موضوع: "تفسیر"
در اسلام توجه ویژه ای به انجام کارها به بهترین وجه شده است و آیات و روایات فراوانی بر توجه به کیفیّت و دوری از تقلّب تاکید کرده است.
به عنوان مثال در آیه35 سوره اسراء می خوانیم:
«وَ اَوْفُوا الْکَیْلَ اِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ اَحْسَنُ تَاْوِیلاً» ؛
(و به هنگامى که پیمانه مى کنید حق پیمانه را ادا نمائید و با ترازوى درست وزن کنید این براى شما بهتر و عاقبتش نیکوتر است).
و در آیات 181 تا 183 سوره شعراء می خوانیم: «اَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ * وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ * وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ اَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْاَرْضِ مُفْسِدِینَ» ؛
(حق پیمانه را ادا کنید [و کم فروشى نکنید] و مردم را به خسارت نیفکنید * با ترازوى صحیح وزن کنید * و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد ننمائید).
در این آیات به استاندارد در خود ترازو و رعایت حق مشتری در اندازه کالا سفارش ویژه شده است و بطور ضمنی بر رعایت نظم و عدالت و دوری از تقلب تاکید شده است. اصولا حق و عدالت و نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسى و حیاتى است، و اصلى است که بر کل عالم هستى حکومت مى کند، بنابراین هر گونه انحراف از این اصل، خطرناک و بدعاقبت است، مخصوصا کم فروشى سرمایه اعتماد و اطمینان را که رکن مهم مبادلات است از بین مى برد، و نظام اقتصادى را به هم مى ریزد.
به گفته مفسّرین، آیه شریفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها؛ و زمین را بعد از آن با غلتانیدن گسترش داد» (نازعات:30)
اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نیز این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آب ها به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند تا به وضع فعلی درآمدند.» و نخستین برآمدگی نیز که آشکار شد، کعبه بوده است.
در این باره در ایه دیگری به بیانی دیگر می خوانیم: «وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد». (رعد: 3)
در تفسیر این آیه نیز آمده است:
«خداوند زمین را به گونه ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودال ها و سراشیبی های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه ها و تبدیل سنگ ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالی که چین خوردگی های نخستین آن، به گونه ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی دادند»
دیده شده در سایت حوزه نت
ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان امنوا بربکم فامنا
پروردگارا همانا ما صدای منادی که مردم را بسوی ایمان دعوت می نمود،شنیدیم و ایمان آوردیم .
، آن منادی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است که مردم را به سوی ایمان ندا کرد و در باطن کلمه ایمان همه معارف الهی نهفته است و آنها ندای پیامبر(صلی الله علیه و آله) را لبیک گفتند، و دعوت حق را اجابت کردند، تا از گناهان و بدیها ومردن درحال کفر و گناه برهند و به آمرزش و رحمت و بهشت خدا راغب گردیدند.
ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار
ای پروردگار ما، گناهان ما را بیامرز و بدیهای مارا بپوشان و هنگام مرگ ما را با نیکان محشور گردان در اینجا مؤمنان طلب وفای وعده الهی شامل آمرزش و رحمت را نمودند که رسول خدا به اذن پروردگار آن را برای مؤمنان ضامن شده بود.
منبع: خلاصه تفسیر المیزان ذیل آیه
سوره ی یونس (ع)فقط یک نام دارد وسبب نامگذاری آن نیز داستان یونس پیامبر(ع)است که در آیه۹۸این سوره آمده است
از مهمترین مطالبی که در این سوره به چشم میخورند عبارتند از:
الف)عقاید:
۱.نشانه های عظمت خدا در آفرینش جهان(آیات۳و۳۰)
۲.مسأله وحی و مقام پیامبر اسلام(ص)(آیه۲)
۳.توجه دادن مردم به معاد(آیه۴)
۴.توجه دادن به عظمت قرآن(آیات۳۸و۵۷)
ب)مطلب اخلاقی:
توجه دادن مردم به ناپایداری زندگی دنیا(آیات۷و۲۴)
ج)داستانها:
۱.داستان زندگی نوح(ع)(آیات۷۰_۷۳)
۲ داستان زندگی موسی(ع)(آیات۷۴_۹۰)
۳.داستان غرق شدن سپاه فرعون(آیات۹۰_۹۲)
۴.داستان زندگی یونس(ع)(آیه۹۸)
منبع :صفحه۶۳_۶۵،سیمای سوره های قرآن ،دکتر محمد علی رضایی اصفهانی
پاسخ اجمالی
در این آیات؛ گوشههایى از حالات روانى و نقاط ضعف اخلاقى افراد بیایمان و کمظرفیت در برابر مشکلات و ناراحتیها و قطع برکات الهى از طرفی و ظرفیت انسانهای نیکوکار از طرف دیگر تشریح شده است.
نتیجه جمعبندی مفاهیم آیات مورد بحث این است: گاهى خداوند به عنوان آزمایش، نعمتى را در اختیار انسان قرار میدهد و سپس آنرا از او میگیرد، در چنین حالتى معمولاً انسان دچار ناامیدى و ناسپاسى میشود؛ و گاهى هم خداوند پس از رنجى که به انسان رسیده گشایشى در زندگى او به وجود میآورد، در این حالت نیز نوع انسانها دچار شادمانى مغرورانه و خودستایى میشوند، به گمان اینکه این نعمت در اثر تلاش خود آنها به دست آمده است. در هر دو حالت، انسان از خدا غافل میشود، در حالت اول با ناامیدى و ناسپاسى، از خدا دور میشود و در حالت دوم با غرور و خودستایى، خدا را از یاد میبرد. در این میان، بندگان خوب خدا و آنها که ایمان و تقوا دارند و کارهاى شایسته انجام میدهند، حساب دیگرى دارند؛ آنها اسیر تمایلات نفسانى خود نمیشوند و همه چیز را از خدا میدانند.
