من محمد بن محمد بن نعمان در سال 338 چشم به جهان گشودم ، پدرم نام مرا محمد نهاد. بعدها به شیخ مفید معروف شدم .
در سال 334 ، احمد معزالدوله با ورود خود به بغداد و تاسیس شاخهاى از حکومت آل بویه در این شهر صفحه نوینى در تاریخ بغداد گشود. فرصتى فراهم شد و شیعیان در پناه آل بویه از آزادى موجود بهره برده و عقاید خویش را نشر دادند. و من در پرتو راهنمایی های اساتیدی چون ابن قولویه قمى ، شیخ صدوق ، ابن ولید قمى ، ابو غالب زرارى ، ابن جنید اسکافى ، ابو على صولى بصرى ، ابو عبد الله صفوانى به تحصیل علوم دینی پرداختم. تا جایی که رخت اجتهاد برتن کرده و درسایه ی توجهات امام عصر (علیه السلام) قرار گرفتم . و شاگردانی مانند سید مرتضى علم الهدى ، سید رضى ، شیخ طوسى ، نجاشى ، ابو الفتح کراجکى ، ابو یعلى جعفر بن سالار تربیت کردم.
تالیفات من که بالغ بر 200 عنوان کتاب است عبارتند از: المقنعة ، الفرائض الشرعیة ، أحکام النساء ، الکلام فی دلائل القرآن ، وجوه إعجاز القرآن ، النصرة فی فضل القرآن ، أوائل المقالات ، نقض فضیلة المعتزلة ، الإفصاح ، الإیضاح و …
از راهنمایی مولایم برایتان بگویم که روزی در خانه بودم، شخصی به حضورم آمد و پرسید زنی حامله فوت کرده ولی بچه در رحمش زنده است، آیا او را همانطور دفن کنیم، یا شکمش را شکافته و بچه اش را بیرون آوریم؟
به او گفتم: همانگونه دفنش کنید، آن شخص برگشت. و در وسط راه دید سواری به او نزدیک شد و گفت:
شیخ مفید (رحمه الله) فرمود: شکم آن زن را پاره کنید و بچه را بیرون آورید.
آن شخص چنین کرد، پس از مدتی جریان را برایم نقل کردند، به آن ها گفتم من کسی را نفرستاده بودم، معلوم است که آن سوار صاحب الامر (عج) بوده است، اکنون که در احکام اشتباه می کنم خوب است دیگر فتوا ندهم، در خانه ام را بستم و از خانه بیرون نیامدم.
ساعاتی نگذشت که از طرف امام زمان (علیه السلام) توقیعی (نوشته ای) برایم گذاشته شد:
ای شیخ! برای مردم فتوا بگو و ما آن را تکمیل خواهیم کرد، و نمی گذاریم که در خطاء و اشتباه بمانی، آنگاه در مسند فتوا نشست.»
در سال 413 هجرى، در بغداد و پس از 75 سال درگذشتم. در حرم مطهر امام جواد (ع) پائين پاي آن حضرت و نزديك قبر استادم ابن قولويه مدفون گرديدم.
فرم در حال بارگذاری ...
خوشابه سعادتش
روحش قرین رحمت حق