موضوعات: "یاد ایام" یا "محرم" یا "ربیع الاول" یا "غدیر" یا "صفر" یا "شعبان" یا "رمضان" یا "ذی القعده"
یاد یاران…
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم؛
آب را جیره بندی کرده ایم…
نان را جیره بندی کرده ایم…
عطش همه را هلاک کرده ،همه را جز شهدا؛
که حالا در کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند…
دیگر شهدا تشنه نیستند؛
فدای لب تشنه ات پسر فاطمه…
(آخرین برگ دفترچه یادداشت یکی از شهدای گردان حنظله ، لشگر27 محمد رسول الله (ص)در کانال سوم فکه که در حین تفحص بدست آمده است .)
امام خمینی یکی از برجسته ترین و مهمترین اساتید حوزه بودند. حضور و اقامت آیت الله بروجردی در قم به تلاش و کوشش های ایشان و چند تن دیگر میسر شد و همین حضور برکات بسیار زیاد و چشمگیر و ماندگاری را برای حوزه به همراه داشت.
حوزه پس از حضور آیت الله بروجردی از قدرت و اهمیت فراوانی برخوردار شد که تا حدی، حوزه این جایگاه را مدیون حضرت امام بود.
تدریس امام در فقه ، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق یکی از بهترین درس بود و بین جویندگان علم از شهره خاصی برخوردار بود.
برجستگان حوزه و علمای صاحب نامی در درس های امام شرکت می کردند و از وجود ایشان کسب علم می نمودند.
فرمودند: چندماه قبل، آقای خمینی را خواب دیدم كه جلوی من نشسته؛ ولی ضعیف و رنجور. ناگهان سکته کرد و از دنیا رفت. این، بدین معناست که نهضت ایشان تاکنون بوده، ولی دچار مشکل می شود.برای پیشگیری از آسیب دیدن نهضت، به آقای خامنه ای پیغام دادم که: من اقداماتی انجام داده ام؛ لیکن خود ایشان هم باید کارهایی را انجام دهد. نمی دانم انجام داده یا نه. بعد ایشان آقای حجازی را فرستاد و توضیح خواست.
در ادامه ایشان از اینجانب (ری شهری) خواستند که: شما هم کاری بکنید.
گفتم: غیر از دعا و ذکر، چه می توان کرد؟
فرمودند: قربانی و صدقه، مۆثر است..
صفحات: 1· 2
ديدي که دوام ” شب” بسي کوتاه است؟ ديدي که ” سحر” از پي شب، در راه است؟
آن عيسي ِ ما که زنده کرد، ايران را حقا که مسيحا دم و ” روح الله ” است.
… گرفتار جنگ يأس بوديم. سالهاي حکومت طاغوت، دشنام به ” شب” مي داديم و نفرين به ” ستم” مي کرديم.
نااميد از پيروزي ، مقهور قدرت و مرعوب سرنيزه بوديم…
اما… مسيحا نفسي، احياگر نفوس شد و حيات اين ملت را جاني تازه بخشيد.
” روح خدا ” بود که در جان افسرده مردم دميده شد.
او بود که پردههاي غفلت را از هم دريد،
کابوس ترس و وحشت را از ميان برد،
جسارت و گستاخي حق طلبانه را به مردم بخشيد….
امت را با ” اعجاز خون” آشنا ساخت و ” فرهنگ شهادتطلبي” را در کام جان پيروان علي عليهالسلام و آشنايان با کربلا و شاگردان عاشورا ريخت.
….. و بالاخره” دهه فجر” آمد،
صفحات: 1· 2
در هر صورت ناراحتی را با ناراحتی جواب نمی دادند و البته در اکثر مواقع پاسخی جز سکوت نداشتند ، گاهی هم که کار مثلا بالا می گرفت آقا در مرحله اول می گفتند :
«خب حالا غذایمان را بخوریم دیگر» و اگر این شیوه هم جواب نمی داد در مرحله شدیدتر تهدید می کردند و مثلا می فرمودند :« غذایم را به اتاق می برم و آن جا می خورم » .
امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زوجی هستند که در کامل بودن و عاشق بودن ، کسی به آنها نخواهد رسید. ایشان، یگانه همسرانی هستند که از هر عیب و خطا به دور بودهاند
.
صفحات: 1· 2
از جمله القاب امام عصر (ع) ربیع الأنام (بهار مردمان ) و نَضره الأیّام (سرسبزی دوران) است. با تفکر و اندیشه در این القاب زیبای حضرت، می توان به چند مشخصه ی یک خانواده مهدوی دست یافت:
1. شادابی:
همانطور که فصل بهار، فصلی آکنده از شادابی، طراوات و نشاط برای طبیعت است، لقب زیبای «ربیع الأنام»، به معنای پیام آور شادابی و سرور برای دلهای مردمان است؛ به همین مناسبت یک خانواده ی امام زمانی لازم است با حاکم کردن نام و یاد آن حضرت بر فضای خانه و بهره مندی از برکت انس با ایشان، محیطی سرشار از نشاط، بالندگی و سرور بیافرینند.
2. تعادل و توازن:
یکی از ویژگیهای بارز فصل بهار، برقراری تعادل در هوا و شرایط زیست محیطی است از این رو یک خانواده مهدوی لازم است با تقویت ارتباط با بهار عالم هستی یعنی امام زمان (ع) شرایطی متعادل، متوازن و به دور از هر افراط و تفریطی را در خانه برقرار سازد.
صفحات: 1· 2
به نام خدا
مطالب زیر گزیده ای از توصیه ها و وصایای آیت الله سید علی قاضی (ره) استاد اخلاق حضرت علامه طباطبایی و حضرت آیت الله بهجت است که به شاگردان و اطرافیان خود فرموده اند و ما آن ها را به اختصار ذکر می نماییم.
باشد که کلامش چون صاعقه ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی ها باشد.
صفحات: 1· 2
بابام میگفت اگه این قدر که که میگن:آقا بیا بیا،عقیده داشتن که آقایی هست ووجود داره آقا گره از مشکلات بازمیکرد.دلم خدایی شکست.به روی خودم نیاوردم ام سعی کردم بقیه حرفاشونو بهترگوش بدم.بابا گفت:هروقت مشکلی پیش میومدکه ازراه ساده قابل حل نبود میرفتن پیش آیت الله ناصری ویه راه حل میخواستن،ایشون هربار میگفتن برین به آقامتوسل بشین وهربارمشکل حل میشده.
راست میگه بابا،چقدرمیگیم آقابیا ودست رودست گذاشتیم اصلا ماهایی که یعنی سربازای آقاییم چقدرازایشون خبرداریم!!
صفحات: 1· 2