به اطلاع می رساند حوزه علمیه حضرت حکیمه(سلام الله علیها) با همکاری بسیج خواهران کوثر در نظر دارد مراسم شیرخوارگان را طبق سال گذشته در مسجد صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگزار نماید .لذا مادران و خواهران گرامی که تمایل به تهیه ی لباس برای فرزندان خود دارند به حوزه علمیه حکیمه واقع درسپاهان شهر بلوار غدیر، خیابان تعاون 3،کوچه نهالستان شرقی و عصرها به بسیج خواهران ،عصرها روزهای یکشنبه و چهارشنبه ساعت 30/4الی 30/5 مراجعه فرمایند.
زمان برگزاری پنج شنبه مورخ 2/9/91 ساعت 8/30صبح مسجد صاحب الزمان( عج الله تعالی فرجه)
تلفن تماس 6516316معاونت فرهنگی حوزه علمیه حکیمه(سلام الله علیها)
تلفن تمای 6506400بسیج خواهران کوثر
ای دل تو چه میکنی ؟می مانی یا میروی؟
داد از این اختیار که تو را از حسین جدا کند ،داد از این اختیار…
این چه اختیاریست که برای رو کردن به آن ،بایدپشت به مولا کند…
ای دل می مانی یا میروی؟
از این سو سپاه فاجعه نزدیک می شود .اما از دیگر سوی این سیاره سرگردان حر است که در مدار کهکشانی اش با وجود خورشید حسین ،سر در گم است.جاذبه ی عشق او را به مدار یار می کشاند.
هر انسانی را لیلة القدری است که در آن لاجرم ،مجبور به انتخاب است و حر ،در این لیلة القدر است .
یزید ودنیایش از یک سو و حسین از سوی دیگر…
قافله ی عشق به سر منزل جاودان خویش نزدیک می شود و این عاقبت کار عشق است.
تن چهره است که به ظاهر جهت می دهد .تن راجز رعشه ای نصیب نیست .مرگی پیش از آنکه عجل رسد.
اینجا دیگر این حر است که جان خویش را می ستاند ،نه ملک الموت.
حر بن یزید ریاحی تکبیرة الاحرام خون بست.
حر، حر وارد نماز عشق شد و هر که در آن وارد شود از آن خارج نمی شود .
و این اکرم الموت است.
بر گرفته از کتاب فتح خون شهید آوینی
مگر قرآن نمی گوید با دست خود,خود را در هلاکت نیندازید؟اگر امام علم به شهادت داشتند چرا باز اصرار داشتند در این حرکتی که منجر به شهادت می شود حضور فعال داشته باشند و از شهادت استقبال کردند؟
پاسخ:مولوی می گوید:
آن که مردن پیش چشمش تهلکه است نهی لا تلقوا بگیرد او به دست
وآن که مردن پیش او شد فتح باب سارعوا آید مر او را در خطاب
همه ی جواب در این دو بیت شعر است که شما آیا شهادت را هلاکت می دانید؟همان شهادتی که خدا می فرماید«ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات»«ولا تحسبن الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» حیاتی بالاتر از شهادت نیست.چه ارتباطی با تهلکه دارد؟تهلکه یعنی بر زمین ماندن.هلاکت معنوی یعنی دست به شمشیر نبردن یعنی خون ندادن.قرآن می گوید:وقتی فرمان جهاد داده شد«و اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله إثّاقلتم الی الارض»به زمین سنگینی می کنید«أرضیتم بالحیوة الدنیا من الاخرة»نکند راضی به حیات دنیا شده اید.این هلاکت است نه شهادت
عاشورا قلب تپنده نبرد حق و باطل است و این نبرد،همیشه ی تاریخ بوده و ادامه خواهد یافت و هر جبهه را رهروانی است .
امروز قافله سالار جبهه حق،حضرت بقیة الله عج الله تعالی فرجه الشریف است که دلی پرخون از ظلم ظالمان ،مکر منافقان و سکوت مدعیان انتظار دارد و نایب بر حقش رهبر حسینی نظام اسلامی است؛اکنون هر روز عاشورا است و تیرهای دشمن هر لحظه عزت اسلام را نشانه رفته است .یزید مرده است اما یزیدیان زنده اند.شمر نیست اما بدتر از شمرها زنده اند.
