موضوع: "غدیر"
یک نگاه اجمالی به خطبه و حدیث غدیر، و وقایعی قبل و بعد از آن بخوبی این نکته را روشن می سازد که بحث امامت علی(علیه السلام) و تداوم آن مطرح بوده است به جهت این نکات:
1ـ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حدود نود هزارنفر تا یکصد و بیست هزار نفر را در گرمای شدید در چهار راهی جحفه متوقف ساخت که نشانگر اهمّیت مسئله مطرح شده می باشد.
2ـ خطبه خویش را با ذکر این نکته آغاز می کند که رحلت من نزدیک است و به زودی دعوت حق را لبیک می گویم، این خود نشان از آن دارد که در پی مطرح کردن جانشین خویش می باشد.
3ـ از مردم اقرار و اعتراف گرفت که آنچه را خداوند برای آنان از اعتقادات و احکام و اعمال فرستاده است به آنها ابلاغ نموده و خدا را بر این اقرار شاهد گرفت.
4ـ حدیث ثقلّین را مجدداً یادآوری نمود که اگر می خواهید دچار گمراهی نشوید از قرآن و اهل بیت(ع) جدا نشوید، و این سخن مقدمه ای است برای نکته بعدی.
5 ـ بعد از این که دست علی(ع) را بالا می برد و از مردم اقرار می گیرد که خدا و رسولش بر آنان ولایت دارند، می فرماید: «هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست» یعنی همان ولایتی که برای پیامبراکرم(ص) ثابت است، که ولایت زعامت و حکومت بر آنان باشد، برای علی(ع) نیز ثابت است.
6ـ جمله «من کنت مولاه و…» را سه بار و به قول احمد حنبل چهار بار تکرار نمود تا هم تأکیدی شده باشد و هم کسانی که متوجّه نشده اند، متوجه شوند.
7ـ در حق کسانی که ولایت علی(ع) را بپذیرند دعا، و در حق کسانی که آن را رد کند نفرین نمود.
8 ـ آیات عدیده ای از قرآن از جمله آیه تبلیغ ،اکمال و…، مورد استدلال و استشهاد قرار گرفت که بعداً بیان می شود.
تبریک گفتن حاضران و بیعت زن و مرد با امیرمؤمنان(علیه السلام) و… همه نشانگر این مطلبند که هدف، معرّفی امامت امیرمؤمنان(علیه السلام) و تداوم آن بوده است
رهبر انقلاب در دیدار عیدانه اقشار مختلف مردم:
- عید غدیر، قضیه رهبری جامعه اسلامی است، ماجرای تعیین ضابطه و قاعده برای حکومت و جامعه اسلامی است؛ این قاعده، قاعده امامت و ولایت است.وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت دشمنان از تغییر مسیر دین مأیوس شدند.
- اسلام نوع حکومت امامت را قبول دارد. غدیر این را اعلام کرد. تا آخر دنیا هرجا هرمسلمانی که بخواهد اسلام را تحقق ببخشد باید امامت را احیا کند.
- هر متفکر و هر صاحب عقیدهای در دنیای اسلام، اگر قرآن و ارزشها را ملاک قرار دهد، به هیچ نتیجهای جز اینکه مثل علی بن ابیطالب در جامعه حکومت کند، نمیرسد.
- همهی ارزشها در علی (علیهالسلام) جمع است. چه شیعه باشید، چه سنی، به او احترام میگذارید؛ حتی اگر مسلمان نباشید و او را بشناسید، در برابرش خضوع میکنید.
- اجتناب از زخارف دنیا و زینتهای دنیا برای شخص خود، از خصوصیات امیرالمؤمنین است.
- از بلاهای حکومتهای دنیا یکی این است: وقتی رئیس کشور شدیم، منابع کشور در اختیار ماست، وسوسه شویم و از امکانات خوب یک سهمی برداریم.
- درحالی که حکومت امامت با این مسائل جداً مخالف و استفادهی شخصی از امکانات عمومی ممنوع است.
