کرسی آزاد اندیشی با محوریت ارتقاء علمی و روابط خانوادگی خواهران طلبه، آسیب ها و راهکارها روز چهارشنبه مورخ 95/12/4 در حوزه ی علمیه حضرت حکیمه سلام الله علیها برگزار گردید .
این کرسی با حضور مدیریت و اساتید حوزه ها و تعداد قریب به ۸۰طلبه برگزار گردید.
استاد رحیم پور ازغدی در پنجمین دوره از سلسله نشست های “انقلابیگری ،راه حل ناکارآمدی”بیان داشتند که پاسدارهای هر انقلابی باید درخور همان انقلاب باشند، پاسدار انقلاب اسلامی هم باید مفهوم انقلابی اسلام و اسلامی انقلاب را بشناسد. البته صرف شناختن لازم هست اما کافی نیست؛ بلکه باید ایمان نسبت به آن شناختها تا حد فدا کردن آبرو، مال و جان در فرد پاسدار تحقق بیابد.
استاد حوزه علمیه با تقسیم افراد به انقلابی و غیر انقلابی اضافه کرد: مشخص شدن تفاوت یک فرد انقلابی با غیر انقلابی توسط معرکهها، صحنههای آزمایش و عرصههای خطر صورت میگیرد. در دوران انقلاب و جنگ، معرکههای سختی پیدا شد که موجب مشخص شدن مرد از نامرد شد. حوادث آن زمان، جامعه و مخصوصاً متدینین را به دو بخش تقسیم کرد؛ گروهی متدین مجاهد یا همان مذهبی انقلابی بودند و گروهی دیگر، متدین قاعد یا همان مذهبی غیر انقلابی بودند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تشریح تفاوتهای انقلابیون از غیر انقلابیها گفت: مذهبیون غیر انقلابی کسانی هستند که به برخی احکام و دستورات بی خطر یا کم خطر مذهب عمل میکنند. گرچه خود این، یک ارزش محسوب میشود اما تفاوتش در مقایسه با مذهبیون انقلابی فرسنگها فاصله است. خداوند فرموده است که در بین متدینین، انقلابیون را دوست میدارم و ترجیح میدهم: «فضل الله المجاهدین علی القاعدین أجرا عظمیا».
وی گفت: مؤمن انقلابی کسی است که در زمان شاه با سلطنت درگیر بود، پس از انقلاب و تشکیل نظام جدید در عرصههایی مثل ترورهای خیابانی و جنگ تحمیلی مشارکت داشت، در عرصه فعلی نبرد انقلاب با ضد انقلاب چه در حیطه سیاسی-حکومتی چه در حیطه اقتصادی و چه در عرصه سازندگی و… حضور و مشارکت داشته و صرفاً تماشاچی نبوده و نیست. مؤمنین انقلابی در صحنههای خطر همیشه در صف مقدم حاضر میشوند و به هنگام غنائم و… خود را از عرصه پنهان میکنند، این انسانها مصداق روایت” مجهولون فی الارض و معروفون فیلم السماء” هستند.
هر دو عکس از شهید سعید گلاب است ،یکی در دهه پنجاه و چهره قبل از انقلاب او و دیگری چهره نورانی اش پس از انقلاب و مدتی قبل از شهادتش ،سعید گلاب سال 1333 در تهران متولد شد او در سال 1361 و در جریان عملیات والفجر مقدماتی خود را به منطقه عملیاتی رساند و در این نبرد بال در بال ملائک گشود او در زمان شهادت فرماندهی عملیات سپاه در جبهه غرب کشور را به عهده داشت، فاصله زمانی ثبت این عکس پنج یا شش سال بیشتر بیش تر نیست نفس مسیحایی حضرت روح الله با جوانانی چون او کاری کرد که تبدیل به حیرت آفرینان تاریخ اسلام شدند.
بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی (عج)شد.
این جمله کلیدی و امیدبخش که در همان سالهای آغازین انقلاب اسلامی و در سطح وسیعی در بین مردم انقلابی ایران اسلامی منتشر شد امیدی مضاعف به راه و مرام و مسلک انقلابی مردم بخشید و به مردم این نوید را داد که امام خمینی همان نایب برحق امام زمان(عج) است و پیروی از ایشان یعنی پیروی از امام عصر ارواحنا فداه، و گوینده این جمله معروف نیز کسی نبود جز شهید والامقام آیتالله سید عبدالحسین دستغیب رضوان الله تعالی علیه.
سی و هشتمین بهار آزادی از راه رسیده و انقلاب اسلامی یک سال دیگر از عمر پر ثمر خود را پشتسر نهاده است.
