کلید واژه: "من دیگر ما"
از دین فراری بود.خوراکش موسیقی بودو رقص. نمیتوانست محدودیت هایی را که دین در ارتباط دختر و پسر گذاشته بپذیرد. دل خوشی از مذهبی ها نداشت. مادرش را اگر میخواستی پیدا کنی،باید در جلسات مذهبی به دنبالش میگشتی. پدرش از دنیا،سجاده را میشناخت و مسجد را. مادر… بیشتر »
در زندگی به بن بست رسیده بود. حس زندگی از او گرفته شده بود. می خواست خودکشی کند،اما جراتش را نداشت. پیش یک مشاور رفته بود،از آن مشاور ها!!!!و به او گفته بود باید دوستی از جنس مخالف برای خودت پیدا کنی. مشاور گفته بود اگر حال نماز خواندن نداری،نخوان… بیشتر »