- احساسات اهل سنت را تحریک نکنید. عدهای خیال میکنند اثبات تشیع به این است که به بزرگان اهلسنت، توهین کنند. این خلاف سیرهی ائمه است.
- اینکه تلویزیونهایی به وجود میآید که کارش اهانت است، این خب معلوم است بودجهاش از خزانهداری انگلیس است؛ این شیعهی انگلیسی است. این اهانتها، عکس عمل میکند. وقتی اهانت کنید، دیگر حرف حق هم شنیده نمیشود.
منبع: سایت khamenei.ir
به نظر اهل سنت، امامت حاکمیتی دنیوی( ونه منصبی الهی) است که از رهگذرآن، جامعه مسلمین سرپرستی و اداره می شود. از نظر اهل تسنن از آنجا که هر جمعیتی به پیشوا و بزرگی نیاز دارند جامعه مسلمین نیز پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله) باید برای خود رهبری برگزیند و چون برای این گزینش، راه و رسم ویژه ای ترسیم نشده است، انتخاب جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) می تواند از راههای مختلف همچون رجوع به آرای اکثریت مردم یا بزرگان آن ها یا وصیت خلیفه پیشین یا حتی کودتا و غلبه نظامی باشد.
ولی شیعه که امامت را ادامه نبوت و امام را حجت خدا در میان خلق و واسطه فیض اوبه مخلوقات می داند، معتقد است که”امام” تنها به تعیین الهی است که از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و یا امام پیشین معرفی می شود. این ایده به دلیل جایگاه رفیع و بلند امامت در تفکر شیعی است که امام را نه تنها سرپرست و مدیر جامعه مسلمین، که بیان کنندهاحکام الهی و مفسر قرآن کریم و راهبر راه سعادت می داند.
(کتاب نگین آفرینش، محمد امین بالادستیان و جمعی از نویسندگان،ص 29)
واقعه غدیر حادثه ای تاریخی نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود، غدیر تنها نام یک سرزمین نیست، یک تفکر است، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوّت حکایت می کند، غدیر یک سرزمین نیست، چشمه ای است به وسعت تمام عظمت الم، کوثری که تا پایان هستی می جوشد و تشنه کامانش را سیراب می کند، آری غدیر همان اقیانوس بیکران ولایت وامامت است، غدیر نام دیگر شیعه وتشیع است، غدیر نه فقط آرزوی رسول صلی الله علیه واله بلکه غایت آمال انبیا وجلوه ای از وجه الله است.
غدیر مخاطبانش نه فقط حاضرانش بودند بلکه مخاطب او حاضران و غائبان تا قیامت اند، لذاست که همگان وظیفه دارند تا قیام قیامت پیام غدیر را که پیام ولایت است به یکدیگر برسانند و به خاطر بسپارند، تا مبادا فراموش کنند، چون این فراموشی در طول تاریخ چه ها که نکرده و چه جنایت ها که برپا نکرده!!!
آری وقتی غدیر فراموش می شود آنجاست که سقیفه ملعونه تشکیل می گردد، آری آنجاست که بی شرمی به جایی می رسد که به یگانه دخت رسول، حضرت زهراسلام الله علیها بی احترامی می کنند و اوّل مظلوم عالم را به خانه نشینی …
آری با فراموشی غدیر است که کربلا رخ داده و خاندان نبوّت به اسارت برده می شوند وچه وچه وچه …
و اینک مائیم و یزیدیان زمان؛ ما هستیم و کربلائی دیگر …
خود را بیازمائیم و در این راه، خویش را هم مبلّغ غدیر کنیم …
دیده شده د سایت حوزه نت(howzeh.net)
حجت الاسلام پناهیان:
اساساً شاد بودن به شادی اهلبیت(علیه السلام) ثواب بیشتری داردتا غمگین شدن به مظلومیت اهلبیت(علیه السلام)؛
چون رنج اهلبیت(علیهالسلام) دیده میشود و اگر کسی عقلش به دیدهاش باشد مظلومیت اهلبیت(علیه السلام) را لمس میکند، متأثر میشود و تأثر خودش را نشان میدهد اما نمیتواند فرح و سرور جایگاهی مثل عید غدیر را ببیند. شاد شدن به شادی اهلبیت(علیه السلام) دشوارتر است تا غمگین شدن در عزای اهلبیت(علیه السلام).
