از اشک چشمانم ناراحتی ام را فهمیده بودند.
بهشان سپرده بودم ، خواهش میکنم وقتی چشمتان به جمال آقار روشن گردید من را هم دعا کنید ..
با غبطه ای خاص نظاره گر رفتنشان بودم. ..
دستانم سرد شده بود…پاهایم سست….دوباره نشستم کنارپیاده روی خیابان فلسطین
نامه ای با تمام دل شکستگی نوشتم ولی در چند خط…
نوشتم ای عشق، عاشقانت را از راه دور (اصفهان)آورده ام لیکن خودم به خاطر ازدحام جمعیت و شرایط جسمانیم در پس این درب ها باید بمانم ، نمی نویسم تا از شما تحفه ای دریافت کنم خیر ،از سر اضطرار و سر درگمی و غم تنها تسکینم این قلم و کاغذ شدند، فقط میگویم دعایم کنید …
از عمق وجودم این چند خط را نوشتم…و بی قرار تر از پیش سرپا شدم که ببینم چه کسانی بالاخره ازگیت اول که شلوغترین گیت بود گذشتند…
ناگهان …
از درون گویا کسی گفت ، بپرس و بگو…نهایت امر می گویند نه…فکر خوبی بود نه شنیدن ،در این شرایط هم می ارزد …
اینجا خرج کردن آبرو هم ارزش دارد
شرایطم را گفتم…گفتم فرشته ای کوچک در وجودم دارم که از همین الآن آمده تا ارادت و عشق و محبتش را به تماشا بگذارد و عاشقی عاشقان را مبهوت خود نماید…بی درنگ پذیرفت…
گل از گلم شکفت….
تعلل نکردم ، نمی دانم چگونه ولی رفتم ، گیت اول، دوم، سوم ،چهارم ،پنجم و گیت ششم
نه واقعا اینکه رسیدم به محل دیدار ،امامم و مقتدایم،و در جایی مناسب در حسینیه جا گرفتم
گفتم :آقا جان نامه ام را نخوانده اجابت کردید…
و بدون هیچ گونه سختی ، بر خلاف تصورم رسیدم به محل وصل …
عجب حال عجیبی داشتیم…نه تنها من …همه و همه ..
ثنای کوچک را می دیدم که بر پاهای کوچکش نشسته و کمرش را تا جایی که می توانست می کشید بالا، تا حضوررهبرش را به نظاره بنشیند …
مادری رامی دیدم که با دو طفل کوچکش با چه مشقتی به انتظار نشسته بود….پیر زن هایی را می دیدم که به راستی جز عشق به رهبر هیچ چیز آنهارا با آن شرایط نمی توانست ساعت ها نگه دارد. .جوان های بی قراری که با سربند لبیک یا خامنه ای دو زانو ساعت ها نشسته بودند تا به جمال یار برسند….
در نهایت سادگی ، پیچیده ترین مجهول عاشقی را باید حل می کردی . چه چیزی این همه را با این همه مشقت اینجا کشانید.
مگر گوش دادن روضه امام حسین در چنین فضایی چه لذت متفاوتی دارد ..
حسین علیه السلام که عشقش فراگیر است و اینجا و آنجا ندارد ..
ولی عمیق تر که می شدی می فهمیدی …
می فهمیدی عشق در کنار عشق غوغا می کند ، لذت گوش دادن روضه ی حسین عزیز زهرا در کنار سلاله یی از تبارزهرا ،عالمی را مبهوت خویش می نماید…
روضه ی جدشان را در حضورشان شنیدن لذتی دارد که زبان از بیانش الکن است…
باید بروی ، ببینی ، بشنوی تا بفهمی چه می گویم…
(ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم)…ستون های حسینیه به لرزه در آمده بودند همه یک دل و یک صدا می خواندند
با هر شعار سربر گریبان می بردم و اشک می ریختم …
تمام تنم به رعشه می افتاد وقتی آن همه ارادت را می دیدم و می شنیدم. .و بالاخره انتظار به سر آمد…
و پسر فاطمه با تمام عظمتشان وارد شدند….
عجب غم عظیمی در چهره ی شان بود ،
حتی تکرار صحنه اش در ذهن ،بی قرارت می کند و اشکهایت را جاری….
و باز ثنای دوازده ساله را می دیدم که چه اشکها می ریخت و نگاه آقا جانمان می کرد…
به راستی این چه عشقی است که کودکان و جوانان و پیران را به این شکل بی قرار کرده بود..
نوشته شده توسط وصال (طلبه حوزه حکیمه)
سلام
متن بسیار زیباو تاثیر گذار بود
با سلام
عزاداریهایتان قبول
عالی بود.
من هم یک بار توانسته ام این حس را تجربه کنم. خیلی حس خوبی است.
ان شاءالله دیدار مهدی نصیبشان بشود.
موفق باشید
بسیار عالی و تاثیر گذار بود…..
باسلام وخداقوت
با عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری ابا عبدالله حسین (علیه السلام) .
انشاالله موفق باشید.
التماس دعا
پاسخ:سلام وسپاس
ممنون و متشکرازهمراهیتان
التما س دعا
نظر از: زهرا پیربالایی [عضو]
سلام بر شما
متشکرم از حضورتان
نظر لطف شماست.
پاسخ:
سلام و احترام
التماس دعا در این ایام
نظر از: متین [عضو]
سلام.
عزاداریهای شما قبول
بسیار دلنشین و زیبا بود.
پاسخ:
سلام وتسلیت ایام سوگواری ارباب عشق
ممنون و متشکر
سلام و سپاس
چه خاطره دلچسبی.
بنده هم در دوره دبیرستان مزه چنین لحظاتی را چشیده ام.
پاسخ :
سلام و سپاس از حضورگرمتون دوستم
التماس دعا
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
کربلا نصیبتان
پاسخ:
سلام واحترام
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
نظر از:
سلام خواهرگرامی..ازمتن زیبایت واقعالذت بردم ای کاش قسمت همه ی کسانی که جمال روی آقایشان راندیده اندنصیبشان شود..خ.شابحالتان..یاعلی
پاسخ:
سلام و عرض تسلیت
خیلی حال و هوای خوبی داشت انشالله قسمت همه ی عشاق شود
نظر از: وصال [بازدید کننده]
از عنایت شما سپاس گذارم
پاسخ:سلام و سپاس
ممنون ازحضورگرمتون
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
با سلام و احترام
ضمن تشکر و تسلیت ایام
مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
موفق باشید.
————
http://farakhan.kowsarblog.ir/moharram2
فرم در حال بارگذاری ...