موضوعات: "یاد ایام" یا "محرم" یا "ربیع الاول" یا "غدیر" یا "صفر" یا "شعبان" یا "رمضان" یا "ذی القعده"
زینب کبری دارای شخصیت چند بعُدی است؛ دانا و دارای معرفت والا که هر کس با آن بزرگوار مواجه میشود، در مقابل عظمتِ دانایی و معرفت اواحساس خضوع میکند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن مسلمان میتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد -تأثیری که از اسلام پذیرفته- این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت الهی، آنچنان سعه و عظمتی پیدا میکند که حوادث بزرگ در برابر او حقیر میشود. حادثه های مثل روز عاشورا نمیتواند زینب کبری را خردکند.
بیانات مقام معظم رهبری دردیداراقشار مختلف مردم 84/3/25
***
ایستادهست به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم
خاک در خون خدا میشکفد میبالد
آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم
تیغ در معرکه میافتد و برمیخیزد
رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم
از سراشیبی تردید اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم
زره از موج بپوشیم ردا از توفان
راه ما از دل دریاست بیا تا برویم
کاش ای کاش که دنیای عطش میفهمید
آب مهریه زهراست بیا تا برویم
چیزی از راه نماندهست چرا برگردیم
آخر راه همین جاست بیا تا برویم
فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
شعر از، جناب ابوالقاسم حسینجانی
عزاداری های پیش از عاشورا مقدمه ی ورود در عزاداری روز عاشورا است. اصل عزاداری برای امام حسین از مستحبات مؤکّد اسلام است اما شکل، نحوه و زمان آن بستگی به عادت ها و رسوم مردم دارد؛ مثلا در برخی مناطق، عزاداری برای آن حضرت از روز هفتم آغاز شده و تا روز عاشورا ادامه دارد و در بعضی مناطق، عزاداری از اول محرم تا روز عاشورا برقرار است. در بعضی شهرها نیز روضه های مستمر در مواقع مختلف سال - به ویژه از اول محرم تا آخر ماه صفر - ادامه دارد همه ی این عزاداری ها خوب است و اشکالی ندارد و از آنجا که شهادت امام در سال های قبل اتفاق افتاده است در هر صورت عزاداری ها در هر زمان باشد بعد از واقعه خواهد بود.
عطش عشق ( پاسخ به شبهات محرم و عزاداری ) روح الله زال و حسین جمالی صفحة89
این بحث از دو جنبه قابل بررسی است:
یکی جنبه ی فردی و دیگری جنبه ی اجتماعی. شهادت در اسلام از جنبه ی فردی (یعنی برای شخص شهید) یک موفقیت است، بلکه بزرگترین موفقیت است؛ آرزوست، بلکه بزرگترین آرزوست. امام حسین فرمود: جدّم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به من فرموده است که تو درجه ای نزد خدا داری که جز با شهادت به آن درجه نایل نخواهی شد.(1)
پس شهادت امام حسین برای خود او یک ارتقا است، عالی ترین حد تکامل است و جشن و شادمانی نیز دارد.
اما از نظر اجتماعی، عکس العملی که مردم جامعه در مورد شهید نشان می دهند فقط به خود شهید تعلق ندارد. یعنی فقط نباید به این نکته توجه شود که برای شخص شهید موفقیت و یا شکستی رخ داده است یا نه؟!
عکس العمل جامعه مربوط است به اینکه مردم جامعه نسبت به شهید چه موضعی داشته باشند و نسبت به جبهه ی مخالف شهید چه موضعی داشته باشد.
بدیهی است که از نظر پیروان شهید که از فیض بهره مندی از حیات او محروم شده اند شهادت شهید تأثرآور است. آنکه بر شهادت شهید گریه می کند در حقیقت به نوعی بر خود می گرید و ناله می کند.
از اشک چشمانم ناراحتی ام را فهمیده بودند.
بهشان سپرده بودم ، خواهش میکنم وقتی چشمتان به جمال آقار روشن گردید من را هم دعا کنید ..
با غبطه ای خاص نظاره گر رفتنشان بودم. ..
دستانم سرد شده بود…پاهایم سست….دوباره نشستم کنارپیاده روی خیابان فلسطین
نامه ای با تمام دل شکستگی نوشتم ولی در چند خط…
نوشتم ای عشق، عاشقانت را از راه دور (اصفهان)آورده ام لیکن خودم به خاطر ازدحام جمعیت و شرایط جسمانیم در پس این درب ها باید بمانم ، نمی نویسم تا از شما تحفه ای دریافت کنم خیر ،از سر اضطرار و سر درگمی و غم تنها تسکینم این قلم و کاغذ شدند، فقط میگویم دعایم کنید …
از عمق وجودم این چند خط را نوشتم…و بی قرار تر از پیش سرپا شدم که ببینم چه کسانی بالاخره ازگیت اول که شلوغترین گیت بود گذشتند…
ناگهان …
از درون گویا کسی گفت ، بپرس و بگو…نهایت امر می گویند نه…فکر خوبی بود نه شنیدن ،در این شرایط هم می ارزد …
اینجا خرج کردن آبرو هم ارزش دارد
شرایطم را گفتم…گفتم فرشته ای کوچک در وجودم دارم که از همین الآن آمده تا ارادت و عشق و محبتش را به تماشا بگذارد و عاشقی عاشقان را مبهوت خود نماید…بی درنگ پذیرفت…
گل از گلم شکفت….
