موضوع: "آموزه های خانواده"
از دین فراری بود.خوراکش موسیقی بودو رقص.
نمیتوانست محدودیت هایی را که دین در ارتباط دختر و پسر گذاشته بپذیرد.
دل خوشی از مذهبی ها نداشت. مادرش را اگر میخواستی پیدا کنی،باید در جلسات مذهبی به دنبالش میگشتی.
پدرش از دنیا،سجاده را میشناخت و مسجد را.
مادر از دستش شاکی بود. دخترش را پیش من آورده بود تا او را هدایت کنم!!!
با او وارد صحبت شدم.
از دست مادرش گله داشت. از اینکه وقت نماز که می شود، به سراغش می آید و تا وقتی نمازش را نخواند رهایش نمی کند.
کمی که دیر می شد ،مادر زبان به ناسزا می گشود و او را مجبور به نماز می نمود.او هم برای اینکه از دست مادر نجات یابد،رو به قبله می ایستاد و چند کلمه به عربی سخن میگفت!!
به مادر گفتم:دختر راست می گوید؟
گفت: بله.
گفتم: یعنی تو برای اینکه دخترت نماز اول وقت بخواند، اینگونه برخورد می کنی؟!
گفت: بله، انسان باید نمازش را اول وقت بخواند.
و من مانده بودم و یک دنیا تعجب که در کجای دین آمده که فرزند را اینگونه به نماز اول وقت دعوت کنید،در حالی که خدا نماز اول وقت را واجب نکرده است!؟
شاید ذائقه ی خواننده ی گرامی با شنیدن این جملات تلخ شود،اما با سرپوش گذاشتن بر روی حقایق نمی توان آنها را از بین برد.بسیاری از اقشار جامعه ی ما حتی از الفبا آموزه های تربیت دینی بی خبرند.
کم نیستند افرادی که به نام دین ، روش هایی را برای تربیت فرزندان خویش در پیش گرفته اند که هیچ ردپایی در معارف دینی ندارد.
در زندگی به بن بست رسیده بود. حس زندگی از او گرفته شده بود. می خواست خودکشی کند،اما جراتش را نداشت. پیش یک مشاور رفته بود،از آن مشاور ها!!!!و به او گفته بود باید دوستی از جنس مخالف برای خودت پیدا کنی. مشاور گفته بود اگر حال نماز خواندن نداری،نخوان واحساس گناه هم نکن.از دفتر مشاوره که بیرون آمد،به دنبال دوستی از جنس مخالف رفت. پیدا کردنش کاری نداشت، اما این دوستی راه چاره ی مشکلش نشد که هیچ، او را به چاه عمیق تری انداخت.
حالا آمده بود پیش من.مرا ایستگاه آخر میدانست.به من میگفت:اگر نتوانی راه پیش پایم بگذاری،کاری را که تا به حال جراتش را نداشتم را انجام میدهم.
دستوراتی به او دادم.یکی از آن ها این بود:هر هفته برای کمک به فقرا کاری انجام بده البته با دست خودت. مهم نیست چه چیزی کمک میکنی،مهم آن است که با دست خودت باشد.حتی اگر یک سیب زمینی نپخته باشد.
سه سال بعد او را دیدم.جلو آمد.شناختمش.از او پرسیدم:چه خبر از خودکشی؟
خندید و گفت:همه چیز تمام شد.به زندگی برگشتم.نمازم را هم میخوانم.
خیلی خوشحال شدم.او ادامه داد:من آمده ام به شما بگویم آنچه مرا نجات داد، همان کمکی بود که باید از دست خودم به فقرا میکردم.هنوز هم این کار را ترک نکرده ام.من با این کار به زندگی برگشتم.
رابطه این کار و بازگشت به زندگی در علومی که نگاهی حیوانی به انسان دارند قابل توجیه نیست.شما باید تربیت را از نگاه دین تحلیل کنید و دلیل به بن بست رسیدن این جوان را در دوری او از خدا پیدا کنید.این جوان از خدا فاصله گرفته و زندگی برای او مرگ تدریجی شده.از همین رو دوست دارد هرچه زودتر خلاص شود.
و هرکس از یاد من دل بگرداند،در حقیقت زندگی تنگی خواهد داشت.سوره طه،ایه 124
در کلاس دوم،زنگ قرآن متوجه دندان های خراب شریفه دخترک فقیر افغانی شدم که نگران پدرش بود.
و خداوند بنده را برگزید و توفیقی حاصل شد
و قدم در راهی برداشتم که….
گاهی دو چشم کوچک دخترک فقیر آنچنان برقی دارد
که دل مربی قرآنش را میسوزاند.
دل مسئول پذیریش کلینیک دندان پزشکی را آب میکند
دل های متخصص دندانپزشکی و فوق تخصص،ریشه را…..
و این برق حتی تا دل مسئول رادیولوژی کشید
و میسوزاند دل منشی را….
بعد از چند ماه کار دندان های شریفه تمام میشود.
سر حساب شدم، عجبا!
از میان چند میلیون هزینه سهم کمک مالی من از تمام دلسوختگان برق چشم های شریفه کمتر بود.
در خاطرم حدیث عنوان بصری روشن شد
اگر میخواهی بنده ی خدا شوی در هیج لحظه خودت را مالک داشته هایت ندان.همه مال خداست.
پس راحت به دیگران احسان کن!
