و می خواهی چرک های مرا به من نشان بدهی تا پول بیشتری بگیری ، همین نشان دادن عمل را ریا می گویند ( قدیم تر ها وقتی کیسه می کشیدند ، اگر چرک بیشتری در می آوردند انعام بیشتری می گرفتند و این عالم می خواست با زبان خود این دلاک با او حرف بزند )
خلاصه هر آسمانی ، عمل را از یک جهت بررسی می کند [4]
خدایا از تو می خواهیم عمل ما را قبول کنی و اگر دنبال عمل خالصی مثل اعمال امیر المومنین می گردی این حسرتی است که بر دل می ماند! .
انواع بندگی :
بندگی خدا سه قسم است : نوع اول ، از ترس جهنم است ، و گاهی به طمع بهشت است ، و نوع سوم ؛ «تعظیما لله» است چون خداوند شایسته پرستش است باید او را بزرگداشت. [5]
وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ
خدایا قلب و دل مرا آزمایش کن به تقوی دل نه زبان ، ممکن است زبان ما حرف از تقوی بزند و لی قلب و دل ما از آن بی خبراست و بهره ای از تقوی نداشته باشد ، شخصی صد میلیون تومان در جاده پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند این مسائل از آثار تقوی است.
معنی تقوی :
دین چراغ قرمز و سبز دارد ، چراغ قرمز مرز حرام است و چراغ سبز محدوده مباحات است ؛ تقوی یعنی از چراغ قرمز ها عبور نکن .
رعایت چراغ قرمز ها هم دو نوع است گاهی راننده بخاطر ترس از جریمه ترمز می کند و گاهی بخاطر احترام به قانون مملکت ، که دومی افضل است.
یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین
ای خدایی که همه لغزش های گنهکاران را اقاله می کنی.
معنای اقاله :
جنسی را که از کاسب خریدی و می خواهی پس بدهی ، مستحب است که فروشنده از مشتری پس بگیرد به این عمل اقاله گویند.
اقاله در مورد خداود یعنی ؛ خدایا گناهان ما را رایگان ببخش
منبع: یادداشت ها و مصاحبه های یک خبرنگار
[1]- بحارالأنوار ج : 95 ص : 169
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ فِیهِ قَلْبِی لِتَقْوَى الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ
[2] - وسائل الشیعة ج : 10 ص : 313
عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَکْرَانَ النَّقَّاشِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّبِ کُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّه
[3] - الحیاة با ترجمه احمد آرام ج2 ص 337
عن عبد اللَّه بن الصّلت، عن رجل من أهل بلخ قال: کنت مع الرضا «ع» فی سفره الى خراسان، فدعا یوما بمائدة له، فجمع علیها موالیه من السودان و غیرهم؛ فقلت: جعلت فداک! لو عزلت لهؤلاء مائدة؟
فقال: «مه! إن الربّ- تبارک و تعالى- واحد، و الأمّ واحدة، و الأب واحد، و الجزاء بالاعمال».
ترجمه :
عبد الله بن صلت گوید: مردى از مردم بلخ گفت: در سفر (امام) رضا «ع» به خراسان با او همراه بودم؛ روزى گفت تا سفره انداختند، و غلامان سیاه و غیر سیاه خود را به سر سفره دعوت کرد. به او گفتم: فدایت شوم، آیا بهتر نیست که اینان بر سر سفرهاى جداگانه بنشینند؟ گفت: «خاموش! که پروردگار همه یکى است، و مادر یکى، و پدر یکى، و پاداش به اعمال است».
[4] -بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68 ج1 ص 253
[5] - کافی ج : 2 ص : 84
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ
ترجمه :
گروهى خدا را عبادت میکنند از روى علاقه و میل (به نعمتهاى بهشت) این عبادت تجار است و گروهى نیز از روى ترس عبادت میکنند این عبادت بردگان است و گروهى او را عبادت میکنند بجهت سپاس نعمتش این عبادت آزاد مردان است که افضل عبادات است.
فرم در حال بارگذاری ...