***در روایت میفرمایند: مؤمنین در عید غدیر مورد عفو و بخشش و مغفرت و رحمت قرار میگیرند، بیش از ماه مبارک رمضان و شب عید فطر-شب عید فطری که هر کسی در ماه رمضان بخشیده نشده باشد در شب عید فطر بخشیده میشود-و بیش از تمام طول سال.
(فَإِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ ذُنُوبَ سِتِّینَ سَنَةً وَ یُعْتِقُ مِنَ النَّارِ ضِعْفَ مَا أَعْتَقَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ لَیْلَةِ الْفِطْرِ؛ )
تهذیبالاحکام/6/24
***میفرمایند: کسی که عید غدیر را گرامی بدارد تا وقتی گناه کبیرهای انجام نداده اگر از دنیا برود «مات شهیدا!»
(فَمَنْ تَزَیَّنَ لِیَوْمِ الْغَدِیرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ خَطِیئَةٍ عَمِلَهَا صَغِیرَةً أَوْ کَبِیرَةً وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَائِکَةً یَکْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ إِلَى قَابِلِ مِثْلِ ذَلِکَ الْیَوْمِ فَإِنْ مَات مَاتَ شَهِیداً وَ إِنْ عَاشَ عَاشَ سَعِیدا؛ اقبالالاعمال/1/464)
علي (عليه السلام) در كتب اهل تسنن
در بيان اينكه تنها علي(عليه السلام)وشيعيانش رستگارند
سيوطي در تفسير خوددر ذيل آيه ي7 سوره ي بينه مي گويد:ابن عساكر از جابر بن عبدالله روايت كرده،كه نزد رسول خدا(صلي الله عليه واله)بوديم كه علي(عليه السلام) از راه رسيد،
رسول خدا(صلي الله عليه واله)فرمود:به آن خدايي كه جانم به دست اوست اين شيعيانش تنها و تنها ايشان رستگاران روز قيامتند،و به همين جهت اصحاب رسول خدا(صلي الله عليه واله)هر وقت علي(عليه السلام)را ميديدند كه مي آيد به يكديگر مي گفتند:خير البريه آمد.
مناوي در كنز الحقائق،هيثمي در مجمع،و در صواعق المحرقه، رواياتي در اين باب آورده اند، و رسول خدا(صلي الله عليه واله) در روايت صواعق فرموده:يا علي خداي تعالي تو را و ذريه ات و فرزندانت و خاندانت و شيعيانت و دوستان شيعيانت را آمرزيده است.
واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت:
ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا این علی بن ابی طالب که گفتی ٍّمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه … از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟ حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:
خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم. حارث گفت:
خدایا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.
حضرت آيت ا… العظمي بهجت (ره) :
مي دانيم كه دين اسلام آخرين دين و احكام و قوانين اسلام است كه از ذات مقدس پروردگار وضع شده است، و پيغمبري بعد از خاتم انبيا صلي ا… عليه و آله نخواهد آمد و كتاب آسماني بعد از قرآن كريم فرستاده نخواهد شد و بايد اين كتاب تا قيام قيامت، كتاب قانون بوده و عترت اهل بيت پيامبر اكرم عليه السلام، مبين آن باشد و نيز روشن است كه امت محمدي صلي ا… عليه و آله در زمان حضرت حجت و معصوم حق، هرچند در زندان يا در حال تبعيد باشند، مي توانند وظيفه خود را ولو با مشقت بسيار و تحمل مشكلات فراوان به دست آورند، ولي سخن در باره زمان غيبت كبري حجت حق است كه در اين موفقيت نمي توان براي آن بيش از سه صورت فرض كرد:
1- كتاب خدا و احكام و قوانين دين تعطيل شود؛
2- خود به خود بماند، يعني خودش وسيله ابقاي خود باشد؛
3- نياز به سرپرست و حاكم و مبين دارد كه همان ولي امر و مجتهد جامع الشرايط است.