بابام میگفت اگه این قدر که که میگن:آقا بیا بیا،عقیده داشتن که آقایی هست ووجود داره آقا گره از مشکلات بازمیکرد.دلم خدایی شکست.به روی خودم نیاوردم ام سعی کردم بقیه حرفاشونو بهترگوش بدم.بابا گفت:هروقت مشکلی پیش میومدکه ازراه ساده قابل حل نبود میرفتن پیش آیت الله ناصری ویه راه حل میخواستن،ایشون هربار میگفتن برین به آقامتوسل بشین وهربارمشکل حل میشده.
راست میگه بابا،چقدرمیگیم آقابیا ودست رودست گذاشتیم اصلا ماهایی که یعنی سربازای آقاییم چقدرازایشون خبرداریم!!
صفحات: 1· 2
صدشاخه گل محمدي با صلوات
تقديم امام عسگري در عتبات
جزحضت مهدي نبودنائب ا و
آغازامامتش درود و صلوات
امام حسن عسکری (علیه السلام) روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری، هنگام نماز صبح به شهادت رسیدند. ابن بابویه و دیگران گفتهاند که معتمد عباسی آن بزرگوار را با زهر شهید نمود.
ابوسهل میگوید: “در محضر امام عسکری (علیه السلام) بودم که امام به خادم خود فرمود تا مقداری آب بجوشاند. پس از آنکه آماده شد، مادر حضرت حجت (عج) آن را برای امام (علیه السلام) آورد، همینکه خواست ظرف را به دست آن حضرت بدهد و حضرت بیاشامد، دست مبارکش لرزید و ظرف به دندانهای پیشین ایشان برخورد کرد. امام ظرف را بر زمین گذاشت و به خادم خود فرمود: “داخل این اتاق میشوی و کودکی را به حال سجده میبینی، او را نزد من بیاور.”
ابوسهل میگوید که خادم گفت: “من وارد اتاق شدم؛ ناگاه چشمم به کودکی افتاد که سر به سجده نهاده بود و انگشت اشاره خود را به سوی آسمان بلند کرده بود. به آن بزرگوار، سلام کردم و آن حضرت پاسخ مرا داد و نماز و سجده را مختصر کرد. پس از پایان نماز، عرض کردم که امام عسکری (علیه السلام) میفرماید شما نزد او بروید. در همین هنگام مادر بزرگوارش آمد و دستش را گرفت و نزد پدر برد.
صفحات: 1· 2
آیا درست است که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا برای کشتگان عاشورا به خصوص برای عباس بزرگ و علی اکبر و نیز برای کودک 6 ماهه گریه کرده اند؟ آیا این گریه ضدیتی با روح تسلیم در برابر خدا ندارد؟
پیامبر کودکی را از دست دادند، در حدی که اشک از چشمان پاک پیامبر بر گونه ها ریخت که برای عده ای پرسش انگیز شد! یا رسول الله شما به ما دستور بردباری می دهید؟ پیامبر فرمودند : جگر گوشه ام را از دست داده ام، عاطفه فوران محبت دارد ولی قلب من تسلیم حکم خداست.
حسین بن علی علیه السلام مظهر رحمت و لطف است. او انسان کاملی است که رحمانیت پروردگار در او تجلی کرده است.
این روزا چه دلگیر است آسمان، اشک می ریزد و و زمین را سیراب اشکهایش می کند. شاید از بالا بیرق عزای حسین را دیده است. راستی آسمان روز عاشورا خون گریست یا از خدا خواست تا کور شود و نبیند مصیبت های عزیزان زهرا را؟!
فکرش را بکن جای آسمان باشی و هر روز از بالا بخواهی این پایین و مردمش را نگاه کنی آسمان میا نمار، سوریه و غزه، با دیدن این همه فجایع فریاد باید بزند و بگویید ای آدم نگاه کن که دوباره شمر، حَرمَله و خولی زنده شده اند این بار به جای تیر سه شعبه با شعار دموکراسی، تمدن و تکنولوژی کودکان و نوجوانان را نشانه می روند و جوی خون راه می اندازند. وعده حکومت کجا آنها را چنین کرده است؟!
امروز” کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا” است. مولا جان کاش قیام می کردی،ولی می دانی دعوت نامه ها بوی ریا می دهد.بمیرم همه می گوییم کی بشود امام زمان بیاید اما غافل از آنیم که شاید در جبهه مخالف امام قرار بگیریم. واقعا چقدر سر خود کلاه می گذاریم. وجدانا برای بدست آوردن دل عزیز زهرا چه کردیم؟
وقتی همه در خواب راحت رفته بودند وقتی برای استراحت رفته بودند
کفتارها،خورشید را سر می بریدند بر حنجر تکبیر،خنجر،می کشیدند
وقتی که خواب آلودگان بیدار گشتند حسرت زده،آماده ی دیدار گشتند
در آسمان دنبال روی یار گشتند وحشت زده آشفتگان،هشیار گشتند
دیدند،غرق تیرگی ها گشته عالم در مطلع خورشید خون می ریزد ازغم
گویی سر خورشید از پیکر جدا بود از قصه ی تلخ معزّ الاولیا بود
این داستان حجت آخر زمان است این ماجرای مهدی صاحب الزمان است
آن منتظر،کز شدت غم های بسیار چون مادرش مانده میان درب و دیوار
نوشته صغری غلامی(طلبه پایه دوم)
امروز دوشنبه 29/8/91 مصادف با چهارم محرم الحرام 1434
به مناسبت ایام سوگواری آقا ابا عبدالله الحسین برنامه ی سخنرانی با حضور حجة الاسلام و المسلمین بیرانوند در مدرسه برگزر گردید .
موضوع سخنرانی پیرامون لزوم درک واقعه ی کربلا و ضرورت تطبیق ان با جامعه اسلامی امروزبود واینکه مهم است بدانیم که واقعه ی کربلا یک مسئله اجتماعی بود و انان که در مقابل حسین (علیه السلام) ایستادند مسلمانان ضعیف الایمان بودند ؛ جامعه ی امروز ما نه در حد کوفه ی آن روز است نه جامعه ی مطلوب عصر ظهور وظیفه ی ما این است که روی ضعف الایمان مردم کار کنیم با محبت و عاطفه ، حب حسین (علیه السلام) و اهل بیت را در دلها جای دهیم و در دلی که محبت حسین (علیه السلام) جا گرفت، گناه و نفسانیت جایی ندارد.
انشاء الله
خورشید محرم می تابد…
و از تابش نورش و از بارش خونش و از وزیدن نسیم شهادتش دلهای افسرده جان تازه می گیرد و مزرعه بی رمق زندگی انسانها ، از عشق و ایمان و حرکت و تلاش ، سرسبز و خرم می گردد و آن هایی که پاسدار بذر وجود خویش اند ،کشتزار حیات را از علف هرز ، سستی و خمودی و بی تفاوتی پاک کرده ، دامن جان را در زیر آبشار حیات آفزین عاشورامی گیرند و…
سفره ی شهادتگاه ها را برای پذیرش مهمانان محرم ، که شهیدان همیشه ی تاریخ اند ،می گسترند…
آری…
محرم ،فروردین جان هاست و بهار ایمان های سست شده و طراوت اندیشه های مرده و افسرده و شکوفایی غنچه های بسته ی بیداری و آگاهی و ایثار و فداکاری…
و …عاشورا ، گل سرخی است که بر این بوستان همیشه سبز می روید شکوفه ای است که بر شاخ این بستان جان می شکفد …
عاشورا ، وجدان همیشه بیدار تاریخ و گلوی همواره فریادگر زمان است…