کشور ما به برکت سایه ولایت فقیه که بر سر آن بوده و هست توانسته با موفقیت از همه پیچهای مهم تاریخی عبور کند.
اما رمز عبور از تمامی بحرانها و مشکلات در سی و هشت سال گذشته «ولایت مطلقه فقیه» به عنوان میراث گرانبهای امام خمینی بوده است که همین «ولایت فقیه» نقطه تمایز حکومت اسلامی ایران با سایر حکومتهای موجود در دنیا خصوصا در کشورهای اسلامی است.
بر همین اساس باید اذعان داشت از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی «ولایت فقیه» است و درباره اهمیت آن، همان بس که در همان زمان، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.»
یکی از ادله کسانی که قائل به استاد در مسیر سیر و سلوک عرفانی هستند، تمسک به آیات 65 و 66 سوره کهف و آیات قبل و بعد آن است. در این آیات آمده که حضرت موسی(ع) که دارای علم الکتاب بر پایه وحی تشریعی است، برای کسب علم لدنی و آگاهی از ملکوت و حقایق امور به دیدار عالم ربانی میرود که در روایات از آن به خضر(ع) یاد شده است. او در این دیدار که با دستور الهی همراه بود، خواهان تعلیم علم لدنی از سوی خضر میشود و میفرماید:
قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا؛
موسى به او گفت آيا از تو پيروى كنم به شرط اينكه از رشد و بينشى كه آموخته شده اى به من ياد دهى؟ (کهف، آیه 66)
به نظر میرسد که این آیه بر خلاف مدعا،شاهدی بر همرهی خضر نیست؛ زیرا پس از آزمون سه گانه در چارچوب ضرب المثل برگرفته از همین آیه «تا سه نشه، بازی نشه»، معلوم میشود که این روش همرهی خضر نمیتواند موجب دسترسی شخص به علم لدنی و علم رشدی شود. از همین رو، حضرت موسی(ع) در آخر دست خالی باز میگردد و خضر(ع) به او میفرماید: هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ؛ این زمان جدايى ميان من و توست.(کهف، آیه 78)
چیستی علم لدنی
اصولا از نظر قرآن، علم لدنی، علمی است که مستقیم از ذات الهی به شخص تعلیم داده میشود و از مصادیق «عندالله» نیست، بلکه از «من لدن علی حکیم» است. در این صورت حضور واسطه نمیتواند مفید باشد و هیچ تاثیری ندارد؛ زیرا علم حضوری و لدنی با شهود قلبی شخص همراه است. این علم لدنی چیزی همچون رویت ( دیدن) یا ارایه ( نمودن) از سوی خداوند است؛ بنابراین واسطه پذیر نمیباشد.
میبینی شخصی است گناهکار، روی آمدن به مسجد را ندارد، دلش شکسته شده، میگوید: مسجد کجا من کجا؟ یا ماه محرم شده، میگوید: من کجا دسته عزاداری کجا! برای من جفت کردن کفشهای عزاداران بهترین جاست. خدا مشتری چنین دلهای شکسته است: «الهی عادتک الاحسان الی المسیئین و سبیلک الابقاء علی المعتدین» (از دعاهای ماه رجب)، عادت خدا احسان کردن به آدمهای بد است. شما آدم بد را به خانه دعوت میکنی؟ نه! میگویی آبرویمان میرود، بدکار را دعوت نمیکنید. هر کس به خانه خود نیکان را دعوت میکند.
اما خداوند اینگونه نیست، مشتری بدکاران است. «یا من یرحم من لایرحمه العباد» ای خدایی که دلسوزی میکنی نسبت به کسی که مردم دلشان به حال او نمیسوزد، «و یا من یقبل من لا تقبله البلاد» ای خدایی که قبول میکنی آن شخص را که هیچ شهری او را قبول نمیکند. (صحیفه سجادیه، دعاى آن حضرت در روز عيد فطر و جمعه)
روِيَ عَن رسولِ الله صلّي الله عليه و آله و سلّم:
الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ.
از رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) منقول است که فرمود: دنيا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.
شرح حدیث:
«الدُّنْيَا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان میفرمایند. دنيا در گردش است. يعني دنيا هيچگاه براي هيچكس ثابت نیست. دنيا هيچ ثبوت و قراري براي هيچكس ندارد. اين وضع دنيا است.
روِيَ عَن رسولِ الله صلّي الله عليه و آله و سلّم:
الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ.
از رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) منقول است که فرمود: دنيا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.
شرح حدیث:
«الدُّنْيَا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان میفرمایند. دنيا در گردش است. يعني دنيا هيچگاه براي هيچكس ثابت نیست. دنيا هيچ ثبوت و قراري براي هيچكس ندارد. اين وضع دنيا است.