تعلل نکردم ، نمی دانم چگونه ولی رفتم ، گیت اول، دوم، سوم ،چهارم ،پنجم و گیت ششم
نه واقعا اینکه رسیدم به محل دیدار ،امامم و مقتدایم،و در جایی مناسب در حسینیه جا گرفتم
گفتم :آقا جان نامه ام را نخوانده اجابت کردید…
دختر زیبایی بود ،پر پرش هفت ،هشت ماهه به نظر می رسید، چشم های رنگی ،با یه سربند مشکی یا حسین به سرش، بالباس سبزو مشکی بر تنش ،قبل از شروع مراسم ،نشانده بودش روی سن اصلی وبا کوزه ای که با جمله”وای از دل رباب “متبرک شده بود ،از دختر کوچیکش عکس می گرفت،
جعبه شیر خشک و آب معدنیش را هم آماده گذاشته بود تو کیفش که نکند
لحظه ای بچه اش گرسنه یا تشنه بماند
یکی در میونم یه ماچ آبدار با کلی قربون صدقه نثارش می کرد،
رفتم نزدیکش نشستم روی سن ،طوری که تو کادر دوربینش نباشم ،ازش پرسیدم ؟ “خیلی دوسش دارید“
سرش رو از پشت دوربین آورد بیرون وبا چشم غره ای بهم گفت: این چه سوالیه می پرسید خانوم ،خودم را جمع وجور کردم و گفتم نه همینطوری پرسیدم،
آره راست می گفت چه سوال بیخودی پرسیده بودم.
مگر می شود مادری بچه اش رو دوست نداشته باشد
مگر می شود برای مادر چیزی عزیزتراز فرزندش باشد
مگر می توانی رابطه ای عجیبتر از رابطه مادرو فرزندی دراین دنیاپیدا کنی
در کجای معادلات این عالم عشق مادر به فرزند تفسیر می شود اگر جمع وضرب وبه توان هم برسانی نمی شود تپش قلب مادر را در قالب اعداد محصور کرد،
مگر می شود عطش طفلت را ببینی و آتش نگیری
مگر می شود……..
مگر می شود مادرباشی گرسنگی و تشنگی کودکت را تاب بیاوری
مگر می شود مادرباشی وبرگهواره ی آرام دلت لالایی نخوانی
مگر می شود مادر باشی و بر اشک های روان فرزندت خون نباری
مگر می شود آب را فهمید ومعنا کرد وقتی حیات ثمره حیاتت به قطره ای از آن باشد
مگرمی شود تلظی فرزندت را ببینی ومضطر نشوی،مضطر...
مگر می شود تیر در گلوی پاره قلبت ،قاب چشمانت شودو قلبت تکه تکه نشود
مگر می شود ……….
مگر می شود جان دادن فرزندت را ببینی و جان ندهی
مگر میشود…………
السلام علیک یا حضرت رباب،ایتها المضطر
نوشته شده توسط یاعلی (طلبه حوزه حکیمه)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (سهشنبه) به مناسبت روز نیروی انتظامی در دیدار فرماندهان و مسئولان این نیرو، «امنیت» را یکی از ارکان اساسی رشد و پیشرفت کشور خواندند و با تأکید بر نقش مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت خاطرنشان کردند: تواناییها و آمادگیهای نیروی انتظامی و عزم و ایمان کارکنان آن باید روزبهروز ارتقا پیدا کند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، امنیت را به معنای «آرامش روانیِ فردی و آرامش عمومیِ اجتماعی» برشمردند و افزودند: در نبود امنیت، حتی با وجود توانایی و انگیزه در میان افراد یک جامعه، امکان فعالیتهای متنوع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و خدماتی از بین میرود.
رهبر انقلاب اسلامی با استناد به قرآن کریم، امنیت را مایهی افزایش ایمان مؤمنان دانستند و گفتند: یکی از مهمترین ارکان امنیتِ کشور، نیروی انتظامی است، البته این رکن عظیمِ امنیت را نیروهای انسانی که اغلب آنها کارآمد، شریف و زحمتکش هستند تشکیل دادهاند و باید دائماً عزم، ایمان، انگیزه و روحیهی این نیروها تقویت شود. ایشان با اشاره به خدمات گستردهی نیروهای انتظامی در کشور، بر توجه ویژه به نقش کلانتریها بهدلیل مواجههی مستقیم با آحاد جامعه تأکید کردند.
فرمانده کل قوا همچنین با اشاره به تغییرات سریع در بخشهای مختلف ازجمله پیشرفتهای علم و فناوری، لزوم «افزایش آمادگیها و بهروزرسانی تواناییها»، «شناخت و انجام کامل وظایف» و «تبیین دقیق فعالیتها و خدمات برای مردم در رسانهها» را در جهت تأمین و ارتقای امنیت کشور یادآور شدند. پیش از این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.
دیده شده در سایت khamenei.ir