موضوع: "روزمرگی های یه طلبه"
چه مغرورانه دستانشان را بعنوان رای مثبت بالا بردند! (حق به جانب با حق وتو)
هدف قرار دادنِ ارتش سوریه را یک عملکرد انسان دوستانه به نمایش کشیدند!
مگر ارتش سوریه متجاوز است ؟!
او که مقتدرانه از مردم مظلوم کشورش در برابرظالمان متجاوز دست نشانده ی نظامهای سلطه دفاع می کند.
بعد از دروغ پردازیِ استفاده ارتش سوریه از بمبهای شیمیایی،
این عملکردشان مفتضحانه تر بود!
بهت بگم رفیقبازی اونجا (توی جبهه) چجوری بود؟!
میدیدی میرفتن توی بیابون باهمدیگه قبر کنده بودن!
میدیدی میرفتن یهجایی سجاده پهن میکردن،
باهمدیگه نماز میخوندن؛
میدیدی دوتایی باهمدیگه زیارت عاشورا میخونن؛
میدیدی دوتایی باهمدیگه دارن قول و قرار میذارن.
میدیدی که اِ ؛ باهم صیغه عقد اخوت و برادری خوندن…
بسم الله الرحمن الرحیم .
میگن آدم تا وقتی چیزی رو از دست نده ، قدرشو نمیدونه (!) مث من که تا وقتی میومدم لب این پنجره و دو تا گنبد طلایی ِ کاظمین رو نگاه میکردم ، نمیدونستم چه جای بزرگی ام … نمیفهمیدم !
شاید من ذره بودم (!) آخه ذره کوچیکه … انقد کوچیکه که برگ گل رو از موزاییک کف حیاط تشخیص نمیده . ذره نمیتونه وسیع و عمیق ببینه . من ذره بودم … اون حجم از معنویت، اون حجم از بزرگی ، اون حجم از عشق برای من غیر قابل درک بود . نمیدیدم نمیفهمیدم … هنوزم نمیفهمم … مث این می موند که یه نابینا از شب بره توی روز … به هر حال نمیبینه … اینو گفتم که برسم به اینجا که ، آقا دوباره دعوتم کنید حسرت اون روز به دلم مونده … شاید اینبار با معرفت ِ بیشتری زیارت کردم …
شهادت امام موسی کاظم ع تسلیت
از تازیانه خوردن ِ حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ، ز مادر است
امام موسي كاظم عليه السلام می فرمایند :
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج است.
أفْضَلُ العِبادَةِ بَعْدَ المَعْرِفَةِ انْتِظارُ الفَرَجِ
The most virtuous deed, after Knowing ( God ), is waiting for Appearance (of Mahdi-pbuh)
تحف العقول، صفحه 403
۲۲ فروردین ۱۳۹۷
پ ن:این عکس رو پارسال خودمون گرفتیم …
از پنجره ی هتل کاظمین
قدر ندونستم
قدر ندونستم
قدر ندونستم
پ ن:نوشته شده توسط غریب
پوتینِ قبل از انتخابات شخصیتی بود که با ایران رابطه حسنه و با امریکا رابطه ی خصمانه داشت. و بخاطر رفتارهایش تحریم های سنگینی را برای ملتش به همراه داشته است و اما… پوتینِ بعداز انتخابات با بیش از هفتاد درصد آراء و به قول رای دهندگانش:کسی که اقتدار را برایمان به همراه داشت پ ن: مرحبا به مردمی که فهمیدند امروز روز اعتماد و مذاکره با آمریکا نیست و رئیس جمهوری که در مقابل ابر قدرتهای جهان بایستد ، با تروریسم بجنگد و به ایران اعتماد کند ارزش ماندن و ایستادن را دارد.
نتیجه امید بستن به اروپا شده اینکه اروپا و آمده و با شادمانی و طلبکاری می گوید “می خواهم تحریمتان کنم!” می پرسیم برای چه؟ می گوید: “برای حفظ برجام!” بعضی دوستان هم متواضعانه می گویند: “خب خیالمان راحت شد که نیت سوئی ندارید!”