نوشته شده توسط سماء
الزامات فرهنگ دینی
دو سه نكته پيرامون ايجاد وضعيت و الزاماتى كه دنبال فرهنگ دینی رفتن براى ما ايجاد مي كند، وجود دارد، كه بايد به اينها توجه كنيم:
نکته اول: سبک زندگی تابع ایمان است
ـ نکتۀ اول اين است كه رفتار اجتماعى و سبك زندگى، تابع تفسير ما از زندگى است: هدف زندگى چيست؟ هر هدفى كه ما براى زندگى معين كنيم، براى خودمان ترسيم كنيم، به طور طبيعى، متناسب با خود، يك سبك زندگى به ما پيشنهاد مي شود.
ـ بدون مكتب و بدون ايدئولوژى نمي توان يك تمدن را به وجود آورد؛ احتياج به ايمان است. اين تمدن داراى علم خواهد بود، داراى صنعت هم خواهد بود، داراى پيشرفت هم خواهد بود؛ و اين مكتب، هدايت كننده و اداره كنندۀ همۀ اينها خواهد شد.
ـ آن كه مكتب توحيد را مبناى كار خودش قرار مي دهد، آن جامعه اى كه به دنبال توحيد حركت مي كند، همۀ اين خيراتى را كه متوقف بر تمدن سازى است، به دست خواهد آورد؛ يك تمدن بزرگ و عميق و ريشه دار خواهد ساخت و فكر و فرهنگِ خودش را در دنيا گسترش خواهد داد.
آیا اعمال پدر و مادر در نسلهاي بعد اثر دارد؟ اگر چنین است آیا این تأثیر با عدالت خداوند سازگاری دارد؟ در صورت عمل بد پدر و مادر وظیفه ذریه آنها چیست تا از آثار سوء آن در امان باشند؟
پاسخ:
آری، رفتار پدر و مادر در نسل حال و آینده تأثیرگذار است که در اینجا بهنحو اجمال به آن میپردازیم.
الف: چگونگی تأثیر اعمال پدر و مادر در نسل آینده
در پاسخ، لازم است ابتدا به نکات زیر توجه کنیم:
1. اصل اثرگذاري اعمال پدران بر فرزندان در دو بخش «جسـمی» و «روحی» از جمله خبرهایی است که قرآن و روایات ما را به آن رهنمون فرمودهاند؛ دانشمندان علوم تجربی نیز در برخی جهات به همین نتیجه رسیدهاند.
2. لازم است بدانیم که «آثار اخروي» اعمال انسانها به هیچ وجه به شـخص دیگر نمیرسد اما آثار دنیوي اعمال در صورت مشـیت الهی و خواست خداوند با عنوان «نعمت بخشی» و یا «عذاب» و یا «امتحان» به شخص دیگر میرسد.همانگونه که علامه طباطبایی در ذیل آیه 9 از سوره نساء فرمودهاند.
3. دقت در این مطلب لازم مینمایـد که تأثیرگـذاري، ریشه در اختیار انسانها دارد و لذا انسانهاي خوب و پرهیزکار آثار خوبی را در فرزنـدان و ذریه خود بر جاي میگذارنـد و انسانهاي بدکردار و بیمبالات بر اثر سوء اختیار تأثیرات ناگواري را در نسل خود برجاي میگذارند، با این حال ما با دو دسته از تأثیرات روبهرو خواهیم بود.
راز اول
از کارهایی که ناچاری انجام دهی لذت ببـــر.
نق زدن تنها تو را خسته تر می کند و نمی گذارد کار را درست انجام دهی.
راز دوم
سعی کن کارهایت را از صمیم قلب انجام دهی.
نه به صرف این که ناچاری انجام دهی.
باید به کارت ایمان داشته باشی.
یک جریان آب ضعیف ، تنها نیمی از باغچه را آبیاری می کند.
ازدواج، صرفاٌ برای ارضای غرایز جنسی و بقای نسل نیست؛ بلکه فواید متعدد دیگری نیز دارد:
1ـ حفظ دین: ازدواج، انسان را از آلودگیها دور میکند و میتواند نیمی از دین او را حفظ کند (ر.ک: ص 36)
2ـ افزایش ایمان: کسی که ازدواج کند، افزون بر حفظ دین میتواند ایمان خود را فزونی بخشد. بر اساس فرمودهی رسول رحمت صلیاللهعلیهآله فرد متأهل، خدا را پاک و پاکیزه ملاقات میکند.
امام صادق علیهالسّلام فرمود:
دو رکعت نماز متأهل، از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است.
بر اساس سخنی از امام باقر علیهالسّلام دو رکعت نماز متأهل، از روزهداری و شبزندهداری مجرد پربهاتر است.
در روايات میخوانيم:
ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر است. (ميزان الحكمه)
آرى بر خلاف كسانىكه ازدواج را عامل فقر می پندارند، رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى كند.
همچنين فرمودند: كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است. (ميزان الحكمه)
در روايات مىخوانيم:
كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار مىگيرد. (كافى، ج 5، ص331)
قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده (نور، 32) و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بى نياز خواهد كرد. (نور، 32)
ازدواج وسيله ى آرامش است. (روم، 21) در ازدواج فاميل ها به هم نزديك شده و دلها مهربان مى شود و زمينه تربيت نسل پاك و روحيه تعاون فراهم مىشود. (ميزان الحكمه)
در روايات میخوانيم:
براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى شود. (ميزان الحكمه)
دیده شده در کتاب چهار صد نكته از تفسير نور،حجت الاسلام قرائتی ،ص166(کانال تلگرام روستای یاسین دره بید)