بی قرار میشوم و دل تنگ یا بهتر است بگویم تنگ می شود دلم…
البته چه توفیری دارد …
وقتی محرومی از اینکه بوی شالی های رسیده مشامت را پر کنند و نفس بکشی در فضای عطر برنج های طارم…
دلم تنگ شده و تنگ شده وسعت قلبم برای شنیدن صدای پرستوهای مهاجری که در ایوان خانه کوچکمان آشیانه می ساختند و صدای آوازشان روحت را به آرامش می رساند.
دلم تنگ است و تنگ است دلم برای سر و صدای بی وقت کودکان کوچه که خواب ظهر را از چشمانمان می دزدید.
دلم تنگ است و تنگ است دلم…
برای بوی نم و نای دیوارها ی کاه گلی همسایه ، برای شر شر های ناودان.خانه ..
دلم تنگ است و تنگ است دلم برای بوی غذای مادر روی چراغ های قدیمی….
برای خیس شدن زیر باران و قربان صدقه هایش که فدایت گردم (چادر از سر در بیاور و بیا چای داغ بنوش).
مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی):
مرقد جناب احمدبنموسی و برادران بزرگوارش و دیگر امامزادههای خاندان پیغمبر، یک نشانهی بسیار مهمی است. این که پیغمبرزادگان محترم و معتبر، مردم فارس را مخاطب خود و منطقه و منزل آنها را مأمن خود قرار بدهند، بسیار چیز پرمعنا و مضمونداری است؛ بخصوص شخصیت برجستهی جناب احمدبنموسی که در میان امامزادگان شناختهشدهی خاندان پیغمبر، جزو برجستگان محسوب میشود. دربارهی او اینجور نوشتهاند که: «و کان احمدبنموسی کریما جلیلا ورعا و کان ابوالحسن… (علیهالسّلام) یحبّه و یقدّمه»؛ مردی بخشنده و کریم و با ورع و دارای جلالت مقام و منزلت بود و پدرش - حضرت موسیبنجعفر - این بزرگوار را بر فرزندان و خویشاوندان دیگر خود مقدم میداشت و به او محبت ویژهای داشت. شیراز هدف توجه این امامزادهی عزیز و دیگر امامزادگان قرار گرفت؛ آمدند و از سوی این مردم هم پشتیبانی شدند! تا امروز هم برکات این بزرگوار بر سرتاسر استان و بر بخش مهمی از این کشور، جاری و ساری است.
تاریخ:1378/2/11
منبع: سایت khamenei.ir
یکی از مباحثی که در انسان شناسی مورد بررسی قرار می گیرد،مقام و جایگاه آدمی یا همان کرامت انسانی، نسبت به سایر آفریدگان است.
این بحث در فرهنگ بشری ،سابقه ی درازی دارد و دیدگاه های گوناگونی نیز در این زمینه عرضه شده است.
در دیدگاه اومانیسم ،انسان، محور حقایق و ارزش هاست که همه ی فعالیت های علمی و عملی انسان بر محور خود آدمی ،می گردد.
از نمونه های این گرایش این است که باید در قوانین کیفری کرامت انسان حفظ گردد.مجازات ها باید سبک بوده و جنبه ی تادیبی داشته باشد.
اما آیا از دید قرآن نیز ارزش انسان از هر موجود دیگری بیشتر است؟ یا بر هیچ موجودی برتری ندارد؟ یا باید تفصیل قائل شد.؟
ضمن عرض تبریک روز خبرنگار به خبرنگاران ….
شهید غلامرضا رهبر اولین گزارشگر شهید صدا و سیما است.که در سال1336 در خانواده مذهبی در آبادان دیده به جهان گشود. ایشان متاهل و دارای یک فرزند دختر به نام فاطمه بود. به دلیل اصابت ترکش در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای 5 به فیض شهادت نائل و مفقود الاثر شد.
وی تحصیلات خود را در تهران به پایان رساند و با شروع نهضت امام خمینی و دفاع از انقلاب و امام (رحمه الله علیه) مجاهدتهای فراوانی از خود به جای گذاشت و پس از پیروزی انقلاب به همکاری با نهادهای انقلاب پرداخت.