پاسخ تفصیلی
در آیات مورد پرسش؛ گوشههایى از حالات روانى و نقاط ضعف اخلاقى افراد بیایمان و کمظرفیت در برابر مشکلات و ناراحتیها و قطع برکات الهى و پُرظرفیتی انسانهای نیکوکار تشریح شده است.[1]
«وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُورٌ»؛[2]
و اگر از جانب خویش، نعمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود!
در این آیه شریفه، از سرشت انسان سخن رانده، تا بفهماند صفتى که براى انسان ذکر شده خاص کفار نیست، بلکه صفت نوع بشر است.[3]
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ (46)
و ميان آن دو (بهشتيان و دوزخيان) حجابى است و بر اعراف، (بلندى ميان دوزخ و بهشت) مردانى هستند (از اولياى خدا) كه همه (اهل بهشت و جهنّم) را از سيمايشان مىشناسند و بهشتيان را كه هنوز به بهشت وارد نشدهاند، ولى اميدوارند، ندا مىدهند كه سلام بر شما باد.
نكته ها:
مراد از «حجاب» در اين آيه، شايد همان ديوارى باشد كه در آيه 13 سوره ى حديد مى خوانيم كه ميان بهشتيان و دوزخيان ديوارى زده مى شود كه سمت بيرونى آن، عذاب و قسمت درونى اش رحمت است. «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» «1»
«الْأَعْرافِ» جمع «عرف»، به معناى مكان بلند است. اين سوره نيز به خاطر همين آيه اعراف ناميده شده است و در قرآن تنها در همين مورد از اعراف و اهل آن سخن به ميان آمده است.
در روايات و تفاسير، نظرات مختلفى درباره ى اهل اعراف به چشم مى خورد. برخى آنان را اولياى خدا دانسته اند كه بر بلندى ميان بهشت و جهنّم قرار مى گيرند و از سيماى مردم، همه ى آنها را مى شناسند، بهشتيان را سلام و تبريك مى گويند و از سرنوشت دوزخيان نگرانند. امّا برخى آنان را افراد ضعيفى معرّفى مى كنند كه گناهان و عباداتى دارند و منتظر لطف خدايند (آن گونه كه از آيه 106 سوره ى توبه استفاده مىشود).
شايد بتوان گفت كه صاحب و محور اصلى اعراف، اولياى خدايند و افراد ضعيف، در حاشيه قرار دارند. نيكوكاران به بهشت مى روند و مجرمين به دوزخ، افراد متوسّط و ضعيف در اعراف گرفتار و منتظر سرنوشت مى مانند، ولى اولياى خدا كه بر اعراف قرار دارند، به كمك آنان برخاسته و شفاعت مى كنند. اين بيان از جمع نظريات مفسّران و روايات استفاده مى شود.
در روايات مى خوانيم كه اصحاب اعراف شهدايى هستند كه نواقصى در پرونده آنان است، «2» يا افرادى هستند كه خوبى ها و بدى هاى آنان يكسان است، اگر خداوند آنان را به دوزخ ببرد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد از رحمت اوست. «2»
پيامها:
- رفتار و خصلتهاى دنيوى، سيماى انسان را به گونه اى مى كند كه در قيامت ديگران با نگاه او را مى شناسند. «يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ» البتّه شناسايى به اين شكل، در دنيا نيز ممكن است، چنان كه خداوند در مورد منافقان به پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) مى فرمايد: «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ» «3»
- براى ورود به بهشت و بهشتى شدن، لطف و عنايت الهى لازم است. «أَصْحابَ الْجَنَّةِ» … «هُمْ يَطْمَعُونَ»
به کوشش مبلغ گرامی سودابه سادات حسینی
تفسير نور، ج4، ص: 73
(1).تفسیر المیزان
(2). تفسير درّ المنثور.
(3). تفسير نور الثقلين كافى، ج 2، ص 381.
(4). محمّد، 30
اهمیت والدین در اسلام
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً …. (151)
بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد، …..
الف) در چهار سوره از قرآن ، نیکی به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته و این هم ردیف بودن دو مسئله بیانگر این است که اسلام تا چه حد برای پدر و مادر احترام و اهمیت قائل است.
ب) شکر گذاری در برابر پدر و مادر در ردیف شکر گذاری در برابر نعمتهای خدا است. أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ (1)
سوال : آیا دشنام دادن به کافران در فرهنگ قرآنی ما جایز است؟
لعن فرستادن چطور؟
لعن کردن و برائت جستن : از موضوعات محوری زیارت عاشورا
نماد سلام و لعن(تولی و تبری) : لعن بر قاتلان و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)
آیا لعن و برائت در امور دینی جایز است؟
1400 سال پیش یک عده آمدند فرزند پیامبر خدا را کشتند . خطا کردند تا حالا لعن و دشمنی؟
اصل لعن و اظهار برائت اصلی قرآنی و دینی و جایز است. و شبهه مخالفان گواه بی اطلاعی آنهاست.