این چند کلمه خلاصه کل وضعیت فعلی است. برجام منعقد شده بود که تحریم نباشیم، حالا تحریم می شویم برای اینکه برجام باشد. این پارادوکسی است که باید کشور را از آن نجات داد. چه امریکا در برجام بماند و چه از آن خارج شود، تحریم هایی جدید با شراکت اروپا در راه است. اگر “انعقاد برجام” ابزاری بود برای کاهش تحریم ها، “تداوم” آن هم باید همین کارکرد را داشته باشد و هر زمان که حس کردیم برجام به ضد خود بدل شده و به جای اینکه جلوی تحریم ها را بگیرد، آنها را تشدید کرده، باید ایستاد و یک بار به عقب، به راهی که آمده ایم، دوباره نگریست.
« مهدی محمدی »
بدون مقدمه :
۱. همراه با محکومیت نهائی و زندانی شدن بقائی؛ جماعت بهاری ها شروع به حمله و توهین به سردار سرافراز و جان برکف اسلام حاج قاسم سلیمانی کرده اند. عده ای نیز نامه بقائی را بهانه ای برای تسویه حساب و انتقام گیری از او کرده اند.
سردار سلیمانی فرمانده کم نظیری است که با سالها مجاهدت شبانه روزی خود و جانفشانی مدافعان حرم و رزمندگان محور مقاومت موفق شد جرثومه داعش؛ یعنی بزرگترین خطر امروزی علیه جهان اسلام، شیعه و سنی و حتی بشریت را نابود کند. این تنها گوشه ای از خدمات (به تعبیر رهبری معظم) این مجاهد فی سبیل الله است. عزت و افتخار و شجاعت سردار سلیمانی در محکومیت یا عدم محکومیت امثال بقائی!! نهفته نیست
۲. از دیگر سو ، مشائی که در سالهای مسئولیت خود؛ بارها با انگلیسی ها ملاقات کرده، امروز با چهره ضدانگلیسی و با متهم کردن قوای سه گانه نظام به انگلیسی بودن، حکم صادره علیه بقائی را نیز دستور!!!! انگلیس پنداشته و نمایش آتش زدن حکم دادگاه ایران را در مقابل سفارت انگلیس اجرا می کند. نمایش مشمئز کننده و سخیفی که منهای ابعاد حقوقی آن، توسط نفر اصلی ملاقات کننده با انگلیسی ها به اجرا در می آید.
انگلیس، خبیث است و تفاوتی نمی کند که این خباثت در دولت گذشته باشد و یا در دولت فعلی. بی مناسبت نیست مشائی از ملاقات خود با جک استراو وزیر خارجه اسبق انگلیس نیز بگوید.
حال که شهردارِ بیمار از شهرداری پایتخت کنار رفت این سوال پدید می آید که چه کسی شهردار آینده پایتخت خواهد شد؟ این سوال به این علت مهم است که اصلاح طلبان ، شهرداری را برای رسیدن به ریاست جمهوری می خواهند و دولتی ها هم شهرداری می خواهند که مثل موم در دستشان باشد. با این وضعیت چند گزینه را میتوان مطرح کرد: _ اولین گزینه محسن هاشمی است. او نفر اول شورای شهر و فرزند هاشمی است. اصلاح طلبان شاید به بدنه اجتماعی او نیاز داشته باشند اما به دو علت با مسئله ی شهردار شدنش نزاع خواهند کرد ؛ اولاً جایگاه هاشمی و خانواده او همیشه محل اختلاف بین اصلاحطلبان بوده است و احتمالاً این نزاع سنتی دوباره سر باز خواهد کرد ثانیاً با آمدن هاشمی به ساختمان بهشت ، چمران به عنوان عضو علی البدل به شورای شهر خواهد آمد و اصلاح طلبان از مخالفان تغییر در چینش شورای شهر هستند _ گزینه دوم را باید معاون اول دولت در نظر گرفت قبلا نوشتیم که جهانگیری در دولت دوازدهم از قرارگاه اقتصاد مقاومتی کنار گذاشته شده است و اختلافش با روحانی جدی است ؛ لذا بهترین جایگاه برای او در شرایط فعلی ساختمان بهشت است از سویی اصلاح طلبان می توانند شهرداری را پلی برای موفقیت ۱۴۰۰ حساب کنند _ اما گزینههای بعدی را میتوان گزینههای دسته دوم نامید گزینه هایی مانند حجتی وزیر جهاد کشاورزی، پیروز حناچی و … . هر کدام از این افراد شهردار شوند یک واقعیت وجود خواهد داشت و آن نزاع ِ نهان و آشکار ِ سه ضلع سیاسی یعنی دولت ، اصلاح طلبان و کارگزاران با هم خواهد بود. از امروز باید منتظر تک و پاتک های این سه ضلع به همدیگر برای فتح بهشت باشیم ?ربیعی https://telegram.me/tahlilrahbordi
سلام
لطفا تصور کنید به جای خانم اقای برونسی هستید
نصفه شب بود که معصومه خانم ذوق زده اقا عبدالحسین را بعد از هشتاد روز جلو در هال دید
هنوز بخود نیومده بود که فهمید شوهرش صبح نشده باید بره کاشمر به یکباره ذوقش تبدیل به بغض شد.