او نماینده صداوسیما در قرارگاه خاتم الانبیا، نوح و کربلا بود.
مبدع شیوه خبرنگاری جنگ در ایران بود. حضور او در خط مقدم بهقدری جدی بود که نه تنها بعنوان یک خبرنگار بلکه بهعنوان یک منبع خبری موثق برای فرماندهان به شمار میرفت. تا جایی که محسن رضایی فرمانده جنگ در یک مصاحبه اعلام کرده بود که تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمیشد از صحت آن اطمینان نداشتم. صدای عجیبی داشت هنوز هم عاشقان جبهه، همانهایی که از آن روزها به یادگار ماندهاند، صدای رهبر را احساس میکنند؛ حس صدای رهبر را میشناسند. همیشه هم در گزارشهایش آیهای از قرآن میخواند، اطرافیانش میگوید او اظهار میکرد دوست دارد شهید شود و همیشه با شجاعت برای تهیه گزارش تا خطوط اولیه جبههها میرفت. «اینجا رادیو آبادان؛ صدای جمهوری اسلامی ایران»؛ مردم جنوب، آن روزها که خانههای مردم شهر زیر هجوم تانکهای بعثی آوار میشد، آن روزها که شهر، ویرانهای را میماند، پیچ رادیو کنج طاقچه را که میچرخاندند، صدایی آشنا را میشنیدند که با قدرت و آرامش، نام جمهوری اسلامی و شهر زیبای آبادان را به زبان میآورد؛ “هنا آبادان…”؛ اینجا آبادان.. ؛ اینجا آبادان است؛ اینجا آبادان میماند؛ به زبان عربی هم میگفت که بعثیها بشنوند.
منبع برگرفته از سایت ویکی پدیا
در آموزه های نهج البلاغه، انسان ها سه چهره دارند؛
١- انسان دنیا زده، اسیر هوی نفس، انسانی که فقط به خودش می اندیشد، خودمدار، خود محور و خود بنیاد. که امیر مومنان انسان خود محور را، انسان هلاک شده و بی هویت معرفی می فرمایند.
٢- انسان تلاش کننده برای رفتن و رسیدن .انسانی که در راه است، انسان در راه، انسانی است که در راه آموختن، تلاش کردن، طلب کردن و ساختن خود به سر می برد.
٣- انسان واصل شده به آن مرتبه ای که برای آن آفریده شده است.انسان تربیت یافته ،که آموزه های راه گشای الهی را وارد زندگی و عمل کرده است.
در حکمت ١٤٧ نهج البلاغه خطاب به کمیل این تقسیم بندی آمده است: «الناس ثلاثه: فعالم ربّانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع». مردم سه دسته هستند؛ یک دسته انسان هایی هستند که خودشان را تباه کرده اند، انسان های آموزنده علم که در راه نجات اند و یک دسته هم انسان هایی که ربانی و الهی شدند.
پاداش شاد کردن مؤمن
قال الصادق علیه السلام: إذا بَعَثَ اللّه المؤمنَ مِن قَبرِهِ خَرَجَ مَعهُ مِثالٌ یَقدُمُ أمامَهُ، کُلَّما رَأی المؤمنُ هَوْلاً مِن أهوالِ یَومِ القِیامَةِ قالَ لَهُ المِثالُ: لا تَفزَعْ ولا تَحزَنْ…فیقولُ لَهُ المؤمنُ: مَن أنتَ؟ فیقولُ: أنا السُّرورُ الذی کُنتَ أدخَلتَ علی أخیکَ المؤمِنِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: چون خداوند مؤمن را از قبرش درآورد تمثالی با او خارج شود که در جلو او راه می رود و هرگاه مؤمن یکی از صحنه های هراس انگیز روز قیامت را ببیند آن تمثال به او گوید: نترس و غم به خود راه مده…مؤمن به او گوید…تو کیستی؟ تمثال گوید: من همان شادی و سُروری هستم که به برادر مؤمنت رساندی.
منبع: اصول کافی، کلینی، جلد 2، صفحه 190