موضوعات: "یاد ایام" یا "محرم" یا "ربیع الاول" یا "غدیر" یا "صفر" یا "شعبان" یا "رمضان" یا "ذی القعده"
چه كساني بعد از پيغمبر از حق برگشتند؟
بعد از پيغمبر اكرم همه از حق بر گشتند،مگر سه نفر:
در روايت است كه حضرت باقر (عليه السلام) فرمود:مردم پس از رسول خدا(صلي الله عليه واله) از حق برگشتند،مگر سه نفر:(سلمان،ابوذر،مقداد) راوي پرسيد عمار چگونه بود؟فرمود:او هم از حق برگشت لكن توبه كرد و به حق پيوست،پس فرمود:
اگر كسي را بخواهي كه هيچ شك نكرده و چيزي بر دلش نگذشت،پس آن مقداد است، اما سلمان، پس بر دلش گذشت،كه امير المومنين(عليه السلام) اسم اعظم را ميداند اگر آن را بخواند مردم هلاك ميشوند(يعني سلمان در دل خود اعتراض مختصري به آن حضرت داشت كه چرا نفرين نمي كنند.) و اما ابوذر:پس امير المومنين(عليه السلام) به او امر به سكوت فرمود،و اينكه به سرزنش مردمان اعتناء نكند.پس سخن گفت(يعني تقيه نكرد حال آنكه امر به تقيه داشت.)
(قلب سليم،ص275)
خطابه غدير
خداوند خود ضامن من بود نگهدارم از كيد دشمن بود
كفايت كند از كَرَم او ز من كنون من از آن وحي رانم سخن
بنام خداوند كون و مكان كه او هست بخشنده و مهربان
الا اي فرستاده برگو جلي ز ما آنچه داني به حق علي
و گر آنچه داني نگويي تمام نَبُردَستي از ما به خلقان پيام
نگهدار دل را ز بيم و هراس كه حقت نگهدارد از شر ناس
من اي قوم در دعوت ازآگهي نكردم به حق شما كوتهي
به من هر چه نازل شد از كردگار نمودم بيان بر شما آشكار
بدين آيه اين شد سبب كز جليل سه ره گشت نازل به من جبرئيل
بياورد امر از حقم اين چنين كه سازم قيام اندرين سرزمين
نمايم سفيد و سيه را خبر كه پور ابوطالب آن نامور
علي آنكه باشد برادر مرا وصي باشد و يار و ياور مرا
هم او جانشين باشد از بعد من هم او امتم را امام زَمَن
ز من دارد آن رتبه و آن مقام كه هارون ز موسي عليه السلام
به من ختم شد امر پيغمبري ولي راست بعد از نبي سروري
بدانيد بعد از رسول و اِلَه ولي شما اوست بي اشتباه
به تحقيق اين آيه مستطاب بدان امر راجع بود در كتاب
ولي شما حق بود با رسول هم آنان كه كردند ايمان قبول
بدارند برپا نماز از خضوع دهنده ي زكاتند اندر ركوع
كسي جز علي در ركوع صلوة نداده است مرسائلان را زكوة
ز جبرئيل من خواستم تا كه آن كند مسئلت از خداي جهان
كه شايد در اين قوم پراختلاف ز تبليغ اين امر گردم معاف
چو دانم كه دلها به كين مدغم است منافق فراوان و مومن كم است
هم آگاهم از مكر اهل گناه هم از حيله و طعن هر دين تباه
(برگزيده اي از اشعار صغير اصفهاني)
ازدردبه خودش میپیچید.دست به دیوار گرفته بود وراه میرفت.واردمسجدالحرام شد.رسیدکنارکعبه.پرده ی کعبه را گرفت.زیرلب زمزمه میکرد.دعایش که تمام شدکعبه لرزیدودیوارش شکافته شد.فاطمه وارد کعبه شد و دو طرف دیوار چسبید به هم. مثل اولش.
واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت:
ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا این علی بن ابی طالب که گفتی ٍّمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه … از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟ حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:
خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم. حارث گفت:
خدایا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.
حضرت آيت ا… العظمي بهجت (ره) :
مي دانيم كه دين اسلام آخرين دين و احكام و قوانين اسلام است كه از ذات مقدس پروردگار وضع شده است، و پيغمبري بعد از خاتم انبيا صلي ا… عليه و آله نخواهد آمد و كتاب آسماني بعد از قرآن كريم فرستاده نخواهد شد و بايد اين كتاب تا قيام قيامت، كتاب قانون بوده و عترت اهل بيت پيامبر اكرم عليه السلام، مبين آن باشد و نيز روشن است كه امت محمدي صلي ا… عليه و آله در زمان حضرت حجت و معصوم حق، هرچند در زندان يا در حال تبعيد باشند، مي توانند وظيفه خود را ولو با مشقت بسيار و تحمل مشكلات فراوان به دست آورند، ولي سخن در باره زمان غيبت كبري حجت حق است كه در اين موفقيت نمي توان براي آن بيش از سه صورت فرض كرد:
1- كتاب خدا و احكام و قوانين دين تعطيل شود؛
2- خود به خود بماند، يعني خودش وسيله ابقاي خود باشد؛
3- نياز به سرپرست و حاكم و مبين دارد كه همان ولي امر و مجتهد جامع الشرايط است.
آقای خوب من ،مولای مظلوم خفته درخاک سردوبی فروغ بقیع ،امروز که بسلطه ی پلید وهابیان امکان
حضوری جانانه بر سر مزارت را نداریم تا از عقده های دل (،از ندیدن چهره دلربای فرزندموعودت ،از
جهل حاکم بردنیای به ظاهرمتمدن وپیشرفته ،ازبی خبری وغفلت خودمان،از چسبیدن های به این دنیای فانی )گره گشایی کنم و از ته قلبم فریاد بر آورم ای گشاینده دریچه های دانش و
شکافنده مشکلات علوم یاباقرالعلوم اغثنی ،پس نه لیاقت حضور دارم نه استطاعت مالی تا درکنارتان
حضور یابم،سفری به کربلای ایران مشهد اردهال مرقد مطهر فرزندتان علی بن محمدآن جناب مظلوم
که چون اجدادش کشته تیغ دشمنانتان شد،می کنم تاضمن تسلیت به خلف صالحتان باهم ازآن جا سلامی
خالصا نه بر پای کبوتردلمان ببندیم وآن راروانه ی مدینه وقبرستان بقیع کنیم باشد که لایق شنیدن جواب
باشد السلام علیک یا محمد بن علی الباقر(ع)
نوشته گروه کوثر مدرسه حکیمه
خدایاعمرم در خودپرستی
ریا
گذشت
بضاعتی در دستان ندارم اما پشیمانم
روبه سوی تو کرده ام
خدای رحمان
رحمتت همیشه مرا یاد بود
اکنون نیز نگاه عنایتی به من بینداز
از ته دل خوشحالم که حساب کارم باتوست چون میدانم هرگز قهرت به بنده ات نمیرسد
و ناگهان خبري دردناك آوردند
ز ردّ پاي تو يك مشت خاك آوردند
هنوز باورم اين بود: باز مي گردي
براي باورم اما پلاك آوردند
به اشك و آه قسم، ميهمان خورشيدي
كه از تو خاطره اي تابناك آوردند
براي كوچه ي بي اسم و بي نشان ما
به احترام تو يك اسم پاك آوردند
صداي زنگ در آمد و باز مي دانم
ز ردّ پاي تو يك مشت خاك آوردند
ابراهيم ابوالحسني