از صبح آب نداشتند ظهر شد ،کلافه بود که ناگهان همسرش از کاشمر زنگ زد
باخودش گفت : اینم بعد از هشتادروز زنگ زده بگه باز نمی تونم برگردم و باید برم جبهه
برای اولین بار بود نه تنها با اشتیاق نرفت پای تلفن ،به بچه ها گفت برید به باباتون بگید هر چی دلت می خواد توی کاشمر بمون و از همون جا برو جبهه دیگه خونه نمی خواد بیای
بغض و دلتنگی دوری همسر از یک طرف، بار سنگین مسولیت خانواده از طرفی دیگه بدجوری معصومه را اسیر کرده بود
تا حالا سابقه نداشت با شوهرش این برخورد را داشته باشه.
دم دمای غروب آب اومد اما بغض آزار دهنده هنوز نرفته بود توی حیاط داشت ظرف می شست که ناگهان شوهرش خسته اما باروی گشاده اومد خونه
قهرمان دلتنگ داستان که همیشه عاشقانه از همسرش استقبال می کرد حسابی ناراحت بود
بلند نشد حتی سرش را بالا نگرفت فقط باسردی جواب سلام داد
بدجوری با خودش خود خوری داشت دلجوییها و مهربونی و شوخیهای شوهر تازه از راه رسیده جواب نداد.
معصومه زده بود به سیم اخر چندتا تخم مرغ پخت به دختر شش ساله اش گفت بیا برای بابات غذا ببر . اینجا بود که صبوری اقا عبدالحسین طاق شد و گفت بابا دیگه چیزی نمی خواد.
رفت مامان معصومه را اورد ،معصومه سریع رفت داخل اتاق خواب ،بعداز صبح تا الان یک دفعه بغض معصومه ترکید حالا هرکاری می کرد نمی تونست جلو گریه کردنشا بگیره کاربیخ پیدا کرده بود از داخل اتاق به شکایت شوهرش گوش می داد
می گفت :خاله معصومه هر چی ناراحت بشه حق داره اصلا هم از دستش ناراحت نیستم ولی خوب چی کار کنم جبهه به من نیاز داره من توی قیامت نسبت به کشورم مسوولم
آقا عبدالحسین یک شرط گذاشت گفت: معصومه از این زندگی خسته شده من حاضرم هر چی دارم حتی کت تنم را بدم به معصومه بچه ها را هم با خودم ببرم که اذیتش نکنن به یک شرط!!! روزه محشر مقابل حضرت زهرا سلام الله علیها بگه چون شوهرم جبهه می رفت و تو راه شما قدم گذاشته بود ، ازش جدا شدن این شرط قهرمان داستان را بخود اورد اینجا بود که اون بغض تبدیل به شرمندگی شد حالا دیگه از شرمندگی نمنی تونست سرش را بالا بگیره. اما دیگه از اون به بعد هر وقت شوهرش می رفت و هر وقت می یومد راضی بود و دلگرم دلگرم به خشنودی دختر پیامبر☺️
پ ن :
دوستان هر وقت به خاطر اتفاقات روزمره بغض میکنم بغضم را با بغض معصومه خانم دلگرفتگی هامو با دلگرفتگی معصومه خانم گریه هامو با گریه معصومه خانم مقایسه می کنم از غصه هام خجالت می کشم باخودم می گم بغضم بغض ناب معصومه خانم توی قیامت مقابل خانم فاطمه زهرا چی ،جواب صبوریهای همسران رزمندگان هشت سال دفاع از کشورم را بدم بگم بخاطر چی در دنیا نا راحت شدم کدوم حرف ،کدوم نقل، کدوم رفتار ...