آیا برای آمدن حسین زمان آماده ای؟
آیا قلب خود را از دوستی یزیدیان خالی کرده ای؟
دوستی مسلم ها را به دل داده ای یا ابن زیادها را؟
یا مانند بسیاری از کوفیان ،انس با زندگی و راحتی،تو را از دایره ی این نبردها بیرون کشیده است.بدان که یا باید دنباله رو حق بوده یا باطل ،و راه دیگری نیست.چه آنان که با عمل دشمنان حق را یاری کردند و چه آن ها که با سکوت ،مهیاکننده زمینه ظلمشان شدند هردو ازلشکر جبهه ی باطلند.
اکنون نیک در خود بنگر،که آیا عاشق راستین حسین هستی؟که اگر این چنین باشه باید عاشق جهاد و شهادت باشی.
ببین به خاطر دین،از چه گذشته ای که غیر تو نگذشته اند؟
بنگر که از مدعیان راحت طلبی یا منتظران شهادت طلب؟
بدان عاشوراهر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد کوشش کنیم حسین دلمان به دست یزید نفسمان تشنه لب شهید نشود
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة
شخصی از یکی از ائمه هدی پیرامون کهیعص و رمز این حروف پرسید. امام علیه السلام گفت: که انبیاء در مناجات التجا به خمسه آل عبا کردند، “محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیها السلام. “زکریا نیز بر عادت انبیاء دعا می کرد. روزی گفت: الهی سبب چیست نام محمد وعلی وفاطمه و حسن برم غمها از دل من برود و چون نام حسین علیه السلام برم گریه در حلق افتد و اندوه بر من غالب گردد؟ حق تعالی احوال قتل و مظلومی وی با زکریا بگفت به سوره کهیعص.
ک کربلا است. ه هلاک عترت وی. ی یزید است. ع عطش امام حسین علیه السلام و ص صبر وی است بر آن بلیت.
چون زکریا به وحی الهی، حال امام حسین علیه السلام بدانست از خلق مفارقت کرد و در مسجد شد و سه روز نوحه و زاری می کرد و با کسی سخن نگفت. و در آخر این سه روز دعا کرد که خداوندا مرا به کِبَر(پیری) سن فرزندی ده که به مناسبت حسین علیه السلام باشد و به قتل وی مبتلا گردان. چنانچه محمد و علی و فاطمه و حسن علیها السلام را به قتل وی مبتلا کردی. اولین افراد از اولاد آدم که نامشان یحیی و حسین گزارده شد همین حضرت یحیی و امام حسین علیه السلام بوده اند و پیش از اینان هیچ کس چنین نام هایی نداشته است و نیز دوران حمل یحیی و حسین علیه السلام در رحم مادرشان 6 ماه بود.
آدرس : پایگاه اطلاع رسانی حوزه وابسته به مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
حرام بودن طلا برای مرد و حلال بودن آن برای زن دلایل مختلفی دارد چرا که زن و مرد از نظر ویژگی های جسمی و روانی، از تفاوت های بسیاری برخوردارند و همین تفاوت که خودش پر از حکمت های ارزشمند است، احکام و مقررات ویژه ای برای آنان وضع کرده. احادیث و روایات بسیاری مبنی بر حرام بودن زینت طلا برای مرد روایت شده که از آن جمله می توان به سخنان امام صادق(علیه السلام) در «وسایل الشیعه» اشاره کرد که می فرمایند:« و جعل الله الذهب فی الدنیا زینه النساء فحرم علی الرجال لبسه و الصلوه فیه/ خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده است. استفاده از آن برای مردان و نماز خواندن با آن حرام شده است». در این دو صفحه می توانید علاوه بر دیدگاه علما، دلایل پزشکی حرمت طلا برای مردان را بخوانید.
- چرا طلا برای مردان حرام است
برای رسیدن به پاسخ این سؤال که چرا طلا برای مردان حرام است، باید از چند جنبه وارد بحث شد.
نشسته ام که بنویسم که بال یعنی تو عروج کردن سمت کمال یعنی تو
نشسته ام که بنویسم تصورت،هیهات فراتر از جریان خیال ،یعنی تو
همیشه آرزو داشتم با شنیدن بانگ الله اکبرمؤذن از جا برخیزم و وظیفه ام را سر وقت انجام دهم . روزگاری می گفتند : به نماز نگو کار دارم به کار بگو نماز دارم . اما نه این دل سخت تر از آن بود که با این ادبیات نرم شود.می گفتند یک هفته تمرین کن سروقت نماز بخوانی آنوقت این کار ملکه ذهنت می شود .اما خدایا این ذهن مشوش و پریشان حال مشغول اوهام بود و جایی برای به تخت نشاندن این ملکه به من نمی داد. سی روز به مهمانی خدا میرفتم و سر وقت در پیشگاهش به خاک تضرع و فروتنی میافتادم اما گویا شیاطین آزاد شده از بند اسارت خدا از شوال امسال تا رمضان سال دیگر مرا باز مغلوب خود می کردند و باز اسیردر چنگال امور دنیوی می شدم
سالها گذشت و با اینکه من تغییر کردام اما تشنه ی یک جرعه معرفتی بودم تا با قدقامت الصلواة برخیزم و اول وقت اظهار بندگی کنم و به ولی نعمتم بگویم ظلمت نفسی العفو .
دیروز ساعت فرهنگی حوزه برایمان کلیپی گذاشت تا روش تبلیغ را آموزش دهد .کلیپ در مورد نماز اول وقت بود . خدا رحمت کند آیت الله بهجت که به حق عارف وارسته ای بود . خاطره ای را نقل می کردند که ایشان گفته بودند اولین عملی که به عالم ملکوت بالا می رود عمل امام است . امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هرکجا باشند نمازشان را اول وقت می خوانند پس اگر ما نمازمان را اول وقت خواندیم همراه نماز امام به عالم بالا می رود.
زمان،زمان تولد دوباره ی من بود
بايد از همين حالا، همين جوان 16 ساله، همين جوان 20 ساله كه در مدارس علمي هست از حالا بايد آنطوري كه رضاي خداست آنطوري كه دستورات الهي است حركت كند. اگر خداي نخواسته آقايان مهذب نباشند، اين ضررش از نفعش بيشتر است.
مهذب كنيد خودتان را، مهذب شويد به آداب الله، به سنن الله، اگر چنانچه اين نباشد علم اثري ندارد. اگر تهذيب در كار نباشد، علم توحيد هم به درد نمي خورد ” العلم هو الحجاب الاكبر “
آن نوري كه خداوند تبارك و تعالي ” يقذفه في قلب من يشا ” اگر مهذب نباشد كسب نخواهد شد. آن علمي كه نورانيت مي آورد و نور است و خداي تبارك و تعالي آن را عنايت مي فرمايد.
آن به هر قلبي عنايت نمي شود، هر قلبي لايق آن نيست تا مهذب نباشد، تا خودش را از اخلاق زشت خالي نكند، تا متوجه به خدا نباشد و تمام قلب را به او تسليم نكند. گزاف نيست اين مطلب. خيلي از اشخاص هستند كه دقايق علوم را از همه بهتر مي دانند و آن نوري كه خداي تبارك و تعالي به آن بايد عنايت كند نمي فرمايد. آن تهذيب مي خواهد، زحمت مي خواهد، رياضت مي خواهد. بايد مراعات كنيد، محاكمه كنيد نفس خودتان را، آخر شب محاسبه كنيد امروز چند كار خلاف ( نعوذ بالله انشاء الله كه نيست ) امروز چند تا ( نعوذ بالله ) غيبت كردم، به چند تا عالم جسارت كردم. مي دانيد كه اگر يك كلمه به يكي از مراجع اسلام اهانت بشود، آن ها اولياي خدا هستند، بايد هر قدمي كه در راه تهذيب برداشته مي شود اگر عرض نكنم دو قدم، لااقل يك قدم هم در باب تهذيب اخلاق، در باب تحكيم عقايد، در باب استقرار ايمان در قلب برداشته شود. اين ها تفكر لازم دارد، محاسبه لازم دارد، مراقبه لازم دارد
منبع : بيانات در جمع طلاب ايراني مقيم نجف اشرف، كوثر، ج 1، ص193-197، 23/8/1344. به نقل از اخلاق و تهذيب روحانيت از ديدگاه امام خميني ص23.